مقاله

آیندۀ جاده‌های پر از جسد!

محمد بشارت؛ استاد دانشگاه

با استناد به مشاهدات و شرایط فرهنگی-اجتماعی جامعۀ افغانستان، نگرانی‌هایم را تحت عنوان مقولۀ آیندۀ «جاده‌های پر از جسد»، با شما شریک می‌سازم. این‌که کرونا‌ویروس چیست، از کجا آمده و کدام گروه از انسان‌ها ‌را آماج قرار می‌دهد، مدّ ‌نظر من نیست. از این حیث که اولا معلومات زیادی در شبکه‌های مجازی دست‌به‌دست شده و دوما می‌باید متخصصان امور، بدین پرسش‌ها، پاسخ بدهند.

من با مدّ‌ نظر قرار‌دادن چند عامل مشخص که در ذیل بدان پرداخته می‌شود، احتمال وقوع فاجعۀ بزرگ انسانی راپیش‌بینی می‌کنم.

۱. فقر اقتصادی و در‌ماندگی معیشتی

امروزه بیشتر از ۷۰-۷۵در‌صد جمعیت این کشور قادر به تامین مایحتاج اولیۀ خویش نیستند. این بخشِ از جمعیت روز کار می‌کنند، تا شب غذا داشته باشند. یعنی از یک‌طرف در معرض تهدید و تهاجمِ مستقیمِ کرونا‌ویروس و از جانبِ دیگر فاقدِ امکانات اقتصادی برای تهیۀ مواد‌ بهداشتی و تقویتی سیستم دفاعی بدن هستند. به نظر می‌رسد که دولت و نهاد‌های مسوول در زمینۀ رفع و یا کاهشِ چالشِ ذکر شده، خَم به اَبرو هم نیاورده‌اند.

۲. فقر فرهنگی و سطحِ پایین بهداشت

به استثنای اقلیتی که دارای سرمایۀ فرهنگی و اقتصادی لازم هستند، می‌توان اذعان نمود که اکثریتِ مردم افغانستان، روستا‌نشین و نیمه‌شهر‌نشین هستند. منظور از نیمه‌شهر‌نشین، کسانی هستند که به شهر آمده‌اند اما معیار‌های زندگی شهر‌نشینی را رعایت نمی‌کنند/ بلد نیستند.

چگونگی زندگی آن‌ها با معیار‌ها و شاخص‌های معمول و پذیرفته‌شدۀ جهانی، فاصلۀ زیادی دارد. من یقین دارم که با وجود این‌همه غوغا و تبلیغات، بیشتر از ۸۰در‌صد جمعیتِ جامعه، روزانه حتی یک‌بار دست‌های‌شان ‌را با آب و صابون نمی‌شویند. بخش اعظمِ از این جمعیت، احتمالا هنوز چیزی به‌نام بورس و خَمیر دندان، نمی‌شناسند. بیشتر دارای خانه‌هایی مخروبه و گلی هستند که میانِ تشناب‌ها، محل زندگی حیوانات و آشپز‌خانه‌های آنان، فاصله‌یی وجود ندارد. افغانستان را بر‌اساسِ اقلیتی که در فوق یاد‌آوری شد، محاسبه نکنید.

۳. بر‌گشت مهاجرینِ مبتلا به ویروس

با استناد به گزارش‌ها، بیشتر از صد‌و‌پنجاه هزار هموطن مهاجرِ ما از کشور کرونا‌زدۀ جمهوری اسلامی ایران به افغانستان بر‌گشته‌اند. این مجموعۀ قابل توجه، بدون هر‌گونه تدبیر و تشخیص در سراسرِ کشور پخش شده‌اند. بر‌گشت ده نفر آلوده به ویرس در هر ولایت، می‌تواند عامل خلق فاجعۀ انسانی باشد.

۴. ترانسپورتیشنِ فاجعه‌آفرین

سیستم حمل‌و‌نقل کابل، یکی از مهم‌ترین عوامل توسعۀ فاجعه است. نهاد‌ها و مسوولانِ ذیربط باید اتوبوس‌ها، فلان‌کوچ‌ها و تونس‌های شهری را ضد‌ عفونی می‌کردند یا برای هر خطِ منتهی به شهر، چندین اتوبوس مجهز و ضد ‌عفونی‌شده را تهیه و ترتیب می‌کردند.

۶. بی‌برنامگی مسوولان 

تاکنون اقدامات و برنامه‌های عملی مسوولان و نهاد‌های ذیربط، بر‌خلافِ آنچه شعار می‌دهند، بسیار نا‌چیز و اندک بوده‌ است. انتظار می‌رفت اقدامات بیشتری به اجرا گذاشته می‌شد. با تاسف این فرصت در حال از دست رفتن است. گمان می‌کنم هر نوع اقدامات بعد از این بازۀ زمانی «نوش‌داروی بعد از مرگ سهراب» باشد.

بنابر‌این، متاسفانه به نظر می‌رسد که در آینده‌های نه چندان دور، شاهد رویداد‌های غم‌انگیز و مرگِ بسیاری از هموطنان باشیم که تا سالیانِ سال، بی‌شمار قامت‌ها را شکسته، و چشم‌ها را نَم‌ناک نگه‌دارد.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا