صالح: مهار تروریزم کاهش چشم‌گیری نداشته است

صالح جان ! می دانی چرا « در بخش تروریزم هنوز کاهش چشم‌گیر صورت نگرفته است.». چون دولت و حامیان امریکایی و اروپایی اش در مبارزه با تروریزم صادق نیستند. و بی خودی سر ما را شیره می مالند. در واقعیت امر همان های که شما را تمویل و تجهیز می کنند، تروریستان را نیز تولید، تمویل و می پرورانند. البته به خاطر دستیابی به اهداف شوم استعماری شان.
وقتی دولتی که جناب عالی معاون اولش هستید، پنج هزار گرگ هار را به جان مردم بی حساب و بی کتاب رها کنند، وضعیت معلوم است دیگر جای برای تعریف باقی نه می ماند.
وقتی دولتی که جناب عالی معاون اولش هستید، تعریف روشنی از دوست و دشمن ارائه نه می دهد، معلوم است که مبارزه با تروریزم یعنی تیر در هوا شلیک کردن.
وقتی دولتی که جناب عالی معاون اولش هستید، خط قرمزش نا معلوم و مجهول است، مسیر حرکتش نیز به سوی نا کجا آباد است.
وقتی دولتی که جناب عالی معاون اولش هستید، در مبارزه با فساد جدی نیست و مفسدین شناخته شده را برگرده مردم سوار می کند، اوضاع کشور معلوم می شود که به طرف بدتر شدن پیش می رود.
وقتی ارگ خودش پاتوق فساد پیشگان اخلاقی و اداری و مالی باشد، در دیگر ادارات و سازمان های دولتی از کابل تا اقصا نقاط کشور چه خبر و اوضاع چگونه باشد ؟!
فراموش نه کنید که مبارزه با تروریزم :
تعریف می خواهد، چیزی که شما تا به حال ارائه نه کرده اید.
صداقت می خواهد، چیزی که در دولت شما نیست،
درایت می خواهد چیزی که در مسئولان ما نیست،
شفافیت می خواهد، چیزی که درمرام شما نیست،
اراده می خواهد، چیزی که در فرمانده کل قوای شما نیست،
شایسته سالاری می خواهد، چیزی که در کار شما نیست،
ایمان و وجدان کاری می خواهد، چیزی که در نظام شما نیست.
انگیزه می خواهد، چیزی که در نظامیان ما نیست،
فرجام سخن شهروندان کشور اسیر دو نوع ترویستان اند، یکی با فساد نان مردم را ترور می کنند و دیگر با شمشیر جان مردم را .
توصیه می کنم، برای کاهش خطر تروریزم نخست با تولید کنندگان و طراحان پروژه ترور (امریکا و اروپا) مشوره کنید، و بعد با تطبیق کننده پروژه ترور ( پاکستان)، بعد با تمویل کنندگان پروژه ترور ( کشور های ثروتمند عربی و ایران و چین و روسیه ).
لطف دست از سر کل ما بردارید . به اصطلاح معروف ” دیگر حنای شما پیش ما رنگ ندارد”. و با این اظهارات تان کار به جای نه می رسد. جز نمک پاشیدن به زخم مردم.
وطن امروزه جولانگاه گرگ است
اسیر پنجه ی دیو بزرگ است
به شدت میهنم باشد گرفتار
میان درد و آفت های بسیار
وطن گردیده مهد انحرافات
به درد جهل و اوهام و خرافات
از این رو معنی اش دیگر وطن نیست
در آن پس افتخاری بهر من نیست
وطن یعنی: تورم دم به ساعت
ستم بر مردمان بی بضاعت
یااااااااا هــــــــــــو !