شورای مرکزی حزب اقتدار ملی افغانستان: اعتبار این حزب به زمین خورده است
راه مدنیت: شورای مرکزی حزب اقتدار ملی با اشاره به سقوط دفاتر ولایتی این حزب و از بین رفتن نهادهای زیرمجموعۀ آن، اعلام کرده که اعتبار حزب اقتدار ملی افغانستان به زمین خورده است.
جمعه (۱۶عقرب) بیانیهیی از آدرس شورای مرکزی حزب اقتدار ملی در صفحۀ فیسبوک فاضل سانچارکی، رییس دفتر سیاسی و جمعی دیگر از اعضای رهبری این حزب به مناسبت سالیاد شهادت سید مصطفی کاظمی منتشر شد که در بخشهایی از آن، بر سوءمدیریت رهبری فعلی حزب اعتراض شده است.
در این اعلامیه آمده که «دفاتر ولایتی حزب سقوط کرد، نهادهای اجتماعی از دست رفت، خوابگاههای محصلان تعطیل گردید، سرمایههای مادی حزب صرف منافع شخصی شد و تصامیم فردی و بدون توجه به نظریات شورای مرکزی، اعتبار حزب را بر زمین زد.»
با این حال، در بخش دیگر اعلامیه، بازسازی حزب اقتدار ملی یادآوری شده که «شورای مرکزی حزب اقتدار ملی برای حفظ و توسعۀ میراث سیاسی و تشکیلاتی رهبر شهید و بازسازی تشکیلات، بیش از این درنگ را برخود جایز ندانسته، برای جلوگیری از فروپاشی کامل حزب، تمام مسوولیتهای اجرایی و تصمیمگیری را به شورای اجراییۀ حزب، انتقال داده است.»
حزب اقتدار ملی در سال ۱۳۸۴ به رهبری سید مصطفی کاظمی تاسیس شد و پس از شهادت آقای کاظمی، اختلافها بر سر رهبری این حزب بهروز کرد و تا فعلا حل ناشده باقی مانده است.
این در حالی است که بیشترین احزاب سیاسی فعال در کشور، از اختلافهای درونی و بینظمی تشکیلاتی رنج میبرند. سال گذشته، جمعی از اعضای پیشین حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان حزب جنبش نوین را پایهگذاری کردند. در تابستان امسال، عباس ابراهیمزاده؛ معاون حزب وحدت اسلامی شاخۀ خلیلی، حزب وحدت نوین افغانستان را تاسیس کرد. سرور دانش معاون دیگر این حزب، جلسات جداگانۀ حزبی را برگزار میکند. چهارماه قبل، عطامحمد نور، رییس اجرایی جمعیت اسلامی و جمعی از اعضای شورای رهبری این حزب، صلاحالدین ربانی را از ریاست این حزب برکنار کردند؛ اما خود نیز نتوانستند جمعیت را از پریشانی نجات دهند.
اکثر احزاب سیاسی در افغانستان به دکان رزق رهبران آن تبدیل شده و بیشتر آنان فاقد برنامۀ منظم و رهبری توانمند و باانگیزه است. یکی از اختلافهای اصلی میان رهبران حزب جمعیت عدم برگزاری کنگرۀ این حزب است. صلاحالدین ربانی دستکم ۹سال است که رهبری این حزب را به عهده دارد، اما نتوانسته تا هنوز کنگره جمعیت را دایر کند. حزب وحدت شاخۀ خلیلی نیز دچار همین مشکل است. رهبران این احزاب ممکن به این باور باشند که در صورت برگزاری کنگرۀ رهبری حزب را از دست خواهند داد. این درحالی است که اکثر این احزاب معیارهای تعریفشده در قانون احزاب سیاسی را از دست دادهاند.