کابینۀ جدید؛ «شایستهسالاری» یا «توزیع سیاسی»!
نویسنده: عنایت عنایت
پس از پایانیافتن اختلافات سیاسی میان دکتور اشرف غنی و داکتر عبدالله، انتظار میرود که کابینۀ جدید (حکومت توافقی) معرفی شود. معرفی کابینه ازآنجا مهم است که حکومت باید به وظایف خود رسیدگی نماید. مهمترین وظایف حکومت، تسریع تلاشهای صلح، تطبیق قانون و ارایه خدمات به مردم است. توقع میرود، این روند با معرفی چهرههای جدید و اخذ مسوولیتها، سرعت بیشتری یابد.
هرچند برای برخی از ادارات و وزارتخانههای کلیدی، افرادی از سوی آقای غنی معرفی شدهاند، شریک ۵۰% او آقای عبدالله، تا هنوز تنها والی ولایت دایکندی را معرفی کرده است. گفتههایی وجود دارد که داکتر عبدالله نیز کسانی را برای عضویت در کابینه و سایر سطوح دیگر سیاسی و اداری معرفی خواهند کرد. سوال اساسی ایناست که کابینۀ (حکومت توافقی) چه شکل و شمایلی خواهد داشت؟ آیا کابینۀ آینده مردمی خواهد بود یا حزبی، سیاسی خواهد بود یا تخصصی؟ پدرسالار خواهد بود یا جوانسالار؟ و یا همان چهرههای خستهکن که هر روز تکرار میشوند؟
در مورد کابینۀ حکومت توافقی خیلیها باورشان ایناست که باید تلفیقی از شاخصهای یادشده رعایت شود. کابینه هم سیاسی باشد و هم حزبی، هم پدرسالار باشد و هم جوانسالار و با درنظرداشت تخصص و تعهد گزینش صورت گیرد تا بتواند از مجلس رای اعتماد بگیرد.
هرچند در اصول توافق صورت گرفته است تا ۵۰% کابینه از متحدان داکتر عبدالله عبدالله باشد، اما عملکردهای اخیر رییسجمهور غنی تاکنون نشان داده که او نقش چندانی به آقای عبدالله در معرفی کابینه نخواهد داد.
او بارها گفته است: «آقای عبدالله در امور صلح وقت خود را هزینه کند و بگذارد کار دولتداری را به من.» نقش همکاران بینالمللی، بهویژه امریکا، در معرفی اعضای کابینۀ جدید نیز خیلی مهم است و آقایان بدون مشوره با آنان ممکن است خیلیها را معرفی نکنند.
فهرستهای بلندبالایی از نامها در صفحات اجتماعی نشر شده که گویا از طرف دوتیم رقیب انتخاباتی معرفی میشوند، اما افراد نزدیک به هردو داکتر گفتهاند که این لیستها صحت ندارند. منابع گفتهاند که رایزنیها برای معرفی افراد جهت عضویت در کابینه، سفارتخانهها و ولایتها ادامه دارد.
برای رسیدن به کرسی وزارت، ولایت و سفارت تاکنون صدها نفر در دور و پیش هردو داکتر خیمه زده و حق میخواهند. از رهبران سیاسی گرفته تا فعالان دورۀ کارزارهای انتخاباتی بهخود حق میدهند تا از سوی رییسجمهور و متحد او به عنوان وزیر، والی و سفیر معرفی شوند.
رسیدن به یک کرسی مهم در افغانستان متأسفانه یک مسوولیت شمرده نمیشود، بل رسیدن به آن حقیست که از حکومت، در بدل آنچه در دور انتخابات برای رسیدن یک فرد به کاخ ریاست جمهوری از خود مایه گذاشتهاند، گرفته میشود.
با این رویکرد آیا باید انتظار داشته باشیم روند خدمترسانی شفاف و درستی توسط اینگونه افراد صورت بگیرد؟ آیا این افراد در قدم نخست به جیب خود و اطرافیان نزدیک خود فکر نمیکنند؟ طوریکه در حکومت وحدت ملی خیلیها وقتی به موقف رسیدند، همین کار را کردند.
رویهمرفته مردم عام تشنۀ ارایه خدماتند؛ زیرا وضعیت معیشتی مردم سالهاست که خوب نیست. فقر و بیکاری و نبود امنیت، بیداد میکند. بیشتر مردم بابت فقر و نبود امنیت بیچارهاند، تنها عده کمی هستند که از همهچیزبرخوردارند.
با وصف اینهمه نابسامانی و ناملایمات، توده انتظار دارد تا حکومت هرچه زودتر سروسامان یابد و برای آنانیکه کمترین توقعی خدمترسانی را دارند، مایه امید و ممد حیات شود.
عمدهترین خواست مردم از حکومت جدید، در کنار تأمین امنیت، ایجاد شغل و برگشتاندن یک لقمه نان، به دسترخوانشان است. مردم در افغانستان زندگی مرفه نمیخواهند، چون میدانند که در چنین شرایطی توقعات بلند و بالا نمیتواند کارساز باشد؛ زیرا منابع و شرایط عادلانه تقسیم نمیشود، طوریکه طی ۲۰سال گذشته این کار صورت نگرفت.
توقعات مردم بالا نیست. همین که یک کار کوچک داشته باشند، مجبور به ترک دیار خود نباشند و جانشان در خطر انفجار و ترورهای هدفمند نباشد، راضیاند. مردم این را میدانند که حکومت بهجای اینکه خادم مردم باشد، خود را بادار فکر میکند. من این رویکرد را بارها در برخورد با افراد حکومتی دیدهام. با این وضعیت بازهم از هرجومرج و نداشتن حکومت مرکزی، خوش نیستند و داشتن یک حکومت ضعیف وآغشته به فساد را بهتر از اغتشاش و نبود قانون میدانند.
ممکن است طی هفتۀ پیش رو کسانی بهعنوان نامزد وزیر معرفی شوند و کابینه را معرفی کنند اما آیا این کابینه از تمام مردم نمایندگی خواهد کرد؟ نقش زنان شایسته و خوشنام در آن لحاظ خواهد شد؟ به جوانان دارای تخصص جایگاه قایل خواهند شد؟ آیا باز هم چهرههای فاسد و دوسیهدار خواهند آمد؟ تا هنوز روشن نیست، اما بادرنظرداشت شرایط، توقع مردم این است که این کار زودتر انجام شود.