توکل با تدبیر
دکتور زمان ستانیزی؛ استاد مطالعات اسلامی در پوهنتون عالی پسیفیکا- کلیفورنیا
گفت پیغامبر به آواز بلند/ با توکل زانوی اشتر ببند. «مثنوی معنوی»
پیامآور اسلام مسلمانان را به توکل به خداوند دعوت میکرد. روز بعد اعرابی به مسجد سر زد و پرسید: ای پیغمبر، پای اشترم را به ریسمان ببندم یا با توکل به خداوند بگذارمش. حضرت در جواب فرمود: با توکل زانوی اشتر ببند.
گفت آری گر توکل رهبرست/ این سبب هم سنت پیغمبرست
باید با عقاله عقل که همانا ریسمان تدبیر است زانوی اشتر را ببندیم و همزمان توکل به خداوند را فراموش نکنیم. در اجرای یک امر تدبیر همان اندازه ارزش دارد که توکل دارد. بخش عاطفی و روحانی ما که به توکل، اعتقاد و ایمان سر و کار دارد از خود جا دارد، ولی اینها هرگز جای عقل و خرد و تدبیر را نمیگیرند و برعکس.
پیامی دریافتم مبنی بر اینکه: مسلمانان مصلحت دیدهاند برای نجات از «عذاب الهی» در سراسر جهان ختم قرآن شریف را برگزار کنند و این درست بعد از آنکه تصویر چندین «ملای جاهل» را دیدم که علیرغم تمام هشدارهای سازمانهای صحی جهانی که مردم را از معاشرت و نزدیکی در جمع منع میکنند؛ شعار برعکس میدهند.
تأسف در این است که مسلمانان باز هم به «ختم» قرآن اصرار میورزند، ولی به فهم قران توجه نمی کنند که به صراحت و تکرار انسانها را به تعقل و تدبیر دعوت میکند: « إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» (سورهٔ الرعد، آیهٔ ۴ و دهها آیهٔ دیگر) «این آیات را برای آنهایی فرستادیم که تعقل میکنند ومیاندیشند.»
و این آفت را چرا «عذاب الهی» مینامند؟ مگر این ویروس از ناپاکیهایی که قرآن ما را از آن منع کرده به وجود نیامده؟ مگر بعضی از این ملاهای جاهل عوض آنکه کوچکترین توجه به جلوگیری از شیوع ویروس بکنند، مردم را در غفلت نگه نمیدارند؟
اینها نهتنها نابینا را از چاه بدور نگه نمیدارند، بل به چاه افتادن ترغیب هم میکنند. مگر حکومتهای کشورهای به اصطلاح اسلامی در مقایسه به حکومتهای دیگر در مراقبت و مواظبت از رعایای خود بیشتر سهلانگاری نمیکنند؟ چنین به نظر میرسد اینها که در بیتفاوتی منتظر معجزهٔ آسمانی هستند اصلاً نه توکل در قلبشان جا دارد و نه تدبیر در سرشان.
مصلحت این است که عوض ختم قران، یا علاوه بر ختم قرآن، معاشرتهای جمعی را ختم کنیم و در عقلانیت و تدبیر و تدبر خود را قرنطین کنیم تا ممکن معنی واقعی اعتکاف را بدانیم و اگر احیاناً ویروسی را میزبان باشیم، نثار دیگران نکنیم. به ارشادات سازمانهای صحی جهانی که مکررا مردم را به طهارت دعوت میکنند توجه کنیم که در آن خیر دین و دنیای ماست:
دستهای خود را روز چند و چندین بار با صابون بشویم و از آب گرم، الکول، لیمو، نمک و… که از سرایت ویروس جلوگیری میکند استفاده کنیم و به خود فرصت بدهیم که اگر چند صباحی زنده میمانیم فرصت فهمیدن معنای چند آیت قرآن را ترجیح داده باشیم، نه اینکه علیرغم ختم کردن آن در جهالت بمانیم.
در حال حاضر اکثریت کشورهای «غیر مسلمان» این هشدار را رعایت میکنند، جز مسلمانانی که دستخوش تبلیغات سوء بعضی ملاهای جاهل قرار گرفتهاند. کمبود فرصت، مجال در لفافهگویی نمیدهد؛ رُک و راست باید گفت: خداوند به شما عقل و خرد اعطا فرموده تا مشکلتان را با تدبیر چاره کنید، نه دُعا: «هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.» عوض گریستن به خاطر بستن مساجد و در خانهٔ کعبه، در کعبهٔ قلب خود را باز کنید و در محبتی که با خلق خدا احساس میکنید از دَر تدبیر و خرد همه را دوست بدارید.