تحلیل

بی‌اعتنایی در اوضاع کرونایی!

هادی میران؛ کارشناس ارشد آسیب‌شناسی اجتماعی

اکنون دیگر تردیدی وجود ندارد که وایروس کرونا به یک اپیدمی جهانی تبدیل شده و هستی بشر را تهدید می‌کند. اینکه این ویروس برای اولین بار از کجا وارد سیستم تنفسی انسان شده، چندان گره‌گشای مشکل نیست؛ اما سرعت انتشار و خاصیت همه‌گیر آن به‌عنوان بزرگ‌ترین واقعیت زمان حاضر، مردم را با پرسش‌هایی جدی مواجه کرده که پاسخ به این پرسش‌ها چندان آسان نخواهد بود.

این اپیدمی درست در زمانی به یک تهدید جدی برای هستی بشر تبدیل شد که دانشمندان از هوش مصنوعی، دستبرد در کودهای ژنتیکی انسان و فاجعه محیط زیست به‌عنوان بزرگ‌ترین تهدید در برابر زندگی جمعی بشر در زمین سخن می‌گفتند.

آقای یوال نوح حراری، مورخ نام‌دار اسراییلی، توسعه هوش مصنوعی را بزرگ‌ترین تهدید برای هستی بشر می‌داند. او معتقد است استفاده تجارتی از هوش مصنوعی و جایگزین کردن آن با هوش آدمی، بخش وسیعی از جمعیت را به طبقه غیر مفید تبدیل کرده و در نهایت فرایند تکاملی این صنعت، زندگی بشر را با تهدیدی ویرانگر مواجه می‌سازد.

صاحب‌نظران عرصه دانش ژنتیکی معتقدند که بشر به این مرحله از دانش رسیده که کودهای ژنتیکی خود را تغییر بدهد و ساختار فیزیکی و ظرفیت مغزی‌اش را بر طبق میل خود دگرگون نماید. سفر از زمین به کیهان یا نقل مکان به کره‌های دیگر نیز از دغدغه‌های دانش معاصر است. گفته می‌شود این تخیل تا پایان قرن حاضر به واقعیت خواهد پیوست و توسعه دانش بشری، راه بشر را برای زیستن به کره های دیگر باز خواهد کرد.

البته این نگرانی نیز وجود دارد که همین دانش بشری که راه او را به کره‌های دیگر باز می‌کند، در نهایت زمینه نابودی او را نیز فراهم کرده و زمین را برای همیشه غیر قابل زیست خواهد ساخت. در چنین وضعیتی یک پدیده غیر قابل پیش‌بینی به نام وایروس کرونا ظاهر شد و با سرعت انتشار بی‌سابقه، زندگی و تمدن بشری را در زمین با تهدید مواجه کرد.

تردیدی نیست که انتشار این ویروس روزی متوقف خواهد شد، اما کمبودهایی که برای مقابله با این خطر دیده می‌شود، به این نگرانی دامن زده که گردش بی‌وقفه این وایروس و عدم مصونیت انسان در برابر آن، بسیاری از سیستم‌های اداری و مدیریتی را فلج خواهد کرد و اگر به زودی کنترول نشود، بسیاری از جوامع ضعیف و فقیر فرو خواهد پاشید.

از آنجا که کشورهای مدرن و توسعه‌یافته در برابر این وایروس ناتوان شده‌اند (از جمله ایالات متحده امریکا با آن اقتصاد غول پیکر و سیستم بهداشی مدرن)، تصور کنید در افغانستان، چه مصیبتی گریبان‌گیر مردم خواهد شد؛ با توجه به امکانات محدود و مدیریت فاسد، به غیر از هوشیاری و آگاهی مردم، هیچ وسیله دیگری نمی‌تواند از وقوع یک فاجعه تمام عیار جلوگیری کند.

اما چیزی که سخت  نگران‌کننده و تشویش‌برانگیز می‌نماید این است که عامه مردم در برابر این تهدید همچنان بی‌تفاوت به‌نظر می‌رسند و توصیه‌های مراجع و منابع صحی و بهداشتی را جدی نگرفته و به آن توجه نمی‌فرمایند. این ساده‌انگاری و بی‌تفاوتی خود به یک خطر جدی تبدیل شده که شرایط انتشار سریع این وایروس را در ابعاد گسترده فراهم می‌کند.

همزمان با این نگرانی، روزانه هزاران آواره هموطن ما از ایران که مرکز انتشار این وایروس در منطقه معرفی شده، وارد افغانستان می‌شوند و رفتن آن‌ها به مناطق مختلف افغانستان، مساوی با پخش و انتشار این وایروس نیز تعبیر می‌گردد.

متاسفانه باید قبول کرد که دولت افغانستان قدرت مقابله با این بحران را ندارد و در صورت انتشار گسترده این وایروس، سیستم صحی و بهداشتی افغانستان از فعالیت باز خواهد ماند. در این وضعیت تنها گزینه‌یی که می‌تواند تا حدودی انشتار این خطر را با کندی مواجه سازد، آگاهی مردم و رعایت توصیه‌های بهداشتی است که آن هم اغلب با مسخره مردم و به‌خصوص با تمسخر ملا امامان مساجد و حلقات سنتی مذهبی مواجه می‌شود.

در انتها، اگر برخورد ساده‌انگارانه با این خطر، به رفتار جدی و مسوولانه تبدیل نگردد، روزهای سخت و دشواری در انتظار مردم خواهد بود و نسل‌های بعدی از آن به‌عنوان یک فاجعه بشری و مبدا تاریخ سخن خواهند گفت. پس تا دیر نشده به توصیه‌های بهداشتی و پزشکی توجه کنیم تا از وقوع این فاجعه انسانی جلوگیری گردد.

نوشته‌های مشابه

یک دیدگاه

  1. با سلام و عرض ادب :
    تشکر از مقاله با ارزشی که به نشر سپرده اید و نویسنده به ابعاد مختلف فاجعه توجه داشته است و قدما بیخودی نه گفته اند که : علاج واقعه را پیش از وقع باید گرفت. پیش از ین که فاجعه گسترده نه شده و از مهار خارج نه شده باید تدابیری برای آن سنجید. و متأسفانه شماری از خطیبان و امامان ما به اصطلاح هزارگی : «خام پورته می کننن»
    بدون سنجش و بدون آگاهی و اطلاع از ابعاد فاجعه . باید به دانش و دانشمند احترام گذاشت و تهدیدات بهداشتی را جدی گرفت و در غیر آن شاید جان خیلی از مردم به خطر بیافتد. اگر حکومت دلش به حال مردم می سوزد باید تدابیر جدی را روی دست بگیرند. دنبال گپ های واهی این و آن نگردند. عاقبت به خیر

دکمه بازگشت به بالا