مردم در کجای توافقنامۀ صلح؟!
محمد واعظی؛ استاد دانشگاه
مردم افغانستان در معاهده صلح میان ایالات متحده امریکا و تحریک طالبان، عنصر حاضر غایب است. از طرفی تاکید تمام متحدان و کشورهای درگیر خشونت در افغانستان روی آوردن صلح میان افغانهاست، اما از طرفی دیگر مردم افغانستان کمترین معلومات را از مفاد این معاهده میدانند.
در تمام سخنرانیهای دوحه و کابل تاکید بر آوردن صلح در خاک افغانستان میان افغانهاست، اما واقعیت امر تفاهم میان ایالات متحده امریکا و طالبان است که بتوانند به اهداف اساسی خود در کشور و منطقه دست پیدا کنند. در جزییات این معاهده هیچ گونه تاکیدی بر آوردن صلح در افغانستان نشده و تنها امریکا را نسبت به منافع خود و متحدانش در منطقه خاطرجمعی داده است.
اما آنچه نگرانی و تشویش مردم افغانستان در پروسه صلح است باید مورد توجه جدی قرار بگیرد که به صورت خلص به آن پرداخته میشود:
- در مفاد این توافقنامه آمده است که گروه طالبان باید با نیروهای داعش و القاعده در خاک افغانستان مبارزه کنند. این توقع به این معناست که امریکا طالبان را در آیندۀ سیاسی و نظامی کشور ما بهعنوان یک قدرت تاثیرگذار نظامی به رسمیت شناخته است و از آن توقع دارد برای اهداف امریکا در خاک افغانستان علیه نیروهای داعش مبارزه کند. این امر به معنای به رسمیت شناختن دو فاکتوی طالبان به عنوان یک اقتدار نظامی- سیاسی در خاک افغانستان است. به رسمیت شناخته شدن دوفاکتوی طالبان در عمل بهمعنای ایجاد قدرت آلترناتیو در افغانستان است و در یک نتیجهگیری به از دست رفتن مشروعیت سیاسی حکومت در سطح داخل کشور و نظام بینالملل منجر خواهد شد. این اتفاق در کوتاهمدت به رقابت داخلی در خاک افغانستان برای استقرار نظامهای سیاسی- نظامی موازی خواهد انجامید.
- مردم افغانستان به عنوان میراثداران واقعی کشور حق دارند تا به صورت کامل از روند صلح مطلع و تصمیمگیرنده باشند. هنوز مکانیزم مشخصی برای تعیین نمایندگان واقعی مردم و نقش احزاب سیاسی، فعالان رسانهیی، جامعه مدنی، زنان، جوانان و اقلیتها در این گفتگو مشخص نشده است.
- اطلاعرسانی از روند گفتگوهای صلح در میان مردم بسیار اندک بوده است. حتا در بسیاری موارد دولت در جریان روند واقعی گفتگوهای صلح قرار نمیگرفت. مردم باید از تمام جزییات این توافق به صورت قدم به قدم با خبر میشدند تا جایگاه خود را در روند تصمیمسازی حفظ میکردند. محرمیت معلومات روند صلح باعث از دست رفتن اعتماد مردم افغانستان نسبت به آینده صلح در کشور شده است.
- هنوز میزان قدرت نظامی طالبان برای مردم افغانستان محرز نشده است. طالبان باید نشان دهند که از چه قدرت نظامی برخوردار هستند. میزان نفوذ نیروهای طالبان در ولایات، ولسوالیها، قریهها و مراکز شهرها مشخص شود. نوع تسلیحاتی که طالبان در اختیار دارند باید برای مردم افغانستان مشخص گردد تا میزان خطرآفرینی و قدرت تخریبشان معلوم شود.
- وابستگیهای امنیتی طالبان به کشورهای منطقه و جهان باید شفاف شود و از ادامه هرگونه ارتباط در این حوزهها اجتناب کنند.
- نحوۀ ادغام نیروهای آزادشدۀ طالبان از بندیخانهها با جامعه باید برنامهریزی شود. این برنامهریزی بدون درنظرداشت شرایط حقوقی، قانونی و نیز موافقت حکومت و نهادهای عدلی و قضایی افغانستان اعتبار ندارد. مردمی که در حملات طالبان قربانی دادهاند، نمیتوان پا روی داغ آنان گذاشت.
- نحوۀ جمعآوری دیپوهای تسلیحات طالبان توسط یک کمیسیون چندجانبه مشخص شود.
- نقشآفرینی طالبان در ایجاد صلح در آینده در کشور باید به صورت شفاف و قانونی معلوم گردد.
مردم افغانستان بهعنوان میراثداران اصلی صلح که سالها قربانی دادهاند باید در جریان تمام جزییات گفتگوهای بینالافغانی قرار بگیرند و بتوانند در تصمیمگیری شریک و تعیینکننده باشند. بقای نظام سیاسی کشور و ارزشهای حقوق بشری و مدنی که در طول دو دهه اخیر با هزاران قربانی حفظ شدهاند نباید وجهالمصالحه قرار گرفته شوند.
یک مکانیزم مشخص اطلاعرسانی از طریق تمام رسانههای اجتماعی، رادیو تلویزیونها و اخبار در دسترس مردم قرار بگیرند. هر نوع خلای معلوماتی میتواند به روند کلی صلح بدبینی ایجاد کند و مردم افغانستان خود را در آن نبینند.
امید که جریانهای سیاسی و احزاب و دولت بتوانند فارغ از تمام مشکلات سیاسی و انتخاباتی در روند صلح بهصورت متحد در کنار هم برای مردم افغانستان به صورت همصدا و یکصدا ایستاد شوند.