استفادۀ بهینه و پیام روشن غنی
دکتور کریمی
پنجشنبهشب گذشته، دونالد ترمپ رییسجمهور ایالات متحده امریکا در یک سفر غیر مترقبه و از قبل اعلانناشده، به افغانستان آمد و در پایگاه هوایی بگرام ضمن شرکت در مراسم شکرگزاری و صحبت با سربازان امریکایی با محمداشرف غنی، رییسجمهور افغانستان نیز دیدار و گفتگو کرد.
رییسجمهور افغانستان نیز در مراسم شکرگزاری برای سربازان امریکایی صحبت کرد و ضمن ابراز قدردانی از استراتیژی رییسجمهور ترمپ در مورد وضعیت جنوب شرق آسیا، فداکاری سربازان امریکایی برای مبارزه با تروریزم بینالمللی و دفاع از آزادی و دموکراسی در افغانستان تشکر کرد و آن را نقطه عطف در فرایند پیکار برای تامین امنیت منطقه و جهان خواند.
آقای غنی از شکست داعش در شرق افغانستان نیز سخن گفت و برای محو کامل داعش در افغانستان نیز ابراز امیدواری کرد.
رییسجمهور ترمپ از چشمانداز جدید برای استقرار صلح در افغانستان نیز سخن گفت و تلاشهای دولت افغانستان را برای سرکوب داعش در این کشور، ارج گذاشت.
از محتوای ملاقات جداگانه آقای ترمپ با رییسجمهور غنی اما گزارش دقیقی تا حالا در دست نیست که چه موضوعاتی در این ملاقات مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است.
این رخداد که از چشماندازهای مختلف نادر حساب میشود، در گزارشهای خبری، تحلیلهای سیاسی و بهویژه شبکههای اجتماعی اما بازتاب بسیار گسترده داشت و با دو پرداخت موافق و مخالف تحلیل و تفسیر گردید.
مخالفان تا آنجا که امکان داشت و با استفاده از تمام ظرفیت واژگانیشان، به نکوهش حضور اشرف غنی در بگرام و برخورد غیر دیپلماتیک رییسجمهور ترمپ با وی پرداختند و این رخداد را در حد یک دیدار معمولی و سنت همیشگی روسای جمهور امریکا تقلیل بخشیدند.
موافقان اما ملاقات دو رییسجمهور را حمایت تلویحی کاخ سفید از رییسجمهور غنی تعبیر کردند و محتوای سخنرانی رییسجمهور غنی را در حضور رییسجمهور ترمپ برای سربازان امریکایی، یک حرکت سنجیدهشدۀ سیاسی و واقعگرایانه خواندهاند.
حالا در میان این دو چشمانداز، چشمانداز سومی به هر سمتی که متمایل شود، در فضای آشفته و پرالتهاب فعلی جانبدارانه تعبیر خواهد گردید و تحلیلگر نیز متهم به حمایت از یکی از دو تیم رقیب انتخاباتی خواهد بود.
به نیکی میدانیم که تحلیلها و تفسیرهای سیاسی در افغانستان اغلب تحت تاثیر دلبستگیهای عاطفی و منفعتی صورت میگیرد و در این میان کمتر در مواردی هیچ تامل و توجهی نسبت به واقعیتهای پیرامون و پدیدارهای سیاسی صورت نمیگیرد.
آمدن آقای ترمپ را برای شرکت در مراسم شکرگزاری سربازان امریکایی در پایگاه هوایی بگرام اگر یک اتفاق ساده تلقی کنیم، واقعیت اما این است رفتن آقای غنی به دیدار ترمپ و صحبت وی در این مراسم، یک حرکت سنجیدهشدۀ سیاسی تعبیر میگردد.
جملات و کلماتی را که او در ستایش استراتیژی کاخ سفید و فداکاری سربازان امریکایی ارایه کرد، نشانۀ درک عمیق آقای غنی از اوضاع جاری و فراز و فرود بازیهای سیاسی دانسته میشود.
اغلب تحلیلگران افغان در هنگام تحلیل میان گیرههایی از احساسات، عواطف، بیخبری و منطق مسلط بازیهای سیاسی گیر میمانند و به همین دلیل آنچه را به نام تحلیل و تفسیر سیاسی ارایه میکنند، چیزی کمتر و بیشتر از جلوههای احساسات و بیخبری نیست.
ما هنوز باور نکردهایم که تا فرق سر وابسته به کمک و مساعدت ایالات متحده امریکا هستیم و این میراث ماندگار به آسانی رخت برنمیبندد حتی اگر سراپا شعلههای سرکش غیرت شویم.
آنانی که رفتن آقای غنی به بگرام را تحقیر افغانستان و همین گونه رفتار رییسجمهور ترمپ با وی را خارج از قاعده و قرارداد دیپلماتیک تعبیر میکنند، خیلی خوب خواهد بود که یک بار نامه آقای ترمپ به طیب اردوغان زمامدار قدرتمند ترکیه را بخوانند. آنگاه درخواهند یافت که ترمپ اوباما نیست و رفتار او اغلب با پروتوکولهای دیپلماتیک قابل سنجش نمیباشد.
برداشت واقعیتگرایانه از این رخداد این است که رییسجمهور غنی از آمدن آقای ترمپ به پایگاه سربازان امریکایی در بگرام، استفاده بهینه سیاسی برد.
در این دیدار نه اهانتی به رییسجمهور غنی صورت گرفت و نه هم از وزن او چیزی کم شد. او از این فرصت استفاده اعظمی را برد، سخن خود را به نمایندگی از مردم افغانستان نسبت به حضور ایالات متحده امریکا در افغانستان و حمایت آن کشور از دولت افغانستان، به خوبی به رییسجمهور آن کشور، به سربازان حاضر و در نهایت به تمام مردم امریکا منتقل کرد و به رقبای سیاسی داخلی و منطقهیی نیز پیام داد که به این سادگی از معادلات سیاسی افغانستان بیرونرفتنی نیست.
درود بر شما
تنها مطلبی که تمام جوانب را به صورت واقع بیبنانه بررسی کرده است همین مطلب است.
در این چند روز که از سفر آقای ترامپ به بگرام میگذرد رسانه های وابسته به جمهوری اسلامی و برخی مخالفان سیاسی ارگ این اقدام آقای غنی را یک توهین بزرگ به ملت افغانستان میداند. تنها حرف شان هم همین است که چرا در وقت سخنرانی ترامپ غنی در کنار سربازان امریکایی ایستاده بود؟؟ جواب من به این رسانه ها و این افراد این است: پس کجا باید ایستاد میشد نکنه توقع دارید که غنی بخاطر که ترامپ با ایران مخالف است سر شانه های ترامپ بالا میشد و یک چکش میگرفت به سر ترامپ میکوبید؟
خنده دار ترین و مضحک ترین حرف این به اصطلاح رسانه ها همین است که چرا در صف سربازان ایستاد شده بود.
غنی با رفتن به بگرام ثابت کرد که میتواند از هر فرصت به نفع خود و کشور استفاده کند اگر غنی به اصطلاح لج میکرد و در ارگ میماند چی میشد؟ هیچی جز این که خودش و مردم را در یک بازی خطرناک قرار میداد .
حالا که آقای غنی به دیدار ترامپ رفت و سخنرانی خوبی هم داشت خیلی ها مار در خشتیگ شان افتاده و هی سرو صدا میکند. ولی این را بداند که غنی بید نیست که به این بادها بلرزد.
من نه سرسپرده غنی هستم نه مخالف وی. ولی به عنوان یک شهروند این اقدام غنی را میستایم که برای کشور و مردمش از هر فرصت استفاده میکند.