تهذیب ۱۰۰ و رفتار صد!
(نقش مضمون «تهذیب» در بهبود رفتارهای اجتماعی دانشآموزان)
سید طاها فضل/ گزارش ویژه
«تهذیب» بهعنوان یکی از مضامین مکتب، معیار برخورد اخلاقی و قانونمندی دانشآموزان را ارزیابی میکند؛ اما معلمان مکاتب و وزارت معارف به این مضمون بهعنوان اساسیترین مضمون اخلاقی نمینگرند و به همه دانشآموزان به صورت یکسان نمره ۱۰۰ میدهند.
احمدشاه، دانشآموز صنف یازدهم مکتب خصوصی آسیای مرکزی در ناحیه هفتم، از بیتوجهی معلمان به این مضمون شاکی است.
او میگوید که هرگز برای مضمون تهذیب معلم نداشتهایم و همچنین از این مضمون امتحان گرفته نمیشود و به همه دانشآموزان خوشاخلاق و بداخلاق نمره یکسان داده میشود.
مشکلات نظام آموزشی، یکی از شاخصههای کشورهای پساجنگ و در حال منازعه است. افغانستان با پشتسر گذاشتن سالها جنگ و بیخانمانی، از نبود نظام مقتدر و کارآمد آموزشی رنج میبرد؛ هرچند در ۱۸سال اخیر کوششهایی در این باره شده است؛ اما هرگز بسنده و پاسخگوی نیازهای جامعه نبوده است. در سراسر جهان، دولتها به تعلیم و تربیت بهعنوان اساسیترین نیاز مینگرند و همچنین صاحبنظران، حفظ و انتقال فرهنگ را یکی از کارکردهای مهم آموزش و پرورش میدانند.
تربیت اخلاقی دانشآموزان، قانونمندی، حفظ و انتقال فرهنگ، آموزش حرفهوفن و پرورش استعدادها و خلاقیتهای دانشآموزان بخشی از اهداف تعلیم و تربیت است؛ اما به باور متخصصان، نظام آموزشی کشور در رسیدن به آن بهخصوص تربیت اخلاقی دانشآموزان، کارنامه موفقی از خود برجای نگذاشته است. آگاهان به این باورند که نظام تعلیم و تربیت کنونی در تربیت اخلاقی دانشآموزان ناکام بوده است.
احمدحامد قادری، کارشناس آموزش و پرورش میگوید: «نظامهای آموزش و پرورش کنونی کشورهای جهان، بیشترین توجه خود را بر تهذیب، اخلاق و سمتوسودهی مثبت به پندار، گفتار و کردار شاگردان مبذول داشتهاند؛ اما در افغانستان برعکس، نبود تفاوت امتیاز اخلاقی بین شاگردان و بیتوجهی معلمان به این امر مهم، سبب بارآمدن دانشآموزان سست و بیمسؤولیت شده است.»
حوا رضایی، دانشآموز صنف دهم یکی از مکاتب دولتی کابل، دلیل خیابانآزاری، بداخلاقی و تمام بینظمیهای اجتماعی را عدم توجه به تهذیب و اخلاق برای یادگیری شیوه درست زندگی اجتماعی میداند.
در این میان نبود کریکولم (نصاب) درسی برای مضمون تهذیب و کتاب خاصی برای تدریس، انتقادات زیادی را برانگیخته است.
متخصصان عرصه تعلیم و تربیت دلیل به وجود آمدن گروههای بزهکار و ناسالم را عدم توجه نظام آموزشی به ابعاد اخلاقی تعلیم و تربیت میدانند، از پیامدهای بد و مأیوسکننده آن هشدار داده و خواهان توجه مدیران نظام آموزشی به این امر مهم هستند.
«اخلاق» جمع «خُلق» است و تهذیب در برخی متون به معنای اخلاق نیکو نیز آمده است. خُلق عبارت است از خصلت درونی هر انسان و منشأ عملکرد و کنش وی به شمار میآید و هدف تمام مکاتب فلسفی و ادیان را رسیدن به اخلاق حسنه و میل بهسوی کمال دانستهاند.
هرچند معیارهای دادن نمره در مضمون تهذیب در لایحه امتحانات مکاتب ابتدایی وزارت معارف بیان شده است؛ اما این لایحه تطبیق نمیشود و به تمام دانشآموزان بدون درنظرداشت این معیارها، نمره کامل (۱۰۰) داده میشود.
در مادۀ ۳۱۶ این لایحه آمده است: «نمرۀ تهذیب برای شاگرد از صنف «اول تا ششم» از طرف نگران صنف در حضور هیئت تدریسی مکتب در امتحان سهماهه و ششماهه ۲۰، ۲۰ نمره و در امتحان سالانه از «۶۰» نمره داده میشود.
در تنقیض نمره تهذیب در امتحان سهماهه، ششماهه و سالانه مواد آتی در نظر گرفته میشود:
۱- در برابر ۵ روز غیرحاضری (۱) نمره تهذیب کم میشود.
۲- در اعطای نمره تهذیب، داشتن نظافت، پیروی از مقررات مکتب، حفاظت سامانآلات و لوازم مکتب، رویه شاگردان در مقابل معلمین، هیئت تدریسی مکتب و همصنفان، استعمال مواد مخدر و مسکرات، معتاد شدن به فساد اخلاقی و سایر مسایل غیرشرعی و اجتماعی اثر وارد میکند.»
در حقیقت، «تهذیب» همان ارزیابی اخلاقی دانشآموزان است. این مضمون بهعنوان متمایزکنندۀ اخلاق دانشآموزان، بهعنوان تشویق و یا تأدیبکننده آنان به کار گرفته میشود و به آنان میفهماند که در کجا و با کدام ویژگیها بایستند؛ اما متاسفانه در کشور ما چنین نیست، در دوازده سال مکاتب، تهذیب بهعنوان یک نشان بر روی کاغذ است که بیشتر به یک تبلیغ تجاری میماند به همین علت در این دورۀ طولانی، تغییری مثبتی در رفتار اخلاقی شاگردان رونما نمیشود.
آقای قادری با اشاره بر بیتوجهی به بُعد اخلاقی تعلیم و تربیت، میگوید که این نوع نگاه به مضامین اخلاقی تولیدکننده بیتفاوتی و قانونگریزی شاگردان است و گونههای مختلف بیتفاوتی، بینظمی و قانونشکنی در مکاتب به مشکلات نظام معارف کشور بازمیگردد.
تهذیب شامل شناخت خود، مسلح شدن به اخلاق نیکو، حفظ حرمت خویشتن و دیگران، تطبیق نظم در پندار، گفتار و کردار، انضباط شخصی، نظافت و پاکیزگی، خیرخواهی، احترام به بزرگان، احترام به آزادی و انتخاب دیگران و در نهایت احترام به مقررات و قوانین اخلاقی و اجتماعی است.
امروزه در کشورهای خارجی و حتی کشورهای همسایه، مقرراتی وجود دارد که در طول یک دوره درسی، تمام وجوه مثبت و منفی، مشکلات تربیتی، بیکفایتیها، بینظمیها و تخلفات شاگردان ثبت و با خانوادههای آنان در میان گذاشته میشود و برای از میان برداشتن آن نیز چارهاندیشی میشود.
آقای قادری با اشاره بر گسترده بودن منابع تعلیم و تربیت، چهار منبع تولید دانش را در اخلاقی کردن رفتار دانشآموزان معرفی میکند. او میگوید که خانواده، گروه همسالان، نظام تعلیم و تربیت رسمی (کودکستان، مکتب و دانشگاه) و رسانهها، به تربیت مهمترین منابع تأثیرگذار بر فکر و عمل شاگردان است. در این میان خانواده با انتقال نخستین مفاهیم، اولین کانون شکلگیری «بینش» دانشآموزان به شمار میرود. همسالان با اجرای نقشهای مختلف، بر شکلگیری عادات و رفتار اجتماعی ما سایه میافکنند. درست است که این دو عامل بر بینش، رفتار و اخلاق ما تأثیرگذار هستند؛ اما بهعنوان منابع غیررسمی انتقال اطلاعات به شمار میروند به همین علت به تندی نمیتوان آنان را سرزنش و یا نقد کرد.
به گفته وی، مقصر اصلی، نظام «آموزش و پرورش رسمی» است. چرایی این حرف از آنجا نشات میگیرد که کودک در فضایی رسمی با مقررات و فضای واقعی اجتماعی روبرو شده و ملزم به رعایت این مقررات آنهم زیرنظر جمعی از مدیران و کارگزاران است.
تعلیم و تربیت را نمیتوان یک امر فردی و شخصی دانست. هر فرد دارای دو بُعد فردی و اجتماعی است؛ وجود فردی مخصوص زندگی شخصی و دیگری مجموعه افکار، احساسات و عادات نشاتگرفته از اجتماع است (معتقدات دینی و اخلاقی، سنن ملی و حرفهیی و عقاید جمعی) این مجموعه را وجود اجتماعی مینامند و هدف مهم تربیت، حصول کامل آن در افراد است.
مکتب و نظام رسمی آموزش و پرورش اگر براساس برنامهریزی صحیح و با استفاده از عوامل و کارگزاران متخصص و متعهد در زمینۀ آموزش ارزشهای اخلاقی عمل کند، میتواند بهعنوان قویترین عامل در شکلدهی شخصیت اجتماعی و اخلاقی افراد به شمار آید.
پرورش جسمی، فکری، اجتماعی و سلامت اخلاقی افراد ضروری است؛ زیرا ساختن عالم یا متفکر تهذیبنیافته، نتیجهیی جز انحراف از اهداف مطلوب انسانی در پی نخواهد داشت.
عوامل تأثیرگذار بر تربیت اخلاقی
به باور کارشناسان، قوانین انضباطی و یا جو حاکم بر روابط افراد در مکاتب، کتابها و متون درسی و برنامههای غیررسمی در مکتب، از بنیادهای تربیت اخلاقی کودکان است.
۱- انضباط مکاتب: نظام انضباطی مکاتب بهطور غیرمستقیم در تربیت اخلاقی و اجتماعی دانشآموزان تأثیرگذار است. این روش با مدنظر گرفتن نظام پاداش و تنبیه بهصورت «روانی» بر شاگردان اثر میگذارد.
۲- متون درسی: کتابهای درسی در تعیین روش و محتوای تربیت اخلاقی در مکتب اهمیت بهسزایی دارد. به باور آقای قادری، یکی از راههای رسیدن به تربیت اخلاقی در آموزش و پرورش، افزایش کمیت و کیفیت همزمان محتوایی در کتابهای درسی مکاتب است.
۳- معلمان: معلم یکی از ارکان و عوامل بسیار مهم در تربیت اخلاقی به شمار میرود. معلم ظاهراً نقش آموزشدهنده و در باطن بهصورت سمتوسودهنده شخصیت اخلاقی کودکان و نوجوانان ایفای نقش میکند. نفوذ معلم میتواند بهصورت سازندگی یا انحراف از اصول اخلاقی بروز کند.
۴- مربیان تربیتی: تربیت بهصورت غیرمستقیم در قالب برنامههای غیررسمی تأثیر قویتری خواهد داشت. در برنامههایی مانند اجرای نمایش، بازیهای گروهی، تیاتر و ورزش، مربی میتواند به طرز تفکر، نگرش و رفتار دانشآموزان به درستی جهت دهد.
آقای قادری میافزاید که عناصر یادشده در تربیت اخلاقی دانشآموزان دچار ضعف هستند و هیچکدام از این مؤلفهها کارایی ملموس در تربیت اخلاقی آنان ندارند. وزارت معارف برای دستیابی به اخلاق حسنه در دانشآموزان، نخست باید هدف تربیت اخلاقی را وضع کند و در قدمهای بعدی بازنگری در متون درسی و استخدام معلمان مسلکی را در لیست فعالیتهایش بیفزاید.