اضطراب اجتماعی؛ میراث بهجا مانده از نظام مردسالاری
الهه موسوی؛ جامعهشناس
اضـطراب اجتمـاعی (Social anxiety) بـه تــرس آشــکار و مداوم از حضــور در موقعیــتهای اجتمــاعی اشاره دارد و از این باور فرد ناشی میشـود کـه او در این موقعیتها به طرز خجالتآور و تحقیرآمیزی عمـل خواهـد کرد.
اضطراب اجتماعی با برخی ویژگیهـای فیزیولـوژیکی (سرخ شدن گونهها، تعـرق، خشـکی دهـان و لـرزیدن بـه هنگـام رویارویی با موقعیتهای اجتماعی نگـران کننـده) ویژگـیهـای روانشناختی (شرم، خجالت، تـرس از اشـتباه، تـرس از ارزیـابی منفی و ترس از انتقاد) و ویژگیهای رفتاری (کنارهگیری، دوری از تماس چشمی، ترس از ابراز وجود، ترس از صـحبت کـردن در جمع و مورد خطاب واقعشدن) مشخص میشود.
علاوه بـر آن، مطالعات نشان دادهاند، افراد مبتلا به اضـطراب اجتمـاعی از موقعیتهای اجتماعی میترسند و از حضور در این موقعیـتهـا دوری میکنند. این افراد فکر میکنند که دیگران در حال ارزیابی منفی آنها به دلایل گوناگون هستند و خود را نسبت بـه ارزیابی منفی آسیبپذیر میدانند.
یافتــههــای پــژوهشهــایی در حوزۀ علوم اجتماعی و تربیتی نشــان میدهد کــه ســبک فرزندپروری مستبدانه سبب افزایش اضـطراب اجتماعی مـیشود.
هراس اجتماعی که آن را اختلال اضطراب جمع نیز میخوانند از انواع دیگر هراسها پیچیدهتراست؛ چون بر پایۀ ترس از رویدادهای غیرقابل مشاهده مانند ارزیابی منفی، انتقاد و… استوار بوده و افکار ناراحـتکننـده نقـش مهمـی در ایـن اخـتلال دارنـد. این سبک شناختی نهتنها بـه اضـطراب اجتمـاعی شـدت میبخشد؛ بل در تداوم این اختلال نیز نقـشی مهـمی ایفـا میکند. بر جنبههای مختلف زندگی جوانان تاثیر میگذارد و عملکرد آنان را از سطح مورد انتظار تنزل میبخشد.
هـراس اجتمـاعی معمـولا در اواخـر دورۀ کـودکی و اوایـل نوجوانی (۲۰-۱۰ سالگی) شروع مـیشـود. سـیر اخـتلال اغلـب پیوسـته و مداوم اسـت کـه مـیتوانـد در طـی سـالیان متمـادی مشکلات عمیقی در زندگی فرد مبتلا ایجاد نماید.
با توجه به این که اضطراب اجتماعی در بین جوانان افغانستان به دلیل تاثیرپذیری از نظام مردسالارانه بسیار دیده میشود، ما در جامعه با بسیاری از جوانانی روبهرو هستیم که آثار و بقایای این سیستم نادرست فرزندپروری بر روح و روان آنها ریشه دوانده و قدرت ابراز وجود، انجام درست کارها و برقراری درست ارتباط را از آنان گرفته.
معمولا پـدران جوانانی کـه اضـطراب اجتمـاعی بـالایی دارنـد، طردکننـده و بـیتوجـه هسـتند و از قـوانین انطبـاقی سـلطهگرایانـه اسـتفاده مـیکننـد یا در گذشته چنین بودهاند که در فرزندانشان آثارش تاکنون باقی مانده است.
مـادران چنین جوانانی یا بسـیار بـیتوجـه و یـا بـیش از حـد حمایتکننده هستند و در مقابل پدر، نقشی ضعیفتر و مطیعتر دارند.
در شرایطی که جوان مبتلا به اضطراب اجتماعی در آن رشد میکند، قدرت تصمیمگیری، اظهارنظر و حضور مستقلانه در جمع از وی سلب گردیده و در صورت انجام آن با نکوهش، لت و کوب، تحقیر، نادیدهگرفتن، تمسخر و بیتفاوتی روبهرو شده است.
هرگاه فردی در برقراری کنش اجتماعی اجازۀ ابراز نظر و تبادلۀ افکار را پیدا نکند، در برقراری ارتباط شکست خورده، تجربهیی کسب نخواهد کرد و به تدریج به فردی منزوی تبدیل میگردد.
به دلیل عرفهای نادرست جامعه مبتنی به برتری دادن پسران نسبت به دختران در خانواده، در بین جوانان تعداد دختران مبتلا به اضطراب اجتماعی نسبت به پسران بیشتر است و از آنجایی که دختران در گذشته همانند پسران اجازۀ خروج از خانه را نداشتند به وخامت هراس و اضطراب اجتماعی در زنان میافزاید. اگر در جامعه به دقت بنگریم، خواهیم دید که زنانی با جایگاه اجتماعی بالا در مشاغل مختلف مشغول به کار هستند، اما در انجام درست و به موقع امور و همچنین برقراری ارتباط موفق با همکاران و دوستانشان دچار اختلالات رفتاری و اجتماعی هستند، بعضا از عزت نفس کافی برخوردار نیستند، خودشان را لایق چنین موقعیتی نمیدانند و همچنین احساس میکنند از عهدۀ کارها و وظایفشان به درستی برنخواهند آمد و از این جهت رنج زیادی را تحمل مینمایند.
بحث و راهکارها
با ذکر مطالب بیان شـده و از آنجا که پیشگیری بر درمان مقدم است و با توجه به اینکـه جوانان و نوجوانان آیندهسازان جامعه هستند، لازم است به ایـن پدیده بهعنوان یک مشـکل جدی کـه بیشتر گریبـانگیـر نوجوانـان و جوانـان شـده، توجـه جـدی شود.
سبکهای فرزندپروری از مهمترین عوامل موثر در شکلگیری رفتار و شخصیت نوجوانان است. لازم است تا معارف افغانستان در زمینۀ آموزشدهی به والدین اقدام نماید تا با دایر کردن سمینارها و جلسات مداوم، نحوۀ درست تربیت و پرورش فرزند را به والدین آموزش بدهد.
هراس اجتماعی بهعنوان یک اختلال کنشی، بسیار فراگیر و ناتوانکننده است و در سنین اوج استقلالطلبی یعنی ایام جوانی تشدید و نمایان شده و احتمال بهبود خود به خودی آن بسیار اندک است و با توجـه بـه نقـش مهـم ایـن اخـتلال در عملکرد اجتماعی و شخصی جوانان، درمـان هـراس اجتمـاعی بـه منظور کاهش مشکلات فردی و ارتباطیشان نیـز از اهمیـت زیادی برخوردار است که انجام این درمانها و روشهای اصلاحی، در کنار یک برنامه و اصول مشخص، همکاری جدی روانشناسان، جامعهشناسان، معارف و از همه مهمتر والدین را میطلبد.