خروج مسوولانه؛ زنگ خطر برای طالبان
با تمدید حضور امریکا، آیا طالبان به جنگ ادامه میدهد یا از تزویر حاکمیت الهی دست بر میدارد؟
دکتور علیاحمد کریمی
کنگره امریکا ۷۴۰ملیارد دالر بودجۀ تسلیحاتی سال۲۰۲۱ را با اکثریت آرا تصویب کرد. ۷۴۰ملیارد دالر بودجه تسلیحاتی امریکا بیشتر از مجموع بودجه نظامی تمام کشورهای اتمی جهان مانند روسیه، چین، فرانسه، انگلستان، کشورهای اتحادیه اروپا، هند، پاکستان و اسراییل است.
در این بودجه چهارملیارد دالر برای تامین هزینه سربازان امریکا در افغانستان بهمنظور حمایت از اردوی ملی و نیروهای امنیتی، مبارزه با خشونت، تروریزم و افراطگرایی تخصیص داده شده است.
کنگره در تصویب این بودجه تصریح نموده که کاهش نیروها در افغانستان نباید از مرز چهارهزار کاهش یابد و خروج نیروها باید مسوولانه صورت بگیرد و حتا رییسجمهور امریکا جهت خروج نیروها باید دلیل ارایه کند.
در لایحه آن ذکر شده که امریکا هوای باقیماندن را در افغانستان ندارد، اما خروج نیروها باید بهطور مسوولانه صورت بگیرد.
جو بایدن رییسجمهور منتخب امریکا به مردم این کشور و جهان اعلام نمود که امریکا در گفتگو با مسایل جهانی پشت میز مذاکره خواهد نشست.
امریکا در سال۲۰۰۱ علیه القاعده و تروریزم در افغانستان دست به اقدام نظامی زد که منجر به سقوط و راندن طالبان شد.
کارشناسان نظامی امریکا نام این جنگ را «جنگ ضرورت و عادلانه» نامیدند که علیه القاعده بعد از انفجار برجهای دوگانه در نیویارک آغاز گردید.
مجلس نمایندگان امریکا بعد از بیستسال جنگ خواستار خروج مسوولانه نیروهای امریکا شده است. اگرچه تعبیر «مسوولانه» واژه جدید از سوی قانونگذاران امریکا نیست، ولی از لحاظ فلسفی به امریکا حق مشروعیت نظامی، سیاسی و اخلاقی بیشتر را میدهد؛ چون سران کشورهای بزرگ منطقه مانند روسیه و چین بهدنبال اعلام ترمپ که سربازان امریکا تا میلاد حضرت مسیح به خانههای خود برمیگردند، گفتند که امریکا در مورد خروج سربازان خود از افغانستان مسوولانه اقدام کند.
در واقع ابقای چهارهزار سرباز امریکا به اتفاق نیروهای ایتلاف، رضایت کشورهای منطقه، حمایت سازمان ملل از قانون اساسی افغانستان و رد احیای امارت، زنگ خطری به طالبان است.
مردم افغانستان با وجود بیامنیتی، فقر و مفاسد دولتی و بیعدالتیهای اجتماعی از خشونت و افراطگرایی و تبعیض طالبان علیه آزادیهای مدنی و زنان نگرانی دارند.
افغانستان در این مقطع حساس برای ساختن آینده بهتر نهتنها به حمایت امریکا؛ بل تمام سازمانهای جهانی نیاز دارد.
طالبان بدون توجه به اراده اکثریت مردم، قانون اساسی و احترام به اعلامیه جهانی حقوق بشر، روند مذاکرات را پیچیدهتر و بغرنجتر میکنند.
مسلم است که قانون اساسی در زمانی سند شد که حکومت هنوز به فساد نگراییده بود که فساد در سالهای بعد وسیلهیی برای حفظ و بقای قدرت سیاسیون و ثروتمندان فاسد گردید.
از سویی، شرایط مناسبی برای گروه طالبان ایجاد گردیده تا بدون جنگ در ساختن آینده بهتر کشور سهم بگیرند. این کار زمانی تحقق مییابد که به مردمسالاری و خواست مردم توجه شود، حکومتی که با روح و وجدان جمعی هماهنگی داشته باشد.
طالبان در نگرش مذهبی به مفهوم حکومت باید توجه داشته باشند که حاکمیت دولت بهعنوان یک نهاد سیاسی و اجتماعی با حکومت خدا در جهان متفاوت است.
وظیفه اصلی و ذاتی پیامبران بهعنوان حاملان وحی هدایت است نه فرمانروایی. حکومت سیاسی و حتا اگر حاکمیت سیاسی را نیز متعلق به خدا بشناسیم، خدا انسان را به سرنوشت خود حاکم گردانیده است.
این تزویر که حاکم منصوب خداست مغالطه است؛ چرا که حاکم تنها سندی که میتواند برای مشروعیت حکومت خود ارایه کند رای ملت است و هیچ حاکمی قادر نیست حکم انتصاب خود را از جانب خدا به مردم نشان دهد. حکومت وسیله اعمال قدرت جامعه است و قوانین ترجمان و وجدان جمعی هستند.
طالبان اگر واقعا به خوبی افغانستان میاندیشند باید از قهر و خشونت خودداری ورزند و در حاکمیت آینده بر اساس احترام به اراده مردم و وجدان جمعی بدون استفاده از زور دین، نقش خود را ادا نمایند، در غیر آن خود مسوول حضور طولانیتر نیروهای خارجی خواهند بود.
«جنگ ضرورت و خروج مسولانه» زمان مشخص ندارد و تا زمانیکه ضرورت ایجاب میکند فلسفه خروج مسوولانه ناگزیرتر میگردد.