هشتگهای غمانگیز چه فایدهیی دارند؟
نویسنده: زهرا یزدانشناس، کارشناس ارشد حقوق بشر
«جان پدر کجاستی؟» فقط حکایت یک پدر در کشتار دانشگاه کابل نیست. حکایت هر روز پدران و مادران افغانستان است که هر پیامشان به فرزند، ممکن است برای همیشه بیجواب بماند.
روزی نیست که اخبار ماین و باروت و جانهای پرپرشده در افغانستان در صدر خبر رسانههای دنیا نباشد. چه داشت این سه کلمه که اینچنین دل و جان میسوزاند؟ سه کلمهیی که چون چرم کاوه باید پرچمی شود تا پایانی بر این کشتار، بر این ظلم و توحش باشد.
عدهیی ایراد میگیرند که گوش دنیا از خبرهای دردناک و فاجعه و بیداد تروریستها در افغانستان پر است و این هشتگها و حرکتها و دیدهشدنها، راه بهجایی نخواهد برد. پاسخ اول به این افراد این است که آنچه آنها میگویند، یعنی رها کردن درخت امید در طوفان حوادث و این یعنی آنچه افراد افراطی و تروریست میخواهند.
پاسخ دوم؛ آنهایی که برای این مردم، جنگ و آوارگی رقم میزنند در کشورهایی با ادعای دموکراسی و مردمسالاری حکومت میکنند و برای ماندن بر سر قدرت به آرای مردم خود نیاز دارند.
درست است که سالهاست مردم این کشورها در خبرها چیزهایی از افغانستان، نزاع داخلی، کشت و کشتار بیگناهان شنیدهاند، ولی خیلی از آنها ممکن است ندانند افغانستان کجاست و نه توجه کنند که عمق این فجایع تا چه اندازه میتواند باشد.
ولی این آدمها صاحب یک تجربۀ مشترک با مردم دردمند افغانستان هستند. آنها هم فرزند کسی و صاحب فرزند هستند. برای آنها شاید افغانستان تنها یک نام باشد در بین خبرها، ولی هراس پدری که ۱۴۹بار شمارۀ فرزندش را گرفته و بیپاسخ مانده را درک میکنند، ترس و امید این سه کلمه را به خوبی با عمق جان میفهمند.
سالهاست که راه مبارزه با ستیزهجویان و تروریستهای داخل افغانستان، اسلحۀ کشنده بوده، ولی دنیا و تکنالوژی امروز، راه و سلاح دیگری نیز برای مبارزه دارد. سلاح اطلاعرسانی دهههای اخیر با پیشرفت تکنالوژی، همهگیری انترنت و پیدایش شبکههای اجتماعی، هر شهروند در هر گوشۀ جهان، خبرنگاریست که میتواند چشم جهانیان را به حقایقی باز کند که تا دیروز، صدایشان فقط سکوت بود.
سیاستمدارانی که بانی جنگافروزی در دیگر کشورها هستند معمولا افکار عمومی رایدهندگان را با این توجیه جلب میکنند که آنچه آنها در کشورهای دیگر از لحاظ نظامی انجام میدهند، ضامن امنیت در کشور خودشان و گسترش صلح در دنیا است، اما آنچه کشورهای درگیر در این جنگ تجربه میکنند، روزمرگی با هراس و ناامنی است.
امروز با یک خبر، با یک هشتگ، با پیام یک پدر هراسان، هر پدر و مادری در دنیا، درد افغانستان را از عمق جان درک خواهد کرد. باهمرسانی بیشتر این گونه پیامها، چشمها و جانهای بیشتری در غم و مصیبت افغانستان شریک خواهد شد و واقعیت را نه از زبان سیاستمداران و تصویر رسانهها، بل از چشمهای گریان مردم این دیار خواهند دید.
بذر امید این اطلاعرسانی این است که این آدمها وقتی بار دیگر پای صندوقهای رای میروند وقتی موقع سوال و بازخواست و درخواست از سیاستمداران باشد، افرادی را انتخاب خواهند کرد که پاسخی برای اشک و آه و خون در افغانستان داشته باشند.