توافقات صلح و نگرانیهای جدی!
مذاکرات یکسالۀ آقای خلیلزاد؛ فرستاده ایالات متحده امریکا برای صلح افغانستان با هیئت طالبان مقیم قطر، کمکم به پایان خود نزدیک میشود که در نتیجه آن سر از امروز دوشنبه، توافق «کاهش خشونت» از طرف طالبان برای یک هفته لازمالاجرا میگردد.
این تحول از چشماندازهای مختلف، مهم دانسته شده است که کاهش خشونت آغاز گفتگوهای بینالافغانی خوانده میشود.
البته در عین حالی که خوشبینی زیاد نسبت به آینده این توافقات وجود ندارد، نگرانیهای جدی نیز وجود دارد که این توافقات را به شدت تحت سوال قرار داده و آینده آن را نیز تاریک و بدون ثمر ترسیم میکند.
خوشبینیها از این است که مذاکرات میان فرستاده ایالات متحده و هیئت طالبان به نتیجه نزدیک میشود و حاصل آن میتواند نقطه پایان برای جنگ بیست ساله امریکا در افغانستان باشد.
آقای خلیلزاد تا هنوز به دولت و مردم افغانستان اطمینان داده است که سرنوشت دستآوردهای بیستساله مردم و دولت افغانستان که عبارت از آزادیهای مدنی میباشد بههیچ عنوان مورد معامله قرار نخواهد گرفت و چگونگی اداره و مکانیزم مدیریت سیاسی افغانستان در مذاکرات بینالافغانی تعین میگردد که بهزودی شروع خواهد شد.
از سوی دیگر اما نگرانیهایی که در این زمینه مطرح میگردد، در نگاه نخست طالبان را یک گروه بیمعیار و بیپرنسیب میداند که تعهدات آن مبنی بر رعایت مواد مورد توافق، با هیچ گونه ضمانت اجرایی و عملی پشتیبانی و حمایت نمیگردد.
از جانب دیگر آنانی که در قطر به نمایندگی از طالبان با امریکاییها مذاکره میکنند، تسلط کامل بر رفتار و اراده فرماندهان جنگی طالبان ندارند تا تعهدات خود را برای تطبیق عملی این توافق به درستی به انجام برسانند.
نگرانی دیگر در حاشیه قرار دادن دولت افغانستان است که معلوم میشود متن و محتوای اصلی صحبتها و توافقات میان طالبان و طرف امریکایی، با دولت کابل شریک نگردیده است. در کنار این نگرانیها، ابهامهای فراوانی نیز وجود دارد که از آن جمله جایگاه کشورهای همسایه بهخصوص در این معامله چگونه تعریف شده و مشخصا اسلامآباد در کجای داستان قرار دارد؟
گمان میرود که برای اسلامآباد امتیاز داده شده است، اما این امتیاز هرگاه به اندازهیی باشد که سبب برافروختن حساسیت دهلی گردد و از سوی دیگر منافع ایران و روسیه اگر از چشم این توافق افتاده باشد، ثبات و امنیت پایدار چگونه در افغانستان برخواهد گشت؟
به نظر میرسد که موارد یادشده بخشی از مباحث مهم این مذاکرات بوده است، اما اینکه چه توافقی در این زمینه صورت گرفته و امکانات برخورد با این واقعیتها در کدام سطح و با چه مکانیزم تعریف گردیده، هیچ اطلاعی در دسترس نیست.
مهمتر از همه اینها، جایگاه حکومت افغانستان در این توافق و در این مذاکرات میباشد که در این مورد اطلاعات و معلومات مشخص بیرون داده نشده است. بحث انتخابات و نتایج آن نیز یک موضوع دیگر میباشد که در صورت برگزاری مذاکرات بینالافغانی، نتایج انتخابات به کدام سمتوسو خواهد رفت؟
اینها و خیلی مسایل دیگر که ذکر آن در این مختصر نمیگنجد، سوالها و نگرانیهاییاند که تا هنوز پاسخ روشن و مناسب برای آن وجود ندارد.
به همین دلیل این نگرانی وجود دارد که نشود بار دیگر ایالات متحده امریکا، اسلامآباد را به نیابت واشنگتن برای مدیریت اوضاع افغانستان پس از خروج نیروهای امریکایی و ائتلاف بینالمللی برگزیده باشد که سناریوی حکومت مجاهدین تکرار گردد.
البته تردیدی نیست که دولت بر سر اقتدار افغانستان، بر اوضاع جنگ اشراف نظامی و امنیتی دارد و بههمین دلیل در ماههای پسین، ضربات بسیار سنگین بر بدنه جنگی طالبان وارد آمده، اما نگرانی در این جاست که هرگاه طالبان اطمینان حاصل کنند که ایالات متحده امریکا از حمایت این نظام دست کشیده، بدون درنظرداشت هر گونه توافق، از گزینه جنگ و تهاجم کار بگیرد و تا استقرار امارت اسلامی از پا ننشیند.
هرگاه از چشمانداز آرزوهای مردم افغانستان به این معامله نگریسته شود، هیچ اقدامی منطقیتر از این نخواهد بود که دولت ما به عنوان یک آدرس مشخص و رسمی مردم افغانستان برای مذاکره با طالبان در نظر گرفته و حمایت شود تا هئیت طالبان نتواند با استفاده از پراکندگی هئیت مردم افغانستان، خواستههای خود را تحمیل کرده و به استقرار امارت اسلامیشان امیدوار گردند.
روزنامه راه مدنیت/ سرمقاله
با سلام و عرض ادب :
دیگران را نه می دانم ولی من به نیت خیر امریکا در باب پایان جنگ تحمیلی در کشور مان شک دارم. اگر امریکا نیت خیر می داشت این مذاکرات را با از طریق دولت افغانستان با طالبان انجام می داد تا هم موقعیت دولت تحکیم می یافت و هم طالبان وادار به نرمش و چرخش در موضع شان می شدند. ولی امریکایی ها عدم صداقت شان را ثابت کردند. و برخلاف تمام اصول و موازین حقوقی و بین المللی خود به نیابت از دولت با گروهی که خود به وجود آورده آن است، وارد مذاکره شده و می خواهد کاری انجام دهد که تا هنوز هیچ وضاحت در مورد آن وجود نه دارد. عاقبت به خیر