سلیمان باختری
بر اساس گزارش‌های رسیده، داکتر خلیل‌زاد و طالبان روی یک گزینه برای زعامت آینده افغانستان توافق کرده و انگشت گذاشته‌اند؛ آدم بی‌نام و نشانی که ظاهرا تاجر است، اما معلوم نیست چه تجارت می‌کند.
در امریکا ساکن بوده و فعلا مدت‌هاست در دبی به‌سر میبرد. هر روز مقامات و شخصیت‌های افغان را به دیدارش می‌خواهد. این شخص، انجنیر احمدشاه نام دارد. انجنیر احمدشاه «درانی» هم خود را گفته و در جواب کسی که گفته بود این نام بنیان‌گذار افغانستان است، خلیل‌زاد گفته بوده: بلی اما آن احمدشاه درانی انجنیر نبود و انگلیسی یاد نداشت.
سفارت‌های کشورهای بیرون از بازی، عکس او را در دست دارند و به این و آن نشان داده درباره‌اش اطلاعات می‌خواهند. با این پیش‌گفتار که ظاهرا امریکایی‌ها و طالبان روی این شخص گمنام توافق کرده‌اند.
البته روند شهره‌سازی آدم‌های گمنام بی‌پیشینه نیست. قبلا آقای کرزی هم که هیچ نام و نشانی نداشت با همین شیوه پیدا و مطرح شد. جالب این است که این قندهاری جدید هم عین قصه کرزی را دارد. برای مدت کوتاه معاون وزیر خارجه بوده، پدرش خان بوده، در امریکا زندگی می‌کرده و سابقۀ جهادی دینی هم دارد.
بر اساس برخی گزارش‌ها، او در افغانستان به‌جرم قاچاق مواد مخدر دستگیر شده و با پول‌های بادآوردۀ این تجارت سیاه فراری بود و در طی سال‌های اقامت‌اش در امریکا برای طالبان لابی می‌کرد.
او بخشی تاریک از قصۀ نگفتۀ لیلا ذکریا یا لیلا هلمز است؛ نواسه فیض‌محمد خان ذکریا که عروس رییس سی.آی.ای شد و بعد مهم‌ترین بلندگوی طالبان در امریکا گردید. خانه‌اش در نیوجرسی سفارت غیر رسمی طالبان بود و شبکه‌یی از حامیان طالبان را با نام دوستان افغانستان گرد آورده بود.
بعضی‌ها گفتند این شبکه با یازده سپتامبر از بین رفت، اما واقعا این که هیچ وقت از بین نرفت؛ بلکه فعالیت‌هایش زیرزمینی شد و قدرت و پول بیشتر به‌دست آورد. گروهی که ادعا داشتند ویرانی مجسمه‌های بودا یک بازی بود و لباس زرد هندوها مثل علامت معلولان در امریکا برای کمک به آن‌هاست.
حالا انجنیر احمدشاه پیدا شده و برخی رهبران و مقامات افغانستان را دعوت کرده و دیده است. منابع نزدیک به محمدحنیف اتمر مدعی بودند که آقای اتمر هم با این فرد چندین بار دیده است. همین حالا عطامحمد نور عضو دیگر تیم اتمر در انتخابات، بیش از سه ماه است در دبی زندگی می‌کند و خود را معاون انجنیر احمدشاه می‌داند. آقای قانونی در رفت و برگشت به لندن این فرد را در دبی دیده، همین طور بعضی از چهره‌های شاخص جنبش روشنایی که (نام‌شان محفوظ)، اعضای سنا و پارلمان هم به دیدار او رفته و با او برای حکومت بعد قول و قرار گذاشته‌اند.
انجنیر احمدشاه، پادشاه بعدی افغانستان به نظر آن‌ها و طالبان است. رازی سرپوشیده که افشایش در همۀ خانه‌های کابل است، اما ابراز نمی‌شود. ابراز راز، مرگ راز است. لیست کسانی که با او دیده‌اند، بخشی دیگر از این راز است که اگر لازم شد بعدا نشر خواهد شد. در یک گزارش دیگر، مقامات ایرانی هم با او در دبی دیده‌اند. عرب‌های عربستان و امارات که در قضییه گفتگوهای صلح قطر خاموش نشسته‌اند و گذاشته‌اند در دامن دشمن‌شان گفتگو انجام شود، امیدشان به داشتن این شاه مهره است.
شاه مهرۀ گمنام که هیچ کس او را نمی‌شناسد. از سابقه‌اش اطلاعی در رسانه‌ها نیست و می‌تواند مثل آقای کرزی در چند روز یک قهرمان تازه شود و با استاد عطا و دیگر یارانش روزی از پله‌های طیاره چون منجیانی معصوم به میدان هوایی کابل پا گذارند. اما آن روز هیچ گاه نخواهد رسید؛ چراکه خاصیت تاریخ تکرار نیست، بار اول اگر نمایشی بر صحنۀ تراژیک بیایید مثل آقای کرزی، بار دیگر حتما به صورت کمیدی ظاهر می‌شود، این کمیدی شروع شده است.
