پیمانشکنی امریکا یا ترفند تبلیغاتی ترمپ
آیا ترمپ اشتباه اوباما در خروج عجولانه نظامیان از عراق را در افغانستان تکرار میکند؟
سرمقاله/ پنجشنبه پیش، بار دیگر ترمپ توییت زد که سربازان امریکایی مستقر در افغانستان را تا قبل از کرسمس ۲۰۲۱ به خانه برمیگرداند. آگاهان بدین باورند که این توییت دو مخاطب دارد. مخاطب اول، داخلی و مردم امریکاست که خواهان بازگشت سربازان امریکایی از جنگ افغانستان هستند.
مخاطب دوم؛ خارجی و دولت افغانستان است که راضی به امضای موافقتنامه مورد نظر امریکا با طالبان شود. به بیان دیگر، خبر خروج نظامیان امریکایی، ابزار فشار ترمپ علیه اشرف غنی است که هرچه زودتر با طالبان به توافق تن دهد یا از سر راه گفتگوهای صلح کنار برود. در این صورت موافقتنامه صلح و بازگشت کامل سربازان به خاک امریکا، دستمایه انتخاباتی برای تیم کاخ سفید در انتخابات ماه نوامبر خواهد بود.
خروج زودهنگام نیروهای نظامی امریکا بدون موافقت کنگره، آن هم در آستانه گفتگوهای نامشخص و ناپیدای صلح در قطر، دور از ذهن به نظر میرسد؛ اما نمیتوان توییتهای به ظاهر ساده و کوتاه ترمپ را نادیده گرفت. امریکا در گذشتههای دور و نزدیک هم دموکراسیخواهان و متحدان خود را تنها گذاشته و به تعهدات خود پشت پا زده است.
در سال ۲۰۰۴ امریکا به بهانه براندازی رژیم دیکتاتوری صدام به عراق حمله کرد و در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱، اوباما بغداد را در اوج درگیری با القاعده تنها گذاشت که باعث خیزش گسترده دولت اسلامی داعش در سوریه و عراق شد. همینطور دولت ایزنهاور در سال ۱۹۷۵ از حمایت جبهه ملی آزادیبخش ویتنام جنوبی دست کشید و با خروج امریکا در ویتنام، کامبوج و لائوس حکومت کمونیستی حاکم شد.
ایالات متحده حامیان دموکراسی در امریکای لاتین را تنها رها کرد و اجازه داد حکومتهای استبدادی، بیخ گوش امریکا به کار خود ادامه دهند. در شرق دور نیز امریکا دست از حمایت اعتراضات لیبرالهای شانگهای در برابر اقدامات محدودکننده آزادی توسط چین برداشت.
همۀ اینها نشان میدهد که خروج امریکا دور یا نزدیک اتفاق خواهد افتاد. بعید نیست که خروج ارتش امریکا به همین زودیها توسط رییسجمهوری که پیشبینی کارهایش دشوار است، رقم بخورد.
چاره چیست؟
در توافق بین امریکا با طالبان، طالبان تعهد کرده که دست از همکاری با القاعده بردارد و امریکا نیز به خروج نیروهایش از افغانستان متعهد شده است. گزارشهای متعدد از نهادهای مختلف دنیا، از جمله خود امریکا میگویند که طالبان بر این تعهد خود پایبند نیست و همچنان روابط نزدیک با القاعده و دیگر گروههای تروریستی جهانی دارد.
ترمپ که توجهی به این عهدشکنی طالبان ندارد، صرف در شیپور عقبنشینی از افغانستان میدمد. این مساله باعث شده طالبان کمر به براندازی سریع جمهوریت ببندد و در مذاکرات هم موضع سختی در برابر هیات دولت اتخاذ کند.
با خروج بیبرنامه نظامیان امریکا، خطر گرفتارشدن افغانستان به سرنوشت سوریه و عراق سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ بالاست. یورش طالبان و داعش عملا باعث هرج و مرج در شهرها و آغاز جنگهای داخلی میشود.
مساله دیگر اینکه امریکا و افغانستان، پیمان امنیتی امضا کردهاند که بر مبنای آن حضور نیروهای امریکایی تا سال ۲۰۲۴ قانونی و با امکان تمدید است. یکی از نواقص عمده پیمان امنیتی با امریکا نیز این است که این پیمان باید مبنای گفتگوهای کنونی قطر میبود که نیست. نبود وضاحت و روشنی در مفاد این پیمان امنیتی نیز پیداست و مشخص نیست که کابل در برابر عهدشکنی امریکا چه میتواند انجام دهد. همۀ اینها نشان از قصور ترتیبدهندگان هم در حکومت کنونی و هم حکومت کرزی دارد.
افزون بر این، دولت گذشته به رهبری حامد کرزی از ۱۹سال حضور نظامی ناتو برای تحکیم پایههای جمهوریت استفاده نکرد و بسیاری از چالشهای موجود ناشی از فرصتسوزی و فساد مافیایی حکومت کرزی است.
با این حال، این طور هم نیست که دولت افغانستان هیچ برگ برندهیی نداشته باشد. بزرگترین برگ برنده دولت و مردم افغانستان جمهوریت است. دولت میتواند در دو جبهه، تهدیدهای موجود را تبدیل به فرصت کند. نخست اینکه دولت بیشتر از گذشته برای همراه کردن جامعه جهانی با دموکراسی نوپای افغاستان تلاش کند. اکنون بهترین زمان برای این است که دولت، جامعه مدنی و مهاجران دولتهای اروپایی را متوجه خطرات خروج بیبرنامه و عجولانه ناتو و امریکا کند و برای دریافت حمایتهای بیشتر از نهال نوبنیاد دموکراسی و جمهوریت تمام توانش را به کار بندد.
دولت افغانستان میتواند با دیگر جناحهای امریکایی مثل حزب دموکرات و کنگره وارد گفتگو شود تا حضور و خروج نیروها طبق برنامه و هدفمند و طبق شرایط امنیتی افغانستان پیش برود. همچنین باید دولت امریکا را قانع کند که خروج بیبرنامه برای امریکا نیز زیانبار خواهد بود؛ ممکن است شرایط عراق و سوریه در افغانستان تکرار شود و امریکا مجبور شود بار دیگر در افغانستان، در چند جبهه علیه تروریستان بجنگد.
دوم اینکه در داخل کشور با تقویت نیروهای مخالف طالبان، ورق را به نفع خود برگرداند. معقولانه است حکومت با تمام توان و قوا علیه طالبانی که با آغاز گفتگوها نه خشونتها را کاهش داده و نه تن به آتشبس میدهد، برعکس تشدید جنگ را پیشه کرده، اقدام جدی کند. این امر قطعا با حمایتِ مردمی مواجه خواهد شد و طالبان در برابر آن بازنده کامل خواهد بود.