ارادۀ ملی در صلح
زرغونه ولی/ فعال سیاسی، فرهنگی و اجتماعی
لازم است به منظور استقرار صلح پایدار در کشور، بهسان یک پزشک، ماهیت سیاسی جنگ، منشا، انگیزهها، عوامل و فاکتورهای چندجانبهٔ جنگ در افغانستان را به کنجکاوى گرفت.
جنگ کنونی در کشور مبتنی بر موقعیت ژیوپلتیک و دو فاکتور منطقهیی و داخلی در جریان است. در فاکتور منطقهیی میتوان از تهدید کشورهای منطقه بهویژه همسایگان، دخالت در اوضاع داخلی و سبوتاژ منطقهیی درچارچوب رقابتهای بزرگ سیاسی، اقتصادی و نظامی نام برد.
حضور پایگاههای نظامی امریکا، عمدهترین نشانهٔ این رویکرد و برانگیزانندهٔ بالاترین سطح نگرانی کشورهای منطقه بهشمار میرود.
از سوی دیگر ورود چشمگیر داعش از قلمروی عراق- سوریه وعمدتا شهروندان ماورای قفقاز و استقرار روزافزون پایگاههای داعش، افغانستان را به داغترین نقطهٔ کره زمین مبدل نموده واسباب ناآرامی منطقهیی را بیش از پیش برانگیخته است. یکیدیگر از عمدهترین موادی که طی چهار دهه ماشین جنگ افغانستان را به حرکت درآورده، وجود سرسامآور مواد مخدر در افغانستان است که بعد از تجارت نفت و سلاح، جایگاه سوم اقلام تجارتی جهان را دارد. شگفتانگیز است این پروسه به شدت توسط مافیای بینالمللی اداره میشود.
امروز که همۀ نیروهاى اپوزیسیون با سپرى کردن چهار دهه جنگ به این نتیجه رسیدهاند که به بحران جنگ از راه مباحثه و مذاکره مىتوان نقطۀ اختتام گذاشت و صلح را در کشور تامین کرد، برای حصول این هدف، همگرایی ملی و بینالمللی نیاز است.
هرگاه نقش مردم را برای تامین صلح مورد بررسی قراردهیم، پی میبریم که افغانستان به ایجاد و استقرار دولت ملی، اتحاد و همبستگی ملی و تشکیل اردوی نیرومند ملی و نظام مستقل، آزاد و دموکراتیک مبتنی بر مشارکت ملی و برپایی رستاخیز ملی دور از تعصبات زبانى قومى و منطقهیى نیاز دارد.
استقرار دولت ملی در کشور و تامین مشارکت ملی صلح باید از موضع قدرت تامین شود. ایجاد دیالوگ ملی و تامین ارادۀ ملی برای تامین صلح ضروری است.
باید گفتمان صلح از حالت خصوصی بیرون شده و به طور شفاف در حضور مردم افغانستان به راه افتد. نقش سازمانها و احزاب ملی، جامعۀ مدنی و سازمانهای اجتماعی باید مشخص گردد.
نقشۀ صلح باید تضمینکنندۀ حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور و ضمانتبخش ارزشهای مدنی باشد.
مذاکرات اخیر صلح با نمایندگی خلیلزاد از امریکا و هیاتهاى بلندرتبۀ طالبان از جمله ملابرادر از تحریک طالبان با میزبانى کشورهاى خارجى مسکو، ابوظبى، مرکز عربستان سعودى و قطر یکى از دستآوردهاى این پروسه است، ولى متاسفانه در این مذاکرات باز هم طالبان به جنون یکهتازى و نپذیرفتن هیات دولت افغانستان و مشارکت آن در پروسۀ صلح از جانب گروه طالبان مواجه است و این پروسه یک به یک با ایالات متحده پشت درهاى بسته به پیش برده مىشود که بیشتر روى منافع امریکا و خواستهاى تحریک طالبان بحث صورت مىگیرد. این دولت و مردم افغانستان به خصوص زنان که تجربۀ تلخ حکومت عقبگرای طالبانى را با خود دارند، نگران نموده. ما نباید خواستار صلحى باشیم که منافع مردم و کشور ما را به معامله بکشاند و دستآوردهایی را که با خون هزاران تن از مردم بىدفاع به دست آمده به باد فنا بدهیم.
ما از تمام جوانب مذاکرات صلح از جمله سازمان ملل متحد و حامیان بینالمللى صلح افغانستان تقاضا مىنماییم که در رسیدن به تامین صلح سراسرى با حفظ تمام دستآوردهاى مردم ما در تمام عرصهها که با مصارف گزاف کشورهاى حمایتکننده و قیمت خون مردم ما تمام شده، ما را تنها نگذارند.
صلح بایستی بستر مناسبی باشد که همۀ افراد این کشور بتوانند در پرتو آن به خوبی و با عزت زندگی نمایند.
کدورت، خصومت، تبعیض و بیعدالتی، برتریجویی و امتیازخواهی از صفحۀ زندگی مردم این کشور رخت ببندد. قانون و عدالت در همۀ زمینهها، به ویژه در زمینۀ برخورداری از حقوق قانونی و امکانات ملی یکسان حکم نموده و اجرا گردد.