جمهوریت و تساوی جندر؛ طالبان و انکار زنان
برداشت طالبان از تعلیم و تربیه دختران و زنان این است که در صورت تعلیم و تربیه به فساد کشانده میشوند.
سید نعمت الله ضیا، جامعه شناس
از سال ۲۰۰۱ در افغانستان، یک نظام سیاسی بر اساس مشارکت تمام افغانها اعم از زن و مرد با حمایت جامعه جهانی شکل گرفت. از آن زمان تاکنون دستآوردهای بسیاری داشتهایم پسران و دختران جوان کشور به تعلیم و تحصیل، آزادیهای مدنی و شهروند دسترسی پیدا کرده و بانوان کشور از حقوق مدنی و شهروندی برخوردار شدهاند.
یکی از مصادیق عینی برخورداری زنان از حقوق مدنی و شهروندی، حضور آنان در تمام عرصههای اجتماعی و سیاسی است. بهگونه نمونه در گفتگوهای صلح در دوحه، چهار تن از بانوان سیاستگر از مردم افغانستان نمایندگی میکنند.
از سوی دیگر، به تاریخ ۱۶/۰۹/۹۹ ، هشت تن از بانوان در سِمت معاون والی در هشت ولایت معرفی شدند. حضور زنان در ساختارهای اجتماعی و سیاسی نشاندهنده تغییرات مثبت و بنیادین در جامعه است که پیامی واضح و مشخص برای گروه تروریستی طالبان دارد: این نسل دیگر به عقب برنمیگردد.
اما مشکل جدی که در مسیر پیشرفت وجود دارد؛ فعالیتهای گروه طالبان است. این گروه از آغاز ایجادش توسط استخبارت پاکستان، تاهنوز از ستیز و دشمنی با ارزشهای مدرن و حقوق بشری، به شمول حقوق زنان دست برنداشته.
دیدگاه طالبان در مورد زنان با تمام آموزههای اسلامی مغایرت دارد. طالبان به زنان، دیدگاه ابزاری دارند و برایشان هیچگونه فعالیت سیاسی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و هنری را اجازه نمیدهند.
احمد رشید در کتاب «طالبان، اسلام، نفت و بازی بزرگ نو در آسیای میانه» نکات بسیار جالبی را در مورد طالبان نوشته است. در دو مورد، درباره زنان به این کتاب استناد میشود. در یک مصاحبه در ماه جون ۱۹۹۶ مولوی جلیل الله مولوی زاده، لوی سارنوال طالبان این گونه اظهار داشته است: «ملل متحد چه نوع تعلیم و تربیه را به زنان سفارش میکند؟ این پالیسی کافران است که به زنان چنین آزادی زشت و شهوتانگیز، قایل هستند که منجر به فساد، زنا و شهوترانی میشود و به تخریب اسلام میانجامد.»(احمد رشید، ص ۱۶۳)
برداشت طالبان از تعلیم و تربیه دختران و زنان این است که در صورت تعلیم و تربیه به فساد کشانده میشوند در حالی که در اسلام، علمآموزی یکی از فرایض مرد و زن مسلمان است.
در جای دیگر مینویسد: «طالبان حمامهای شهر را (در هرات) به صورت مطلق بسته کردند و زنان را از رفتن به بازار منع نمودند. به همین خاطر زنان هرات، اولین کسانی بودند که بر علیه اضافهرویهای طالبان بهپا خواستند. روز ۱۷ اکتوبر ۱۹۹۶ یک صد زن در خارج دفتر والی هرات علیه بستهشدن حمامهای شهر اعتراض کردند. همه زنان بعد از لت و کوب، توسط پولیس مذهبی دستگیر گردیدند. پلیس مذهبی خانهبهخانه رفتند و مردان را اخطار دادند که زنان خود را در خانه نگه دارند.» (همان ص ۱۶۶)
باور طالبان، نسبت به زنان تا هنوز تغییر نکرده؛ یک مصداق عینی، در ابتدای گفتگوهای صلح در دوحه قطر؛ وقتی بانوان خبرنگار افغانستان در دوحه حضور یافتند، طالبان در مصاحبهها به گونهیی برخورد کردند که نشان میداد تا هنوز آماده نیستند که زنان را بهعنوان یک انسان و یک واقعیت ببینند.
در تاریخ ۲۷ میزان ۱۳۹۹، ضیا شهریار، گزارشگر بیبیسی فارسی در مطلبی تحت عنوان «پشت صحنه مذاکرات صلح افغانستان، در دوحه چه گذشت؟» حال و هوای فضای مذاکرات را توضیح میدهد. وی حضور تعدادی از بانوان خبرنگار و مصاحبه آنان با افراد گروه طالبان را پوشش خبری داده است. در قسمتی چنین نگاشته: «اعضای طالبان در این مصاحبهها مستقیما به طرف روزنامهنگاران زن نگاه نمیکردند.»
این نگاه نکردن افراد طالبان به چهره زنان حکایت از نجابت و پاک نفسی این گروه نمیکند. بل این «ندیدن و نگاه نکردن» به معنای «انکار وجودی زنان» در عرصه سیاست و اجتماع است. طالبان آنقدر با زنان فعال در عرصههای سیاسی و اجتماعی ستیز و دشمنی دارند که حتا حاضر نیستند به آنان بهعنوان یک انسان نگاه کنند.
در آخر میتوان ادعا کرد که دسترسی زنان به حقوق انسانی و برابری جندر تنها در ساختار جمهوریت تامین میشود زیرا در همین شرایط سخت و پرتنش همه روزه شاهد خبرهای خوب و مثبت در مورد بهبود وضعیت زنان و دسترسی بهتر و بیشترشان به حقوق اجتماعی و سیاسیشان هستیم.