تیشۀ تیز خلیلزاد بر ریشۀ جمهوریت
آشتی با طالبان نباید به از دست رفتن حق انتخاب و انتخاب شدن مردم بینجامد
سرمقاله/ گزارش شده که بر سر نام نبردن جمهوری اسلامی افغانستان در اصول رهنمای گفتگویهای صلح میان نمایندگان دولت و طالبان توافق ابتدایی شکل گرفته اما با مخالفت آقای غنی روبهرو شده است. گفته میشود که به همین دلیل خلیلزاد سفری اعلامنشده به کابل داشته تا رییسجمهوری را برای پذیرش این خواست طالبان قانع کند.
طالبان بسیار حسابشده پیش آمد. نخست از طریق لابی داخلی و خارجی برای خود دفتری سیاسی دست و پا کرد که از طرف حامیان این گروه به منزله کنسول دانسته میشود.
قدم دوم افزایش حملات تروریستی بر مردم و دولت بود تا از طریق جنگ روانی، قدرت چانهزنی و امتیازگیری را بالا ببرد که تاکنون نتیجهبخش هم بوده است.
قدم سوم مطرح کردن موضوع امارت به عنوان جایگزین بالقوه نظام فعلیست. ترفند زیرکانهیی که بدون پشتیبانی اتاق فکر حامیان طالب، این اندازه امکان برجستهشدن را نداشت.
خوش اقبالی طالبان از آنجا شروع شد که دولت ترمپ مسوولیت مذاکرات با طالبان را به خلیلزاد سپرد.
زلمی خلیلزاد از ابتدای پیدایش طالبان برای این گروه تروریستی لابی و از جنایتهای این گروه در دورههای مختلف قباحتزدایی کرده، اکنون نیز در تلاش است به نیابت از این گروه بر جمهوری اسلامی افغانستان فشار وارد کند که به نفع طالبان عقبنشینی کند.
خلیلزاد در افغانستان بهدنبال منافع شخصی خود است و جنگ و صلح از دید او پروژههایی پولساز است. او به نمایندگی از یک شرکت نفتی و به امید بستن قراردادهای انتقال گاز آسیای میانه درصدد آشتی امریکا با طالبان بود، اما موفق نشد و سپس در سال ۲۰۰۱ با کنار زدن طالبان از حامد کرزی حمایت کرد.
خلیلزاد بدون درنظرداشت ارزشهای انسانی و اصول روابط بینالملل برای مشروعیت بخشیدن به چهره طالبان تلاش کرد. برای خلیلزاد نه منافع کشوری که از آن نمایندگی میکند ارزش دارد و نه خون قربانیانی که در اثر جنگ طالبان ریخته میشود.
اکنون طالبان به عنوان یک گروه شورشی توان تخریب بالایی دارد و خلیلزاد همچنان با حمایت از این گروه اخلالگر درصدد افزایش سود تجاری شخصی خود از طریق طالبان در نواحی جنوب و شمال پاکستان است.
از اینرو برای خلیلزاد جمهوریت ارزش ندارد. با اینکه کشورش برای ساختن جمهوریت در افغانستان میلیاردها دالر سرمایهگذاری کرده و برای گذاشتن هر خشت جمهوری افغانستان خون سربازان امریکایی نیز ریخته شده، خلیلزاد کلنگ تخریب به دست گرفته و همدست با طالبان در تلاش برای تخریب این جمهوری نوپا، ولی بسیار ارزشمند برای مردم و آینده افغانستان است.
لبه تیز تیشه خلیلزاد جایی بر تن جمهوری افغانستان خورد که بارها در توییتر حملات تروریستی را کار دیگران خواند و سعی کرد بار مسوولیت کشتار مردم را از شانه طالبان بردارد.
اکنون نتایج مشورت و همدستی خلیلزاد در تاکتیکهای طالبان به گونه واضح دیده میشود؛ نمونۀ آن استفاده از موضوع مذهب در آغاز گفتگوهای صلح بود که با ایستادگی دولت و جامعه مدنی کشور، خنثا شد.
تاکتیک فعلی طالبان این است دولت از نام جمهوری اسلامی افغانستان، به عنوان طرف صلح با طالبان در اسناد گفتگوها، عقبنشینی کند. چیزی که خلیلزاد آشکارا از آن حمایت کرده، میکند و حتی باعث ایجاد دو دستگی در میان هیات دولت شده است. شکی نیست که خلیلزاد بعضی از اعضای گفتگوهای دولت را در راستای اهداف طالبان همراه کرده است.
جمهوری اسلامی افغانستان بهعنوان دولت این سرزمین در مجامع بینالمللی به رسمیت شناخته شده و از حمایت سازمان ملل و پشتوانه حقوقی برخوردار است، اما طالبان نیز حامیان پیدا و پنهان و حداقل در میان بعضی از گروههای استخباراتی منطقه دارد.
روشن است که عقبنشینی دولت از درج کلمات جمهوری اسلامی افغانستان در اسناد گفتگوها، سرآغاز مشروعیت طالبان از حامیان خواهد شد. در این وضعیت برخی از تعبیر یک کشور و دو دولت استفاده خواهند کرد و این خود سرآغاز بحرانیست که انتهایش فاجعه خواهد بود، نه صلح.
این که گفته میشود رییسجمهور غنی تنها مانع بر سر راه صلح است، واقعیت ندارد. مانع صلح خواست نامشروع طالبان است که حاکمیت مردم ذیل یک جمهوری مبتنی بر انتخابات را نمیخواهد و همچنان به دنبال سلطه بیقید و شرط از طریق نظام تکساحتی با قرائت استبدادی و توتالیتاری خود است.
هر نظامی که در آن رای مردم و حق انتخاب مردم از طریق میکانیزمهای پذیرفتهشده جهانی در نظر گرفته نشود، استبدادی خواهد بود و زمینه تمامیتخواهی یک فرد یا گروه اقلیت را فراهم میکند.
بنابراین در هر توافق که با طالبان شکل بگیرد، موضوع حاکمیت مردم و جمهوری باید در نظر گرفته شود، زیرا این تنها راه ثبات برای کشوریست که از تنوع فرهنگی، قومی، مذهبی و زبانی گسترده برخوردار است.
طالبان اگر ادعایی دارد باید آن را نه توسط میل تفنگ و زور که در نظام مردمسالار مطرح کند و سعی کند از طریق انتخابات و رای مردم بر مسند قدرت تکیه زند. این سازوکاریست که صلح را فراهم میکند و هزینه قربانیشدن جان انسانها را در پی نخواهد داشت.
این نکته را نمایندگان دولت نباید فراموش کنند از دولتی نمایندگی میکنند که حق انتخاب شدن و انتخاب کردن را برای فرزندانشان به رسمیت میشناسد، نه نظام طالبانی که فرزندانشان را آواره دیار مهاجرت در چهارسوی دنیا کرده بود.