«مدارس خارجی» و مکلفیتهای داخلی!
سرمقاله
در روزهای اخیر گزارشی از احداث صد باب مدرسه دینی توسط عربستان سعودی در افغانستان خبرساز شد که سفیر آن کشور در دیدار با آقای مسلمیار، رییس مجلس سنای افغانستان از آن سخن گفته بود.
انتشار این گزارش باعث واکنشهای بسیاری در فضای مجازی و محافل سیاسی- فرهنگی و اجتماعی افغانستان شد. اکثر کاربران از این اقدام عربستان بهعنوان تلاش برای ترویج و تبلیغ افراطگرایی دینی سخن گفتند؛ ولی دیری نگذشت که این خبر توسط سفارت عربستان در کابل تکذیب شد.
پرسشی که از دیرزمان بدینسو بیپاسخ مانده اما این است که چرا اصولا دولتهای خارجی مثل عربستان، پاکستان و ایران در افغانستان در پی تاسیس مدارس دینی و مذهبی هستند؟
ابراز همدردی و اقدام به همکاری کشورهای اسلامی با مردم افغانستان بهعلت مشترکات دینی و اعتقادی، رفتاری نیک و انسانی است و آموزههای دینی به آن بهعنوان یک مکلفیت انسانی- اسلامی مینگرد.
خاطرت جمعی مردم افغانستان از مساعدتهای انساندوستانه جامعه جهانی و مشخصا از کشورهای اسلامی که در پرتو ارشادات دینی به کمک مردم افغانستان شتافتهاند، به نیکی یاد میکند؛ اما هرگاه این مساعدتها در قالب ایجاد مدارس دینی و مذهبی برای بازتعریف آموزههای دینی-مذهبی آنها صورت گیرد، تبیین اغراض سیاسی آن کشورها تعبیر شده و مردم ما آن را مخالف اقتضای منافع همگانی و امنیت ملی افغانستان تفسیر میکنند. مردم افغانستان مسلمان هستند و بالندگی علوم دینی در این کشور نیاز به مساعدت کشورهای اسلامی ندارد.
این پرسش اساسی مرتبط با موضوع یادشده نیز تاکنون بیپاسخ مانده است که چرا دولت افغانستان و مشخصا رهبری شورای امنیت ملی افغانستان که با اشراف بر اوضاع امنیتی کشور، بر حساسیت اینگونه موضوعات باید واقف باشند، تاکنون از کنار آن بیتفاوت گذشته و اجازه داده است این موضوع درنهایت به تهدید و شکاف امنیتی تبدیل شود؟
البته فرایند تاسیس مدارس دینی توسط کشورهای اسلامی در افغانستان از سالهای طولانی بدینسو ادامه داشته و پیامدهای امنیتی ناشی از آن هرازگاهی سرخط اخبار بوده است. چند سال پیش گزارشی از فعالیت یک مدرسه دینی با چشمانداز بهشدت افراطی با منابع مالی و آموزشی خارجی در ولایت کندز در وبسایت بیبیسی منتشر شد.
اینکه سرانجام فعالیت آن مدرسه دینی-مذهبی به کجا انجامید و اقدام مراجع امنیتی در این مورد چه بود، خبری منتشر نشد؛ اما گزارش بیبیسی از نحوه فعالیت آن، نمونهیی از فعالیت هزاران مدرسه با نصاب آموزشی افراطگرایانه بود که پس از سقوط امارت طالبان در ولایتهای مختلف در حال گسترش بوده است.
بنابراین باتوجه به حساسیت این موضوع و تجربۀ پیامدهای سنگین امنیتی آن بر امنیت ملی کشور، انتظار میرود دولت افغانستان با چشم مسلح به آن نگریسته و احداث هرگونه مدارس دینی توسط کشورهای اسلامی را ممنوع اعلام کند.
ممالک اسلامی و جوامع مسلمان هرگاه قصد و نیت همدردی و کمک به مردم افغانستان را داشته باشند، عرصههای دیگری بهغیراز ارتقای ظرفیت آموزش دینی-مذهبی وجود دارد که مساعدت دوستانه در آن عرصه میتواند گرهگشای مشکلات مردم افغانستان و سبب خرسندی ماندگار آنها شود.
کشورهای اسلامی بهویژه همسایههای ما و عربستان سعودی، اگر واقعا نسبت به مصیبتزدگیهای بیشمار مردم افغانستان احساس همدردی میکنند بهجای ایجاد پوهنتون یا مدارس اسلامی، از امکانات و اعتبار بینالمللی خود برای قطع جنگ و خونریزی و استقرار صلح و ثبات در افغانستان استفاده کنند؛ اقدامی که میتواند برای دستیابی به حیاتیترین نیاز مردم افغانستان (صلح) مهم و ارزنده باشد.
بدونشک هرگاه دولت عربستان بهعنوان متولی خانه مقدس خداوند اراده کند، میتواند اقدامات چشمگیری برای ترغیب طالبان به قطع خشونت و خونریزی در افغانستان انجام دهد و در راستای استقرار صلح و ثبات در افغانستان مفید و موثر باشد.
دولت افغانستان نیز باید به کشورهای اسلامی و جوامع مسلمان تفهیم کند که ضرورت اساسی مردم افغانستان به ایجاد مدارس دینی-مذهبی نیست و آنچه نیاز اساسی و حیاتی مردم افغانستان شمرده میشود استقرار صلح و ثبات و نیز کمکهای زیربنایی و ساختوسازهای دیگر است که هرگاه کشورهای اسلامی بتوانند کمکی در این زمینه کنند بیش از تاسیس مدارس دینی-مذهبی مهم، ارزشمند و ماندگار خواهد بود.