مهاجران افغانستان و چالشهای منطقهیی مهاجرت
دکتور عزیزاحمد بارز/ آکسفورد ـ بریتانیا
پایههای حقوقی روابط کشورها را حقوق خصوصی دوجانبه و حقوق بینالملل مشخص میکند. حمایت از حقوق مهاجران شامل این مبحث میشود آنهم درصورتیکه کشورها کنوانسیون حقوق مهاجرت منعقدشده در سال ۱۹۵۱ژنو و پروتوکل ۱۹۶۷را امضا کرده باشند؛ تاکنون افزون بر ایران و افغانستان، ۱۴۸کشور جهان این کنوانسیون و پروتکل الحاقیه را امضا کردهاند.
مسوولیت آوارگان در کشور میزبان
«آواره» یا «مهاجر» به کسی گفته میشود که رسما با مراجعه به مقامات کشور موردنظر بهعنوان «مهاجر» اعلام حضور کرده باشد. افرادی که این مراحل را طی نکرده باشند مطابق مفاد کنوانسیون مهاجرت، پناهجو محسوب نمیشوند. همچنین آوارگان باید با رعایت قوانین و مقررات مرزی کشور میزبان، به اقدامی که باعث تشنج و اخلال در نظم عمومی میشود، دست نزنند.
مسوولیت کشورها در برابر پناهجویان
دولتها مسوول تامین حقوق اولیه انسانی برای پناهجویان هستند. اگر دولتهای غیردموکراتیک بر مبنای تبعیض یا عدم پایبندی به قانون مهاجرت، حقوق آوارگان را رعایت نکنند، آن زمان پناهجویان به نقض مسلم حقوق بشری مواجه میشوند.
بر مبنای کنوانسیون ژنو، «آواره» کسی است که در خارج از کشور یا محل زندگی خود حضور داشته و ترس داشته باشد که به علت: ۱- نژاد ۲- مذهب (دین) ۳- ملیت ۴- عضویت در گروه اجتماعی خاص یا عقاید سیاسی، تحت تعقیب قرار گیرد و تحت حمایت کشور خود نباشد. افرادی که بهعلت مسایل یادشده در تعقیب باشند آواره شناخته میشوند.
قاچاق انسان
قاچاق انسان پدیدهیی جهانی است و جرم بینالمللی پنداشته میشود و تعداد زیادی از کشورها در حال مبارزه با این پدیده خطرناک هستند.
قاچاق انسانها با هدف «کار»، «بهرهگیری جنسی» و «بردگی» صورت میگیرد. این اعمال مذموم و جرم بینالمللی است مگر اینکه شخص بتواند ثابت کند که پناهجو است نه قربانی قاچاق انسان.
مقامات جمهوری اسلامی ایران و سفارت افغانستان در تهران اعلام کردند که افراد کشتهشده در یزد شکار قاچاقچیان انسان بودهاند. واقعیت تلخ این است که اکثر پناهجویان کارجوی افغانستانی به صورت قاچاق وارد ایران میشوند. به همین علت کارفرماهای ایرانی آنها را با مزد کم استخدام میکند و حتی دستمزد آنها را نیز نمیپردازد و از طرفی نیز این افراد هیچگونه مدرکی برای مراجعه به مراجع قانونی در دست ندارند!
مکلفیتهای نیروهای نظم عامه
نیروهای پولیس و مرزبانان نیروهای نظم عامه و مکلف به تطبیق قوانین کشور خویش هستند. در همه کشورها وقتی نیروی نظم عامه دستور ایست میدهد باید از آن اطاعت کرد، در بعضی کشورها در صورت عدم اطاعت، آنها حق آتش دارند. نیروهای پولیس «یزد» به قول خودشان «از این حق استفاده کرده و تایر موتر حامل شهروندان افغان و راننده ایرانی را هدف گرفته و این منجر به آتش گرفتن موتر و جان باختن چند شهروند افغانستان شده است.»
مهاجران و حقوق آنها
از کشورهایی که حتی حقوق شهروندان خود را به رسمیت نمیشناسند و آنها را به رگبار میبندند نباید انتظار داشت حقوق اولیه پناهجویان را رعایت کنند. ضمن قدردانی از کشورهای همسایه از جمله ایران به علت پناه دادن به میلیونها شهروند افغانستان، هیچکدام از این کشورها، حقوق مهاجران را مطابق مفاد کنوانسیون ۱۹۵۱ژنو مراعات نکردهاند.
پاکستان و ایران میزبان بیش از پنج میلیون مهاجر افغان بودهاند، در سالهای قبل پاکستانیها در برخورد با حقوق اولیه، حق تحصیل و کار آوارگان بهتر عمل کردند. پس از ۲۰۰۱جمهوری اسلامی ایران نیز دست به اصلاحات نرم زد، اکنون فرزندان مهاجران حق دسترسی به تحصیل و کار دارند.
نقاط ضعف و قوت کشورهای همسایه درباره مهاجران افغانستان
پاکستان: پذیرش میلیونها آواره به علت جنگ یا هر دلیل دیگر اقدامی بشردوستانه است. این کشور بدون تبعیض به همه مهاجران، حق تحصیل، ایجاد کسبوکار و تأسیس نهادهای تعلیمی داده است.
پاکستانیها در حمایت از جهاد و مهاجرت، هدف مداخلهگرایانه داشتند. این باعث شد که بعدها اکثر رهبران جهادی که در پاکستان مقیم بودند – بهخصوص رهبرانی که در حکومت شهید استاد ربانی نقش داشتند – و با رقبای منطقهیی این کشور روابط ایجاد کردند با آنها مخالفت کنند.
استفاده ابزاری از فرزندان مهاجران و ترغیب آنها برای پیوستن به بنیادگرایی و تروریسم در عملکرد حکومت پاکستان آشکار است، این پدیده جرم جهانی محسوب میشود. پاکستان به این اقدام خود همچنان ادامه میدهد، با پناهگاه دادن به رهبران تروریستان و طالبان، فرزندان مهاجران را برای ادامه جنگ در افغانستان ترغیب میکند.
فساد و رشوهخواری پولیس پاکستان در برخورد با مهاجران، برای این کشور رسوایی بزرگی است.
.ایران: پذیرش میلیونها آواره توسط جمهوری اسلامی ایران. این اقدام قابل قدر است. در سالهای پیش از ۲۰۰۱مهاجران به حقوق اولیه خود از جمله حق کار و تحصیل دسترسی نداشتند؛ البته امکان دارد حکومت ایران در این موارد استثناهایی درباره بعضی خانوادهها بنا به نوع رابطه آنها قایل شده باشد. سالهای اخیر حکومت ایران به مهاجران حق کار و تحصیل داده که این خود اقدامی بشردوستانه به شمار میرود. سیاست حکومت ایران در قبال کشورهای همسایه همیشه دوپهلو است. حمایت این کشور از پروسه بن و باز شدن دفاتر طالبان در مشهد و زاهدان نمونهیی از این سیاست دوپهلو در قبال افغانستان است.
رژیم کنونی جمهوری اسلامی ایران در پی منافع کوتاهمدت خویش در افغانستان است، این قلم منتقد سیاست خارجی حکومت ولایت فقیه در قبال افغانستان و منطقه است.
تاجیکستان: سالهای پس از ۱۹۹۶تعدادی از شهروندان افغانستان به تاجیکستان مهاجرت کردند، حکومت تاجیکستان حقوق اولیه مهاجران را برای تحصیل و کار رعایت میکرد؛ اما به علت فقر، این کشور توان پذیرش هزینههای مهاجران را نداشت و همچنین شکایاتی از برخورد پولیس با مهاجران و شهروندان خارجی در این کشور رسانهیی شد.
مهاجران افغانستان در تاجیکستان حق تاسیس آموزشگاه و مکاتب ویژه خود را داشته و همزمان میتوانند وارد مکتبها و دانشگاههای این کشور شوند. در سالهای اخیر این کشور بورسیههایی نیز برای شهروندان افغانستان و مهاجران توزیع کرده است. اکنون در حدود بیش از یک هزار خانواده مهاجر افغانستانی در تاجیکستان بسر میبرد.
حقوق آوارگان بر اساس کنوانسیون ژنو
الف: حق اخراج نشدن، بهاستثنای شرایطی خاص و قاطع (ماده۳۲)
ب: حق مجازات نشدن به علت ورود غیرقانونی به کشورهای امضاکننده کنوانسیون (ماده۳۱)
ج: حق کار (ماده۱۷ تا۱۹)
د: حق سرپناه (ماده۲۱)
ذ: حق تحصیل (ماده۲۲)
ر: حق استفاده از امکانات و کمکهای عمومی (ماده۲۳)
ز: حق آزادی دین (ماده۴)
ص: حق دسترسی به دادگاه (ماده۱۶)
ض: حق محل اقامت آزادانه در قلمرو کشور میزبان (ماده۲۶)
ع: حق داشتن سند هویت و اسناد سفر (مواد۲۷ تا۲۸)
مصونیت و کرامت انسانی در تمام کشورهایی که به دموکراسی باور دارند محفوظ است، احترام و حفاظت از کرامت انسانی وظیفه دولتها است.
آزادی عقیده، برابری انسانها، آزادیهای شخصی و آزادی بیان نیز در کشورهای لیبرال دموکرات جهان رعایت میشود.
بحث عاطفی
بحثهای مطبوعاتی و عکسالعملهای هموطنان ما در رسانههای اجتماعی، تلویزیونها و راهاندازی تظاهرات در داخل و خارج کشور بیشتر عاطفی است تا اصولی. برای مثال اگر شهروندان یک کشور بیگانه وارد کشور ما شوند و نیروهای امنیتی ما به موتر حامل آنها دستور ایست دهند و آنان تمرد کنند، عکسالعمل چه خواهد بود؟ باور این است که آتش میگشایند، آنهم نه به تایر موتر، بل به خود موتر.
اگر موتر متوقف میشد و نیروهای امنیتی ایران با سرنشینان آن برخورد غیرانسانی میکردند، آن زمان عکسالعملها درست بود.
نتیجه
برخورد با مهاجران و قضایای بشری مستقیما به ظرفیت کشورها بر مبنای پایبندی آنها به قوانین بینالمللی بازمیگردد. از کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران که به دموکراسی و کثرتگرایی پایبند نبودهاند و سران مخالف نظام خود را سالها بدون محاکمه در حصر خانگی نگه داشتهاند نباید انتظار داشت که صددرصد پایبند به حقوق مهاجران باشند، بحث شهروندان کشتهشده افغانستان در یزد را حکومت ایران و سفارت افغانستان در تهران در بحث مهاجران شامل نمیدانند و آنها را قربانی قاچاق انسان میدانند.
اگر شهروندان افغانستان اعلام میکردند که پناهجو هستند آن زمان بحث فرق میکرد، رویهمرفته از نظامی که صدها شهروند خویش را به علت تظاهرات میکشد نمیتوان انتظار بیشتری داشت. انتظار داریم مقامات جمهوری اسلامی و سفارت افغانستان در تهران در موارد مشابه اخلاقمدارانه اطلاعرسانی کنند.
پیشنهاد من به مقامات ایران و افغانستان این است که موضوع مهاجران کارجو را قانونمند کنند تا کارگران مجبور نشوند از راه قاچاق وارد ایران شوند، افغانستان کارگر دارد و ایران به کارگر صادق و ارزان نیاز دارد، وارد شدن و تردد غیرقانونی افراد، مجرای قاچاق مواد مخدر را نیز فربهتر میکند.