مسلمانان، فرانسه و کاریکاتور پیامبران
عبیدالله مهدی
نمیخواستم در این مورد چیزی بنویسم زیرا آنقدر فضا و ذهن ما آشفته است که هر اظهار نظری میتواند به بدتر شدن وضعیت کمک کند. اما به عنوان یک مسلمان که در فرانسه زندگی میکنم و پیامدهای نشر کاریکاتور پیامبر (ص) را از نزدیک میبینم، بهتر دانستم برداشت و چشمدیدهای خود را با شما شریک سازم.
با شماره می نویسم تا سادهتر بخوانید:
۱- دو سال پیش در جریان ماه رمضان در متروی پاریس بودم. صدای «الله اکبر» از تلفون همراه کسی بلند شد و ناگهان ترس و وحشت فضای داخل مترو را فرا گرفت. چند نفر روی زمین نشستند و سر خود را با کف دست پوشاندند. جیغ و فریاد در فضا پیچید، فقط برای آنکه صدای اذان از تلفون یک مسلمان بلند شده است. چند سال پیش هم در یک محفل سیاسی در کابل، وقتی کسی خواسته بود مجلس را مختل کند، فریاد «الله و اکبر» سر داده بود و مردم از ترس آنکه انتحاری داخل مجلس شده، به هر طرف فرار کردند.
چرا کار به اینجا رسیده؟ چرا صدای اذان که انسان را به سوی خداوند دعوت میکند تا این اندازه ذهنیت منفی ایجاد کرده؟ بهتر است دلایلش را در رفتارهای مسلمانان تندرو جستجو کنیم. طالبان، القاعده، داعش، بوکوحرام و غیره در زمان منفجر کردن بمب، کشتن انسان ها و بریدن سر افراد، فریاد «الله اکبر» سر میدهند و این چون آفتاب روشن است.
۲- توهین به پیامبر اکرم (ص) چیز تازهیی نیست؛ از زمان زندگی ایشان تا اکنون ادامه داشته است. روایت داریم که وقتی پیامبر در سجده بود، ابولهب شکمبه اشتر را روی سر پیامبر گذاشت و محمد مصطفی را در وقت عبادت با بو و کثافت شکمبه آلوده ساخت. وقتی به طائف رفت تا مردم را به دین اسلام دعوت کند، مردم با سنگ و چوب بر او حمله کردند و آنقدر به رسول گرامی سنگ زدند که کفش هایش از خون پر شد. او را دیوانه و جادوگر نامیدند… . پاسخ پیامبر چه بود؟ عفو و بخش، مهربانی و گذشت، نیکویی و خوش خلقی. تصور کنید اگر پیامبر و صحابه در آن زمان پاسخی مشابه به افرادی که حالا زیر نام اسلام گردن بی گناهان را می برند، میدادند آیا دین اسلام حالا یک و نیم میلیارد پیرو داشت؟ آیا بر حق بودن پیامبر با خشونت و خونریزی قابل اثبات بود؟
۳- فرانسه کشوری عجیب و بسیار متفاوت است. معیارها و ارزش های جامعه مدرن فرانسه را هرگز نمیتوان با کشورهای ما (جهانِ سوم) مقایسه کرد. همین اکنون بیشترین تعداد مسلمانان اروپا در فرانسه هستند. بیشترین یهودیان اروپا نیز شهروند فرانسهاند. مسیحی و بیدین نیز فراوان است. در گوشه های مختلف پاریس شما میتوانید مسجد و کلیسا و عبادتگاههای یهودیان را پیدا کنید. قصابیهای حلال نیز فراوان وجود دارد، اما دولت فرانسه رسماً به اساس قانون اساسی «بیدین» است. بیدین الزاماً به معنای «ضدِ دین» نیست. در دستور کار دولت، از آموزههای هیچ دینی استفاده نمیشود؛ ولی شهروندان در پیروی از دین و عقاید خود آزادند. البته تعصباتی در رابطه با مسلمانان وجود دارد. این تعصب در گذشته به یهودیان بود و نسلکشی یهودیان زیر نام هلوکاست در جریان جنگ جهانی دوم، ناشی از همین ذهنیت بیگانهستیزی در اروپا است.
در کل تمامی تندروانی که پس از سال ۲۰۱۵ با روش های خشونتآمیز در فرانسه دست به انتقام زدهاند، به صد نفر نمیرسد، ولی این رفتار آنها میلیونها مسلمان در سراسر اروپا را در موقعیت دشواری قرار داده است. شک، تبعیض و تعصب بر ضد مسلمانان بیشتر شده و این هنوز آغاز کار است.
۴- تجربه و مطالعه برای من روشن ساخته که معنا و مفهوم کاریکاتور در فرانسه با آنچه که ما برداشت داریم به کلی متفاوت است. ما کاریکاتور را بیشتر به معنای «تمسخر» میدانیم در حالیکه در هنرِ فرانسه، کاریکاتور بخشی از آزادی اندیشه با استفاده از هنرِ رسامی برای بیانِ فکر است. در گذشته مجله شارلی ابدو، کاریکاتورهای بسیاری از حضرت عیسی (ع)، جبرییل امین و حضرت موسی (ع) را نشر کرده است. همین دو شب پیش کاریکاتور رییس جمهور فرانسه را نیز نشر کردند. پیروان ادیان دیگر، واکنشی نشان ندادند و موضوع هم فراموش شد، اما وقتی کاریکاتور پیامبر اسلام (ص) نشر شد، قضیه ابعاد تروریستی گرفت و چند نفر بالای دفتر مجله حمله کردند و ۱۴ نفر را کشتند. از آن به بعد، آنها هر وقت بخواهند مسلمانان را تحقیر کنند و بهخشم آورند، از همین روش استفاده میکنند. زیرا میدانند چگونه میشود میلیونها مسلمان را در کشورهای دوردست مانند افغانستان و بنگلادیش عصبی ساخت.
پرسش من این است که اگر پیامبر اسلام زنده بود و این کاریکاتورها را میدید چه واکنشی نشان میداد؟ به فهم من، بهتر است پاسخ را در واکنش پیامبر پس از سفر به طائف، روبرو شدن با هِند- همسر ابوسفیان که پس از قتل حمزه (رض) جگر او را دندان گرفته بود- جستجو کرد.
پیامبر اسلام برای من نمادِ عفو و گذشت و الگوی اخلاق است. از طرف دیگر، این نیز ثابت شده است که خشم و خشونت مسلمانان، نمیتواند از نشر کاریکاتورهای بیشتر در آینده جلوگیری کند.
۵- فرانسه یکی از کشورهایی است که بیشترین تعداد پناهنده و مهاجر را پذیرفته و همین اکنون ده ها هزار مسلمان منتظر دریافت پذیرش به عنوان پناهندهاند. دلیل تقاضای پناهندگی آنان «جنگ و تروریزم» در کشورهای خودشان است. من تا اکنون هیچ فرانسوی را ندیدهام که به کشوری مسلمان پناهنده شده باشد. وقتی وارد خانهی کسی میشویم باید به فرهنگ و اصول آنان احترام بگذاریم.
۶- به گمان من، رییسجمهور فرانسه در پشتیبانی از نشر کاریکاتورها دچار خطای سیاسی شد. واکنشهای گسترده در برابر این رفتار آقای ماکرون، جایگاه سیاسی و اعتبار جهانی فرانسه را خدشهدار ساخته است. چنانچه به خشونتها در فرانسه نیز دامن زده و همین اکنون دولت فرانسه برای تامین امنیت کلیساها ناگزیر به مستقر کردن هزاران سرباز شده. رییسجمهور میتوانست از در آشتی پیش آید و تلاش کند تا وضعیت را بدتر از چیزی که است نسازد.
۷- عجیبترین بخش این ماجرا، آتش زدن کتابهای فرانسوی از جانب دانشآموزان لیسه استقلال است. مکتب استقلال در طی چندیندهه گذشته از جانب دولت فرانسه پشتیبانی شده و همواره یکی از موفقترین مکتبهای کشور ما بوده است. من نیز در آنجا درس خوانده و از امکانات گسترده و فضای زیبایش استفاده کردهام. اصلیترین دلیل پیوستن به مکتب استقلال، آموزش زبان فرانسوی است. حالا که یک نفر در فرانسه به پیامبر اسلام توهین کرده، دانشآموزان با چه منطقی کتابهای خود را پاره میکنند؟ این کار مثل آن است که آدم بالای کسی قهر باشد ولی خانه خود را آتش بزند. مگر نخستین کلام خداوند به پیامبر اسلام «اقرا» به معنای «بخوان» نیست؟