تحلیل

سیاست عرصۀ شوآف نیست

آیا خصومت‌های خصوصی در رده‌های بالای سیاسی تاوان بزرگی نخواهد داشت؟

معصومه امیری

امروز که با صدای مهیب ناشی از یک بمب مغناطیسی از خواب پریدم، سی و هفتمین جلسۀ امرالله صالح، موسوم به جلسات شش و نیم بجه برگزار شده بود. با احتساب روزهای جمعه و روزی که عمران خان تشریفش را به کابل آورد و این جلسه برگزار نشد، چهل و پنج روز از آغاز این جلسات می‌گذرد.

این همه مقدمه‌ چیدم که بگویم جالب است بدانید، در طی این یک ماه و نیم، نزدیک به هفتاد درصد حملات کابل که در حدود هفت و نیم بجۀ صبح رخ داده با ماین مغناطیسی صورت گرفته؛ از جمله حمله در چهارراهی شهید در اول سنبله، پل چرخی در نزده عقرب، شهرک امنیت در پنج قوس، تازه‌ترین انفجار که هشت قوس در شهرک امیدسبز رخ داد و معروف‌ترین آن که هفده عقرب بر موتر کارکنان بانک مرکزی افغانستان اتفاق افتاد و بر اثر آن، جوان نام‌آشنای طلوع «یما سیاووش» جان خود را از دست داد. این حمله تاثیر بدی بر روحیۀ جمعی مردم کابل گذاشت.

آیا وقوع هفت حمله از ده حمله در هفت و نیم بجه در چهل و پنج روزی که جلسات امرالله صالح برگزار شده، اتفاقی است؟ اگر این را اتفاقی یا قدیمی و معمول می‌دانید، لطفا با ذکر دلیل به اطلاع نگارنده هم برسانید.  

سوال اصلی مطلب، این است که آیا صالح بنیان یک سیاست پوپولیستی را گذاشته که در نتیجۀ آن، قدرت تخریب و تفرقه بالقوه کسانی که توان  آن را داشته‌اند، بالفعل شود؟

در کتاب «مقدمه‌یی بسیار کوتاه بر پوپولیسم» از کس ماد آمده که یک گفتمان، زمانی پوپولیستی خواهد شد که دم از دفاع از ارادۀ عمومی توده‌ها در برابر اقلیت نخبۀ فاسد بزند. چنین جریانی از مفهوم سیال و انتزاعی توده برای پیش‌بردن اهداف خود که از قضا گاه با خواست اکثریت هم‌خوانی دارد‌، استفاده کرده و با تقسیم خلق به خودی و غیرخودی، هر کس و هر چیزی را که مانع رسیدن به خواسته‌های توده‌های پاک می‌داند، از سر راه بردارد.

اقبال به نمایش‌های قهرمانی صالح در بستر جامعه‌یی که در آن اهمال و فساد نه یک استثنا بل قاعده شده، قابل درک است، اما در همین جامعه که روابط بر ضوابط می‌چلد، آیا خصومت‌های خصوصی در رده‌های بالای سیاسی خود تاوان بزرگی نخواهد داشت؟

در پی حملات لفظی صالح به عطا، هارون نجفی‌زاده از خبرنگاران کهنه‌کار توییت کرد که پیامد حملات تند و خالی از سیاست صالح بر صغیر و کبیر، بر شانۀ رییس‌جمهور غنی خواهد افتاد.

توجه به این نکته مهم است که ما بیش‌ از آنکه نگران دشمن‌تراشی صالح برای ریاست جمهوری باشیم، بایستی نگران فضایی باشیم که در آن ضربات عملیات چکشی صالح بر فرق مردم بنشیند. این نگرانی مشابه همان است که در اوایل اصلاحات خیابانی او مطرح بود. اینکه دست‌فروشی که بساطش جمع می‌شود و عملا کار دیگری هم از او برنمی‌آید، اگر دزد نشود چه خواهد شد؟

و حالا بمب‌های مغناطیسی هفت‌ونیم بجه، این شبهه را مطرح می‌کند که اگر صالح در فیس‌بوک خط و نشان می‌کشد، آیا دیگران یا ناخودی‌ها می‌خواهند از مردمی که بر پست‌های او قلبک می‌مانند، زهر چشم بگیرند؟

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا