مقاله

خشونت خانگی در دوران کرونا

بررسی دلایل و تبیین جامعه‌شناختی

علی نوری/ جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

دراین نوشته صرفا به یکی از ابعاد خشونت خانگی، خشونت علیه زنان، پرداخته می‌‌شود.

 طبق تعریف سازمان ملل متحد، خشونت علیه زنان عبارت است از هرگونه رفتار خشن وابسته به جنسیت که آسیب جسمی، جنسی یا روانی همراه با رنج زنان را موجب شود. خشونت‌های خانگی دارای انواع زیر است:

۱٫ خشونت جنسی: این خشونت ممکن است در حیطۀ زندگی خصوصی، زناشویی و خانوادگی اتفاق بیفتد و به صورت‌هایی از قبیل الزام به تمکین از شوهر علیه زن اعمال شود.

۲٫ خشونت جسمی (فزیکی): نوعی اقدام فزیکی برای آسیب رساندن، ترساندن یا کنترول کردن همسر است.

۳٫ خشونت روانی: رفتار خشونت‌آمیزی که شرافت، آبرو، اعتماد به نفس زن را خدشه‌دارمی‌‌کند.

 . 4خشونت مالی: در بسیاری از نقاط جهان، زنان به کار رایگان مشغولند و تامین مالی آنان از سوی مردان، سخاوتمندی مردان دانسته می‌‌شود. بنابراین حاصل کار آنان به صورت رایگان توسط مردان تصاحب می‌‌شود و اگر مورد حمایت همسر خود قرار نگیرند، ادامۀ زندگی آنان به مخاطره می‌‌افتد.

۵٫ خشونت اجتماعی: به ممنوعیت ملاقات زن با دوستان و آشنایان اشاره می‌‌کند.

۶٫ خشونت عاطفی: شامل کوتاهی در برآوردن نیازهای فزیالوژیک است.

۷٫ خشونت کلامی: رفتار خشنی که مرد در گفتار خود نسبت به زن اعمال می‌‌کند.

نگرش، باورها و الگوهای فرهنگی از مهم‌ترین عوامل ساختاری زمینه‌ساز تقویت چرخه‌های خشونت علیه زنان است. در کشور‌هایی مانند افغانستان، خشونت‌های عاطفی و روانی به شکل توهین، استفاده از الفاظ نامناسب، تحقیر و … بیش از خشونت‌های جسمی رواج دارد.

اگرچه آثار آن برخلاف خشونت جسمی به سرعت آشکار نمی‌شود، اما در بلندمدت آثار مخرب فراوانی دارد. دربارۀ علل خشونت خانگی دیدگاه‌های مختلفی مطرح شده است.

براساس نظریهٔ جامعه‌پذیری جنسیتی، فرآیند جامعه‌پذیری در خانواده الگوی روابط بین زن و مرد را درونی کرده و به فرزندان انتقال می‌‌دهد. مطابق این الگو، از زنان تصویری آرام، مطیع و عاطفی و از مردان تصویری مستقل، توانا و مصمم ترسیم شده است. همین نگاه و رویکرد، از عوامل دایمی شدن سلطۀ مرد و مطیع بودن زن است. براین اساس، درجاتی از خشونت مرد، طبیعی و متعارف تلقی می‌‌شود.

اقتدار و نظارت مرد بر رفت و آمد و کردار زن، نماد حفظ بنیان خانواده و جامعه شناخته می‌‌شود. براساس نظریه، یادگیری اجتماعی بیش‌تر کنش‌های انسان‌ها با مشاهده و در خلال فرآیند الگو‌سازی یادگیری می‌‌شوند.

افراد با مشاهدهٔ رفتار فرد دیگر و پیامدهای آن، تجارب رفتاری را درونی می‌‌کنند.

به اعتقاد باندورا، فرزندان از والدین خود یاد می‌‌گیرند که چگونه خشونت بورزند، پس افرادی که در خردسالی خشونت را در خانواده تجربه می‌‌کنند یا شاهد آن هستند به احتمال زیاد در بزرگ‌سالی آن را به کارمی‌‌گیرند، هم‌چنین بین میزان برخورداری از منابع قدرت و اعمال خشونت و کنترول بر رفتار طرف مقابل، رابطهٔ آشکاری وجود دارد. بر این اساس زنانی که از تحصیلات بالاتر، شغل بهتر و درآمد بیش‌تری برخوردارند کم‌تر مورد خشونت قرار گرفته‌اند.

بحران کرونا سبب شد که ماندن در خانه اصلی‌ترین توصیه برای محافظت فردی اجتماعی در مقابل کووید۱۹ مطرح شود.

ماندن در خانه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، روانی و جسمانی زیادی برای افراد و جوامع در سطح جهانی به وجود آورده است.               هر یک از این پیامدها و راهکارهای مقابله با آن‌ها در سطوح مختلف کارشناسی و عمومی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

 در این جا تلاش این بوده که یکی از پیامدهای قرنطینه یعنی تاثیر ماندن در خانه بر روابط زوج‌ها و افزایش اعمال خشونت علیه زنان ناشی از حضور طولانی‌تر مردان و زنان در خانه و در کنار هم، مورد بحث و بررسی قرار گیرد.                                                                              

همان گونه که اشاره شد، اعمال خشونت علیه زنان ناشی از عوامل متعدد و فرهنگی- تاریخی است. باورهای فرهنگی، نوع جامعه‌پذیری و یادگیری اجتماعی از عوامل مهم قابل ذکر در این رابطه است.

باید توجه داشت که ماندن در خانه، به‌ویژه در شهرهای بزرگ قطع ارتباط با فامیل و به حداقل رساندن رفت و آمدها، بسته شدن اغلب مکان‌های تفریحی و ورزشی، ترس از بیرون ماندن و ترس از ابتلا به بیماری، فشار روانی مضاعف را برای افراد ایجاد کرده است.

هم‌زمان با ایجاد این فشار روحی و روانی، سبک زندگی متناسب با آن، طراحی و توصیه و راه‌های سازگاری با این شرایط جدید به مردم آموزش داده نشده است.

بیش‌تر ماندن در کنار هم، اصطکاک افکار و دیدگاه‌ها را بیش‌تر می‌کند. از طرفی حضور اعضای خانواده نیاز به خدمات رفاهی و … را افزایش داده. در حالی که اغلب این کارها توسط زنان انجام شده و خستگی جسمی و روحی آن‌ها را دوچندان می‌‌کند.

مسایل مالی خانواده، تورم و بی‌کاری تضادها را تشدید می‌کند. این عوامل زمینۀ تعارض‌ خانوادگی، به‌ویژه بین زوج‌ها را فراهم کرده و متاسفانه به خشونت خانگی منجرمی‌‌شود که قربانی اصلی آن زنان هستند.

 برای مقابله با این مساله، باید راه‌کارهای علمی و منطقی از سوی کارشناسان و متخصصان حوزۀ خانواده شناسایی و پیشنهاد گردد. در اولین گام، شاید بتوان مهم‌ترین راه‌کار این موضوع را پذیرش تغییر از سوی اعضای خانواده عنوان کرد. اگر زوج‌ها بپذیرند که شرایط زندگی تغییر کرده و انتظارهای خود را با شرایط جدید انطباق دهند، گام اول برای حل تعارضات تحقق می‌‌یابد.

از راه‌کارهای موثر دیگر توجه به سلامت جسمی و روحی و برنامه‌ریزی برای زندگی در شرایط قرنطینه است. زوج‌ها آن زمانی که در خانه هستند، به این موضوع فکرکنند که چگونه می‌‌توان سرگرمی‌های سالم، دید و بازدید و رفت و آمدهای قبل از کرونا را با برنامه‌های جدید مورد علاقه خود جایگزین کرد.

راه‌کار دیگرکم کردن فاصله اجتماعی به موازات افزایش فاصله فزیکی است. در این زمینه ارتباط مجازی با گروه‌ها و افراد همفکر، خانواده و دوستان پیشنهاد می‌‌شود.

راه‌کار دوم: شاید فرصتی باشد که کرونا در اختیار ما قرار داده تا مهارت‌های ارتباطی در کنار هم بودن را فرا بگیریم، مهارت‌های از قبیل مهارت گفتگو و حل مساله را بیاموزیم و به کار بگیریم.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا