همیاری همگانی؛ راه گذر از بحران کرونا
زهرا یزدانشناس؛ مولف و کارشناسی ارشد حقوق بشر
با شروع آلودگی چین به ویروس کرونا و درگیری چند کشور دیگر، ترس از انتشار آن باعث شد تا دیگر کشورها هم، خود را برای رویارویی با این بیماری آماده کنند. با توجه به آمارهای اخیر ابتلا و فوت ناشی از کرونا و سرعت بالای انتشار آن، به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده که افغانستان هم بهطور جدی درباره مقابله با این ویروس اقدام کند.
این مساله که افغانستان دیرتر از سایر کشورها با این مساله روبرو شده، این مزیت را دارد که از تجربیات دیگر کشورها استفاده کند و بهترین و سریعترین راهکار را در پیش بگیرد.
برای غلبه بر این بحران لازم است، حداقل تا زمان گذر از آن، همه افراد و گروههای سیاسی، فارغ از جهتگیری سیاسی و موافقت و مخالفت با دولت، همدل و همراه شویم و ضمن رعایت فردی به دولت در زمینه انجام بهتر وظایف و مسوولیتهایش برای غلبه بر این بحران کمک کنیم.
غیر از عملکرد دولت در این زمینه، ما هم باید ضمن استفاده از تجربه دیگر کشورها به این نکته توجه کنیم که انکار یا پنهانکاری در زمینه بیماری کرونا، راه رهایی نیست. باید هوشیار باشیم و دستورات بهداشتی و مراقبتی را به صورت فردی مراعات کنیم و نسبت به قرنطینه خانگی و به حداقل رساندن رفت و آمدها تا قطع کامل زنجیره کرونا اقدام کنیم.
با توجه به شرایط و سرعت انتشار این ویروس، نیاز به رعایت همه آحاد ملت است و باید برای کسانی که در این زمینه به هر دلیلی همراهی نمیکنند به جای ستیزه و مجادله لفظی میان مردم، دلیلی با توجه به دیدگاه فکریشان ارایه کنیم و آنها را با حرکت مراقبت فردی و جمعی همراه کنیم. اگر این روش جواب ندهد زمان مداخله دولت و اجبارهای قانونی فرا میرسد؛ زیرا افراد با عدم رعایت، علاوه بر جان خودشان، جان دیگران را هم به خطر میاندازند.
جلوگیری و ترس از ابتلا به کرونا، نه تنها هیچ ضدیتی با مسایل مذهبی یا اعتقاد به قدرت خدا ندارد، بل بارها در داستنهای مذهبی صحبت از زمانهایی شده که خدا با بلایای گوناگون قومی را امتحان کرده است. پیامبران الهی هم ضمن دعا به درگاه خدا، خود و قوم خویش را با تدبیر برای گذر از آن بلا آماده کردهاند.
همه ویروسهای آنفولانزا چه از خانواده کرونا، چه انواع دیگر آن، قدرت نابودی و مرگ فرد بیمار را داشتهاند و هر ساله افراد زیادی در سراسر دنیا جان خود را بر اثر ابتلا به آنفولانزا از دست میدادند. نکته در مورد این ویروس کووید-۱۹، سرعت انتشار و ابتلای آن است. این مساله باعث میشود تعداد افراد بیشتری که پیشزمینه بیماری خصوصا بیماریهایی با ضعف سیستم ایمنی یا تنفسی دارند مبتلا گردند و تعداد مرگ و میر ناشی از بیماری بالا برود.
ترس، زهریست که در این شرایط ممکن است حتی از کرونا بدتر عمل کند و اطلاعات درست پادزهری است که بر این ترس غلبه میکند. با توجه به آمارها به روشنی پیداست که با کم کردن حضور در جامعه و ماندن در خانه و کاستن از دیدارها، میتوان آمار ابتلا را پایین آورد و با توجه به زمان ماندگاری این ویروس، آن را از جامعه ریشهکن کرد.
کرونا بلایی است که بر سر همه دنیا آمده و درست است که تفاوت کارکرد دولتها در کنترل آن و درمان مبتلایان نتایج مختلفی داشته؛ اما نقش مردم در شکست این بیماری قابل توجه است.
در جامعه ما، در مواجه با کاستیها همیشه نوک پیکان اتهام از مردم به مسوولین و از سمت مسوولین به احزاب و مردم، نشانه میرود. امروز وقت آن است که مردم نشان دهند که سهم خود را جدا از هر باور سیاسی، مذهبی و قومی، به بهترین نحو و با مشارکت حداکثری انجام خواهند داد و با انجام وظیفه انسانی و شهروندی خود، مطالبه انجام وظیفه را از دولت نیز دارند.
نکته مهمی که تعطیل کردن کسب و کارها و ماندن اکثریت افراد در خانه به همراه دارد اینکه گذران زندگی بسیاری از افراد در جامعه به کارهای روزمزد وابسته است و با تعطیل شدن آن، بسیاری از خانوارها، نه تنها قدرت خرید اقلام بهداشتی و مراقبتی برای مقابله با این بیماری را ندارند بل نان شب نیز نخواهند داشت.
پیشتر از الگوبرداری از روشهای موفق دیگر کشورها صحبت کردیم ولی آیا با شرایط افغانستان، میتوانیم از دولت انتظار داشته باشیم همانند کشورهای غربی که از اقتصادهای برتر جهان هستند به همه افراد که الان امکان تامین معاش ندارند کمک هزینه پرداخت کند؟ قطعا در توان دولت نیست که این طرح را برای همه افراد نیازمند اجرا کند.
برای حل این مشکل دو راه پیش رو داریم.
اول: جلب کمکهای جهانی برای گذر از این بحران
کرونا چیزی نیست که مربوط به یک کشور یا یک مقطع زمانی باشد. تجربه نشان داد که اگر یک کشور موفق به مهار آن نشود، دامن دیگر کشورها را مجددا خواهد گرفت.
دوم: همکاری مردم
هر کدام از ما که توان مالی داریم اگر یک یا دو نفر از اطرافیان خود را در حد وسعمان، تحت حمایت قرار دهیم، میتوانیم مطمئن باشیم که در این اوضاع، مشکل افراد مستمند، سیر کردن شکمشان نیست و میشود از آنها توقع داشت که در خانه بمانند و ناقل کرونا نباشند.
کمک به افراد نیازمند در این شرایط، یک وظیفه اخلاقی صرف نیست بل راهی برای حفاظت جامعه، هم از بیماری، هم از ناامنی است. فردی که نیازمند لقمهیی نان باشد ممکن است به هر کاری برای کسب آن دست بزند.
مردم افغانستان، مردم بحرانندیدهیی نیستند. اگر دشت امید مردم را با تخم نفاق پر نکنیم و پشت یکدیگر باشیم، از این بحران هم خواهیم گذشت و برای کودکان فردا از روزهای جنگ، نزاع داخلی و کرونا، که آن زمان،همگی پایان پذیرفتهاند، قصه خواهیم گفت تا قدر صلح و ثبات را بدانند.