تخارِ سرخ در فصل سبز!
قربان ادیب؛ روزنامهنگار
تخار در گذشتهیی نهچندان دور از ولایتهای راهبردی و امن قلمداد میشد، اما اکنون یکی از بیثباتترین قسمتهای افغانستان است. وقتی میگوییم ولایتی امن بود بدین معناست که طالبان در حاکمیت پنجساله خویش که حتا ارگ ریاستجمهوری را در اختیار داشتند، قادر به تصرف کلی آن نشده و مبنای کنارزدن امارت اسلامی از قدرت، جغرافیای تخار بود.
وقتی به تاریخ هجدهساله جنگ با طالبان نگاهی بیندازیم؛ در شانزدهسال، حضور این گروه در تخار اندک و بیخطر بود. طالبان در این مدت تنها در قسمتهایی از ولسوالی درقد حاکمیت داشتند؛ اما حالا چه میگذرد؟
در دو سال اخیر تحرکات طالبان در تخار شدت یافته و بخشهایی از این ولایت را در اختیار گرفتهاند. آنها در تازهترین اظهاراتشان، گفتهاند که در ۸۰درصد خاک تخار حاکمیت دارند. از دید منِ شهروند اگر این حرف حقیقت ندارد دور از انتظار هم نیست.
هم اکنون تمام تمرکز حکومت محلی تخار به مرکز ولسوالیها و شهر تالقان است، اما طالبان هم در بخشهای زیادی از تخار حضور دارند. کمتر روستایی در حاکمیت دولت دیده میشود. در حوزه ماورای کوکچه-تخار، حکومت تنها به مراکز ولسوالیها بسنده کرده و طالبان در یککیلومتری مرکز ولسوالیها و پنجکیلومتری شهر تالقان، مرکز تخار حضور دارند.
طالبان در مناطقی که حضور دارند برنامههای خویش را عملی میسازند؛ اما در مناطقی که در تصرفشان نیست هم هرچه دلشان بخواهد انجام میدهند.
گذشته از اینها، در یکماه پسین نیروهای دفاعی و امنیتی بیشترین قربانی را در تخار متحمل شدهاند و حملات تهاجمی گروه طالبان بر پاسگاههای امنیتی تشدید یافته است. نظر به شرایط حاکم، آسیبشناسی که من از جنگ تخار دارم، به این شرح است:
انگشت ششم برای حکومت مرکزی
تخار همیشه بانک رای برای مدعیان قدرت در انتخابات بوده؛ ولی رهبران همواره پس از گذشتن مرکبشان از آب، آن را به باد فراموشی سپردهاند. تاکنون هیچ توجه قابل ملاحظهیی به امنیت تخار صورت نگرفته است. گزینشهای مسوولان محلی بهویژه مسوولان امنیتی هیچگاه به خواست مردم نبوده؛ بل به اساس مصلحت انتخاب شدهاند.
ناکارآمدی و بیکفایتی مسوولان محلی
همچنان که در گزینه نخست اشاره نمودم انتخاب مسوولان محلی تخار همیشه مصلحتی بوده و هیچیک از اینها نظر به شرایط پیشآمده در تخار انتخاب نشدهاند. رهبری فعلی تخار هیچ اطلاع و آگهی درباره اوضاع و جو حاکم در منطقه ندارد و از این بابت است که برنامهریزی درست برای امنیت صورت نمیگیرد. بهگونه مثال عبدالحق شفق، والی تخار، یک نویسنده و شاعر خوب است اما یک مدیر و رهبر خوب نیست. آقای شفق در مهار بحران پیشآمده در تخار ناکام است. وی از هنگام حضورش در تخار بهجز افتتاح چند پروژه عامالمنفعه کوچک دیگر کاری برای بهترشدن وضعیت انجام نداده است. فرمانده امنیه، رییس امنیت ملی، قول اردوی پامیر همه دست به الاشه نشستهاند و هیچگونه دستآوردی نداشتهاند. اگر دارند، چیست؟
همکاری برخی از فرماندهان پیشین با طالبان
متاسفانه شماری از فرماندهان پیشین حزبی بهخاطر عقدههای ذاتالبینی که دارند با طالبان همکار هستند. دیده شده که این فرماندهان، زمینهساز حضور و پیشروی طالبان در برخی مناطق شدهاند. درحالیکه مسوولان محلی از این امر آگاهی دارند؛ اما هیچگونه بازپرسی از این افراد نفوذی صورت نگرفته است.
عدم هماهنگی میان نیروهای امنیتی
یکی از چالشهای اصلی که باعث قربانیشدن بیشتر نیروهای امنیتی و گسترش قلمرو گروه طالبان در تخار شده، نبود همکاری میان نیروهای دفاعی و امنیتی است.
در شماری از سنگرهای نبرد بهوضوح دیده شده که نیروهای ارتش، پولیس ملی، پولیس محلی و خیزشهای مردمی پشتیبان هم نبوده و حتا در مواردی مقابل هم قرار گرفتهاند. این عدم همکاری سبب تقویت جبهه طالب و تضعیف نیروهای امنیتی در سنگرهای نبرد شده است. اگر این مانع برداشته شود مطمئنا سربازان پیروز میدان خواهند بود.
تجهیز نبودن پولیس محلی
در تخار پولیس محلی تاحدی نتیجه داده است. این نیروها همیشه در خط نخست نبرد قرار گرفته و بیشترین قربانی را هم میدهند. شمار قربانیان نیروی پولیس محلی و خیزش مردمی در دوماه پسین بیپیشینه بوده؛ اما دیده میشود که این نیروها بهگونه واقعی پشتیبانی نشده و امکانات جنگی در اختیار ندارند.
اگر نیروهای پولیس محلی و خیزشهای مردمی تجهیز شوند، بیگمان گزینه بهتری برای مهار جنگ در تخار خواهند بود.
قطع شبهنگام شبکههای مخابراتی
عامل دیگر تشدید جنگ و جان باختن نیروهای امنیتی در تخار، قطع شبکههای مخابراتی از طرف شب است.
نزدیک به بیست روز میشود که شبکههای مخابراتی بهدلیل تهدید طالبان؛ از طرف شب، فعالیتی ندارند. در این مدت طالبان با استفاده از تاریکی شب و عدم فعالیت این شبکهها، حملات تهاجمی بر پاسگاههای امنیتی را شدت بخشیدهاند.
عدم فعالیت شبکههای مخابراتی از طرف شب، حرف تازهیی نبوده و نیست؛ بیش از یکسال است که این روند ادامه دارد و حکومت مرکزی و محلی قادر به حل این چالش نشدهاند و هیچکس هم پاسخگو نیست.
با توجه به وضعیت پیشآمده و چالشهای موجود، اگر تخار جدی گرفته نشود ممکن است فاجعهیی خطرناکتر از کرونا دامنگیر مردم این جغرافیا شود و مسوولیت آن بهدوش کسانی خواهد بود که «سهلانگاری» کردهاند.
برای ژورنالیست باخِرد “قربان ادیب” آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم که حکومت به وضیعت ناامن تخار توجه جدی مبذول بدارد.
با بی تفاوت بودن سران حکومت به وضیعت بد امنیتی، خداوند ما را از بد بدترش نجات دهد.