جرم و جنایت؛ مجازات یا پیشگیری؟
بررسی نقش خانواده در پیشگیری از جرم
سید نورالله عالمی، استاد دانشگاه
در این روزها جرمهای جنایی در کابل رو به افزایش گذاشته و گراف صعودی دارد. جرایمی که در چند سال پسین، بیشترین قربانی را از شهروندان گرفته؛ سرقتهای مسلحانه، باجگیری و قتل است.
در امر مبارزه با جرمهای جنایی و کاهش آن، بحث پیشگیری مهم است. اکثر کشورهای جهان، امروزه بحث پیشگیری از جرم را جایگزین مجازات کردهاند؛ چون از یک سو کمهزینه است و از سوی دیگر نتیجۀ مطلوب را به همراه دارد.
کانون خانواده از نهادهایی است که میتواند در موضوع پیشگیری، بسیار موثر واقع شود. همان طور که میدانیم هر کودک از بدو تولد تمام رفتار، گفتار و آداب زندگی را به تدریج اول از مادر، سپس از دیگر اعضای خانواده و اطرافیان میآموزد.
به تعریف سادهتر، همین کانون است که افراد را به پیشرفت و اعتلای شخصیت، یا به گمراهی و جرم سوق میدهد.
برای اینکه خانواده از گمراهی فرزندان خود جلوگیری کند، باید محیط سالمی ایجاد شود و برای ایجاد چنین محیطی نکات زیر ضروری است.
۱- برقراری دوستی و تفاهم بین والدین:
وجود رابطۀ صمیمانه میان والدین، موجب آرامش خاطر فرزندان شده و محیط خانه را به پناهگاه عاطفی و امن برای آنها تبدیل میکند تا به دنبال پناهگاههای دیگر نگردند.
۲- دوری کردن از رقابت در جلب محبت فرزندان:
رقابت والدین برای جلب محبت کودک کار درستی نیست. اگر والدین تمایل دارند تا فرزندان آنها در کنارشان باقی بمانند و مسایل ساده باعث قطع ارتباط روحی فرزندان با آنها نشود، باید بتوانند رابطهیی صمیمانه به وجود آورند. این رابطه سبب میشود، ایشان رازهای خود را قبل از دیگران با والدین در میان گذاشته و از رهنمایی آنان بهره بگیرند. والدین بهجای برخورد تحکمآمیز یا تحقیرکننده، باید از در صمیمیت، رفاقت و همفکری وارد شوند. گفتگو با فرزندان در زمینههای گوناگون، بها دادن به رای و نظر آنان به برقراری روابط سالم کمک میکند.
۳- عدم ناسازگاری در محیط خانه:
ناسازگاری در محیط خانه، کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر اختلاف والدین به طلاق و جدایی منجر شود و طفل از محبت و توجه والدین یا یکی از آنها محروم شود. ممکن است از محیط زندگی گریزان و دلسرد شود. این وضع او را به انحراف لغزش و جرم خواهد کشاند.
وقتی پدر و مادر جدا میشوند، اگر فرزند پسر، پدر یا نمایندۀ قدرت را از دست بدهد، امکان دارد که دیگر الگویی برای تقلید و همانندسازی در اختیار او نباشد. او احتیاج دارد که با فردی به نام پدر همانندسازی کند و تصویر حقیقی خود را در نقش یک مرد بیابد. همین مساله برای دختری که مادر خود را از دست میدهد نیز وجود خواهد داشت.
۴- عدم پرخاشگری نسبت به فرزندان:
اوضاع متشنج خانواده بهخصوص پرخاشگری والدین نسبت بههم یا نسبت به فرزندان، کودکان را از محیط خانه ناراضی میسازد. در این نوع خانوادهها معمولا کودکان یا نوجوانان علیه بزرگترها قیام کرده و در برابر آنان شورش میکنند.
همچنین، رابطۀ بین فرزندان و بزرگترها تیره شده، اطفال و نوجوانان یا منزوی میشوند یا فرار میکنند. این مساله در مجرم شدن آنان نقش موثر دارد.
در دوران بلوغ، نوجوانان به طور طبیعی دستخوش تلاطم روحی، سردرگمی، فشار و طوفان درونی بوده و نیازمند حمایت و همدلی هستند.
۵- پرورش حس اعتماد به نفس:
یکی از راههای موثر در پیشرفت اطفال و نوجوانان، پرورش اعتماد به نفس است. کسی که اعتماد به نفس نداشته باشد، نمیتواند از امکانات و استعدادهای خود استفاده کند. اگر کودک یا نوجوان در یک مرحله از رشد شخصیت یا تحصیل بنا به علتی اعتماد به نفس خود را از دست بدهد، به تدریج ضعیفتر شده و چه بسا توانایی ادامهٔ تحصیل را از دست میدهد. والدین باید بیشتر به جنبههای مثبت فرزندان خود توجه کنند تا نقاط ضعف. او را تایید و تشویق نمایند تا اعتماد به نفسش بیشتر شود. این نکته، روابط عاطفی میان آنها را نیز تقویت میکند.
۶- احترام به شخصیت فرزندان:
نوجوان دوست دارد، شخصیتش مورد توجه و احترام قرار بگیرد. به همین سبب به صورتهای مختلف به ابراز شخصیت میپردازد.
احساس شخصیت اخلاقی در انسان، مانند سدی درونی مانع دست زدن به اعمال خلاف شده وباعث میشود که انسان احساس بزرگی و کرامت در خود نموده و جرات کشیده شدن به سمت زشتیها و انحرافات را نداشته باشد.
در ضمن والدین کوشش کنند از عملی که باعث خدشهدار شدن عزت و کرامت فرزندان میشود، بهشدت اجتناب کنند. از اهانت، تحقیر، استفاده از الفاظ نیشدار، سرکوفت زدن و امثال اینها پرهیز نمایند.
والدین نباید خطای فرزندشان را به صورت علنی نزد دیگران اصلاح کنند تا شخصیت آنها نزد دیگران کوچک نشود. اگر فرزند عذرخواهی کرد، باید عذر او را بهراحتی پذیرفت. با این روش به او تلقین میکنیم تا عذرخواهی را بیاموزد و خطاهای خود را بپذیرد.
۷- ابراز مهر و محبت به فرزندان:
یکی از تفاوتهای خانواده با جامعه در این است که در جامعه، قانون حکومت میکند، اما در خانواده مهر و محبت حاکم است. خانوادهیی که از لحاظ عاطفی ضعیف است، نمیتواند اعضای خود را به گرمی دور هم جمع کند. فرزندی که محبت کافی از پدر و مادر دریافت نکرده، در پذیرش انحرافات اخلاقی و رفتن به سمت جرم آمادگی دارد.
۸- تامین مسکن مناسب:
در واقع شیوۀ زندگی شهری و محیط شهری از عوامل تشدیدکننده یا به وجود آورندۀ ناسازگاری اطفال و نوجوانان هستند.
در شهرهای بزرگ، مانند کابل که تحرک دایمی در جمعیت وجود دارد و از اطراف و اکناف مهاجران با رسوم و فرهنگهای مختلف به آن هجوم میآورند، مقتضایات و برخوردهای مختلف بسیاری به وجود میآید.
این اختلافات و تضادهای فرهنگی برای اطفال و نوجوانان مشکلات بیشتری ایجاد میکند. به علاوه که ساکنان برخی از محلات شهری بهخصوص حاشیهها معمولا کارگران ساده و با درآمدهای کم، فروشندگان کمبضاعت یا مستخدمان جزء شرکتها و موسسات خصوصی هستند. نوع زندگی در این محلات با فشارمالی، بدبینی، نزاع و پرخاشگری همراه بوده و غالبا منجر به تشکیل گروهها، باندها و دستههایی میشود که جرم در بعضی آنها معمول است.
بنابراین، تامین مسکن و محیط اسکان مناسب از راههای پیشگیری جرایم میان نوجوانان و جوانان است.
۹- تامین نیازهای مادی و معنوی فرزندان:
اگر نوجوان احساس کند؛ نیازهای مادی و معنوی او به میزان دیگر نوجوانان برآورده نمیشود، نوعی سرکشی و ستیزهجویی در او بهوجود خواهد آمد.
همه باید از تغذیه، پوشاک و تفریحات سالم برخوردار باشند، جوان نباید برای رفع نیازهایش به هرکاری دست بزند یا برای اهداف نامشروع دیگران، مورد سوءاستفاده و استثمار قرار بگیرد.
متاسفانه، یک رسم ناپسند بین مردم افغانستان رایج است که خانوادهها بدون توجه به توان مالی و معنوی خود، در کوشش به دنیا آوردن فرزند بیشتر هستند. هنگامی که از چگونگی رفع نیازهای آنان میپرسیم؟
میگویند: روزیاش را خدا میدهد، وزنش را هم زمین میوردارد.
اما به این نمیاندیشند که فرزندان درست تغذیه شوند یا در آینده از امکانات مناسب زندگی بهره بگیرند.
محل تفریح خانوادههایی که در آپارتمانها زندگی میکنند، چهاردیواری اتاقها، کوچهها یا خیابانهاست. خانوادههایی هم که در خانههای فرسوده، زیر خیمه و یا حاشیههای شهر زندگی میکنند، حتی ابتداییترین امکانات زندگی را ندارند.
در این وضعیت اکثر نوجوانان و جوانان از انجام ورزشهای گوناگون محرومند، بیکاری، تنهایی، نداشتن تحرک و فعالیت یا نداشتن سرگرمیهایی که توجه و علاقۀ نوجوانان را به خود جلب کند از عوامل ایجاد انحراف و جرم است. در سنین نوجوانانی و جوانانی انرژی فروانی وجود دارد که باید به گونۀ سالم مصرف شود و انباشته نگردد.
۱۰- عادتدادن نوجوانان به مطالعات سالم و سازنده:
والدین باید در انتخاب کتاب نظارت داشته باشند تا آنها در دام مضمونهای فاسد نیفتند و از سرگرمیهایی که شهوت را در نوجوانان دامن میزند، دور نگهداشته شوند. این سرگرمیها جو فکری و روحی آنان را آلوده کرده و زمینه را برای انحرافات اخلاقی فراهم میسازد.
نوجوانان زمینهیی بسیار آماده برای انواع تحریکات هستند، گاهی کوچکترین عامل محرک، هیجانات شهوانی شدید در او ایجاد میکند، ممکن است این تحریکات زمینۀ مناسب مجرم شدن یک نوجوان باشد.