طراحی لباس؛ از گرایش غربی تا عقبگرد سنتی
فرشته حسینی
در یک سدۀ پسین، سیر مد و طراحی لباس در افغانستان پابهپا با تحولات سیاسی و رشد وضعیت اجتماعی این کشور، فراز و فرودهایی پشت سر گذاشته است.
کشف حجاب در زمان شاه امانالله و ظاهرشدن ملکه ثریا با لباسهایی با طرح نوین غربی و ظاهرشدن او در انظار همگانی، سرآغاز یک دگرگونی در مد بود.
هرچند این اقدام ملکه ثریا واکنشهایی را نیز در پی داشت، اما همین اقدام سبب شد تا که در نخستین قانون اساسی افغانستان در سال ۱۳۰۳ خورشیدی آزادیهای اجتماعی زنان در کنار قوانین دیگر، در مجموعهیی بهنام نظامنامه اساسی افغانستان جا بگیرد.
همزمان با این تحول، طرحهای غربی نوین لباس مردانه و زنانه نیز با حمایت رسمی حکومت وارد اجتماع شد. این دگرگونی در دورههای پسین نیز به فراروی و رشد خود ادامه داد تا اینکه در شهرها طرحهای لباس غربی و اروپایی آرام آرام جاگزین طرحهای قدیمی و سنتی شد.
این اتفاق تنها در شهرها رخ داد و در روستاها لباسهای سنتی همچنان به رنگ و رونق خود ادامه دادند، تا اینکه در یک دهه پسین طراحان لباس در افغانستان دوباره به طرحهای سنتی روستاهای افغانستان رو آوردند و یا از درهم آمیختن طرحهای سنتی و نوین، سبکهای جدیدی را به مردم ارائه کردند.
برای اینکه چرایی و پاسخهایی سیر و تحول وضعیت امروز طراحی لباس را بدانیم به دو تا از کارگاههای طراحی لباس سر زدیم تا ببینیم در مورد این دگرگونی و وضعیت طراحی چه گفتنیهایی دارند.
در آغاز از آقای مهراد علی سید؛ مسوول «خانه مد و فیشن گل سیب» پرسیدم، در این سالها چرا در جامعه ما میل فزایندهیی برای برگشت به طرح لباسهایی با زینت سنتی احساس میشود؟
او در پاسخ گفت: «همان طوری كه در این اواخر زنان تجارتپیشه و صنعتكار ما موفق شدهاند در این راستا كار كنند و در بازارهای داخلی و خارجی دستآورد خوبی داشته باشند، همان طور پس از دریافت نتیجۀ اینكه لباسهای سنتی و فرهنگی افغانستان با رویكرد متفاوت و دید متفاوت كه همانا جنبۀ ارزشی آن است، دریافتند كه میتواند رشد خوبی داشته باشد و این بار نخست است که این اتفاق پیش آمده است.»
آقای سید افزود: «هرچند قبلا بارها این صنعت در بازارهای داخلی و بیرونمرزی فروش داشته و بهخصوص توسط افغانهای ما نمایش داده شده، اما چون زمینه برای زنان در داخل مساعد نبود نمیتوانستند صنعت دستشان را به فروش برسانند كه خوشبختانه در این اواخر از سوی زنان و مردان تاجر، زمینه بیشتر فعالیت فراهم شده است.»
اما هلال فرنود یکی دیگر از طراحان لباس و مدیر طراحی در «کارگاه پوشاک شاپرک» در کابل در این مورد گفت: «با در نظرداشت وضعیت فعلی و راه یافتن فرهنگهای مختلف کشورهای دیگر، دید مردم ما هم در عرصه پوشاک تغییر کرده و در پوشیدن لباس تلفیقی از دوختها و طرحهای مختلف استفاده میکنند. از این رو بیشترین لباسهایی که مد روز است و مورد پسند مردم ما قرار دارد، طرحهای طراحان داخلی است که در این اواخر جایگاه قابل توجهی به دست آورده است.»
از آقای فرنود پرسیدم از نگاه شما آمیختن طرحهای سنتی با مدرن چقدر در دنیای مد امروز اهمیت دارد و دلایل اهمیت داشتن آن چه است؟
او گفت: «با درآمیختن طرحهای سنتی با مدرن، ترکیب جدیدی به وجود میآید که آن برمیگردد به خلاقیت طراح. اگر طراح خلاق و مبتکر باشد میتواند از تلفیق طرحهای کلاسیک و مدرن، طرح جدیدی به وجود بیاورد. به باور من طرحهای سنتی ظرفیت زیادی دارد و میتواند با طرحهای زیادی از سبکهای مختلف یکجا شود.»
او افزود: «طراحی که خلاق نبود و ابتکار نداشت هیچ گاهی نمیتواند در دنیای مد جایگاهی پیدا کند، طراح باید هنرمند باشد و آشنایی کامل با رنگها داشته باشد. یکی از برجستگیهای دوخت و طرح خوب، چیدن درست رنگها در کنار هم است و «این درست چیدن» نقش فراوانی در به وجود آمدن یک دیزاین و طرح خوب دارد.»
اما آقای مهراد علی سید در مورد طراحی تلفیقی به این باور است که آميختن طرحهاي سنتي با مدرن در اين اواخر بازار فروشي خوبي داشته به خصوص از سوي جوانان كه با ديدگاههاي متفاوت به هنر طراحی تلفقی لباس ميانديشند.
آقای سید اضافه کرد: «به باور من بهتر است آميختن اين دو سبک (سنتی) و (نوین) در جامعه ما با خيلي نرمي و پله به پله وارد شود؛ چون ما در هر عرصه نيازمند زمان استيم و وارد کردن تغيير هم با شتابزدگی و عجله تشنج ايجاد ميكند كه ما مثالهايش را در اين اواخر شاهد بودهايم. از این رو نظر به نیازهای عصر امروز، خيلي خوب خواهد بود که با دید متفاوت و وسيع و همین طور با نرمی “اين دو رويكرد” را با هم تلفيق كنيم.
او افزود: «ناگفته نماند که در دنیایی مدلینگ و یا مد، امروز فرهنگ لباس افغانی جایگاه خاص خودش را پیدا کرده و بیشترین علاقهمندان را نیز دارد.»
از آقای سید پرسیدم، نسبت به قیمتی كه این لباسهای سنتی دارند، چه طبقهیی خریدارش هستند؟
او در پاسخ گفت: «بدون شك كه برای اوایل كار و با در نظر گرفتن زحماتی كه در ساخت این لباسها صورت میگیرد قیمتتَر به فروش میرسد و همیشه وقت هم سرمایهدارها خریدار این نوع لباسها استند.»
او افزود: «با کیفیت بودن لباسهای محلی برای استفادهکنندگان باارزشتر از قیمت آن است و تا جایی که زنان و مردان در این صنعت کارآفرین یا کارگر هستند، زحمات زیادی را متقبل میشوند که با این قیمتها میتوانیم برای ارزش کاری آنها رای بدهیم.»
آقای سید در مورد اینکه طرحهای سنتی بیشتر مورد پسند قرار میگیرد یا طراحی نوین؟ میگوید: معمولا كساني كه طرحهاي سنتي را با سليقههاي متفاوتي كه دارند بين سن بيست الي چهل سال بيشتر خريدارند؛ جوانان بيشتر.
اما هلال فرنود به این باور است که مردم افغانستان بیشتر به ارزشهای سنتی پابند هستند. از این رو حتا در انتخاب لباس هم به طرحهای سنتی وطنی ارزش میدهند.
او گفت: « من فکر میکنم مردم ما طرحهای سنتی وطنی را بیشتر میپسندند و دوست دارند؛ چون بر علاوه اینکه روان مردم ما با این طرحها سازگار است، آنها میتوانند از این سبک طراحی هم در محافل خصوصی استفاده کنند و هم در برنامهها و محفلهای رسمی.»
طراحی لباس پس از پشت سر گذاشتن فراز و فرود زیادی، از گرایشهای افراطی به سبکهای غربی و اروپایی حالا دچار یک عقبگرد قابل درنگی شده است؛ این عقبگرد، گرایش دوبارۀ طراحان به سبکهای سنتی افغانستان است.
از یک دهه به این سو طراحان لباس به گونۀ بیپیشینهیی به طراحی لباس سنتی رو آوردهاند و یا هم سبکهایی از تلفیق دو سبک سنتی و نوین ارائه کردهاند که این تلفیق بازار خوبی را در درون افغانستان و بیرون مرزها برای لباس و مد افغانستان به وجود آورده است.