اهمیت صلح در افغانستان در گفتگو با وزیر خارجۀ اوزبیکستان
منبع: روزنامه کوریا تایمز/ مصاحبهکننده: ییوان وو/ مترجم: شریفه عرفانی
اشاره: شوکت میرضیایف، رییسجمهور اوزبیکستان ایجاد «منطقه باثبات، توسعه پایدار و همسایگی خوب» در آسیای میانه را از اولویتهای سیاست خارجی خود میداند. رهبر اوزبیکستان بارها اظهار داشته است که «امنیت افغانستان، امنیت اوزبیکستان است.»
به گفته سفیر اوزبیکستان در کوریا، این رویکرد نقش مهمی در گفتگوهای دوجانبه میان ایالات متحده و طالبان در فبروری داشته است. این گفتگو مجموعۀ -سهقسمتی – از پرسش و پاسخهای مکتوب با عبدالعزیز کاملوف، وزیر خارجه اوزبیکستان درباره چشمانداز این کشور، جنبههای مهم سیاسی، صلح در افغانستان و سهم آن در تامین امنیت منطقه میباشد که بهخاطر اهمیت محتوای مصاحبه، روزنامه راه مدنیت هر سه قسمت آن را ترجمه کرده و به خوانندگان تقدیم میکند:
با توجه به آماده نبودن و نداشتن همکاری مداوم کشورهای علاقهمند بهموضوع «صلح» افغانستان برای برگزاری چنین کنفرانس پرمخاطبی – که در تاشکنت برگزار شد – چه امری باعث نقش فعال اوزبیکستان و تلاشهای بینالمللی این کشور برای حل مناقشه افغانستان شده است؟
فراموش نکنید که ما با افغانستان مرز مشترک و تاریخی به قدمت قرنها داریم و سرنوشت مردم ما از نزدیک درهم تنیده است. همانطور که رییسجمهور شوکت میرضیایف یادآوری کرده است، «بیش از هزار سال است که مردم اوزبیکستان و افغانستان در کنار یکدیگر برای ایجاد تمدن و بستری فرهنگی تلاش کردهاند.» بنابراین چگونه ممکن است جریان یافتن زندگی عادی در افغانستان به زودترین وقت ممکن آرزوی ما نباشد؟
خُب، شما متوجه هستید که این درگیری -طولانیترین در تاریخ جهان- نتیجه عملی و واقعیاش از بین رفتن دولتداری در افغانستان است؛ چگونه بدون دولت، تمام شاخههای قدرت میتوانند عملکردی موفق داشته باشند؟ قوانین چطور اعمال خواهد شد یا اقتصاد چگونه رونق خواهد گرفت؟
فکرش را بکنید، ما در قرن بیستویکم زندگی میکنیم و هنوز جنگی که در قرن گذشته آغاز شده است، همچنان ادامه دارد. این جنگ تقریبا ۴۰ساله نزدیک به ۲میلیون قربانی گرفته و ۶میلیون دیگر نیز طبق گفته وزارت مهاجرین افغانستان از این کشور گریختهاند.
مطمئنا اکنون نیاز به یک استراتژی مشترک منطقهیی است که افزون بر پشتوانهیی برای بازگشت پناهندگان، تضمینکننده مشارکت فعال آنها در ساختن زندگی صلحآمیز در افغانستان باشد. با شکل گرفتن خصومتها در کنار مرزهای ما، سالانه دهها درگیری مسلحانه در مرزهای کشورهای آسیای میانه رخ میدهد و این باعث نگرانی است.
افزون بر این، در جریان بیرون راندن جنگجویان داعش از خاورمیانه، افغانستان به پناهگاه سازمانهای تروریستی فراملی تبدیل شده است. این واقعیت نهتنها امنیت منطقهیی؛ بل امنیت جهانی را به مخاطره انداخته است. بهعلت تفکیکناپذیری امنیت، ما فعالیتهای خود را آغاز کردیم و تضمین تحقق آن نیز منوط به تلاشهای هماهنگ است. رهبر اوزبیکستان بارها اظهار داشته است که «امنیت افغانستان، امنیت اوزبیکستان است.» در سیاست افغانستان ما نهتنها برای آینده این کشور؛ بل برای امنیت مشترک خود تلاش میکنیم، برای جهانی بدون تروریسم، تعصب و خشونت.
کمک به صلح در افغانستان تنها در پی برطرف کردن مشکلات امنیتی نیست. در مساله افغانستان ما فقط بر رویکرد بهاصطلاح «دفاعی» تاکید نمیکنیم. ما از آگاهی خود از تحولات منطقه، اطمینان داریم و نمیخواهیم وارد بازیهای بردوباخت شویم تا در صورت پیروزی هرکدام از طرفین، دیگری بازنده باشد. ما عملگرا هستیم و میخواهیم همسایه خوبی باشیم.
جدای از مرزبندیهایی که درست ۱۰۰سال پیش به وجود آمده است، بین مردمان ما تاریخ سه هزارساله وجود دارد. مرزهای کنونی در امتداد رودخانه آمو، هرگز مانعی برای جابجایی مردم، اشتغال به تجارت و نفوذ متقابل فرهنگها و مذاهب نبوده است.
کمک به افغانستان برای ادغام در همکاریهای اقتصادی منطقه بسیار مهم است و تاشکنت عمیقا آرزو دارد این اتفاق بیفتد. افزون بر این، ما باید درک کنیم که هرچه سطح تهدیدات از سوی افغانستان کمتر باشد ما نیز برای حفظ امنیت ملی هزینه کمتری خواهیم کرد. منابع پساندازشده را میتوانیم برای مقابله با مشکلات اقتصادی- اجتماعی و بهبود سطح زندگی شهروندانمان به مصرف برسانیم.
ماهیت درگیریها و بهطورکلی وضعیت جاری افغانستان چگونه است؟
پرسش بسیار مهمی است؛ بدون درک ماهیت بحران، نمیتوان استراتژی موثری برای حل آن ارایه کرد. درگیریها در افغانستان طی بیش از ۴۰سال بهصورت قابلتوجهی متحول شده است. در حال حاضر، وضعیت منطقه کاملا با آنچه در مرحله اولیه درگیری مسلحانه شاهد بودیم، تفاوت دارد؛ این واقعیتی انکارناپذیر است.
درک وضعیت جاری در افغانستان حایز اهمیت است. آیا این یک جنگ داخلی است یا فقط یک مبارزه توسط دولت علیه تروریستها است؟ آیا این یک درگیری بینالمللی است یا منطقهیی، اما با دخالت بازیگران قدرتمند جهانی؟ یا مشکل تبدیل شدن افغانستان به «منطقه خاکستری» برای قاچاق بدون حدومرز مواد مخدر، اسلحه و افراد و «پناهگاهی امن» برای سازمانهای بینالمللی تروریستی است؟
امروزه این پرسشها فقط یک پاسخ ساده ندارد؛ درگیریهای افغانستان همهچیزهایی را که در بالا به آن پرداختهام در خود گنجانده است و به یک نابسامانی لاینحل و پیچیدهیی از تضادها تبدیل شده است که در آن مشکلات داخلی، منطقهیی و بینالمللی درهم تنیدهاند.
وقتی متوجه وضعیت افغانستان شدید، تصمیم گرفتید با دعوت از رهبران و سیاستمداران در سطوح ارشد، اجلاس تاشکنت را برگزار کنید؟
بلی، به علت وقایع خاورمیانه و شمال آفریقا، وضعیت افغانستان از شبکه سیاست جهانی خارج شده است. بااینحال درگیری شدت و حدت خود را از دست نداده است. بنابراین این نشست حرکتی شد در مسیر تلاش برای یافتن راههای حلوفصل مسایل افغانستان. همکاران افغان و شرکای خارجی ما در همه سطوح، این نشست را تایید کرده بودند.
نشست تاشکنت باعث شد مشکل افغانستان دوباره در دستور کار بینالمللی قرار بگیرد. اهمیت مقطع زمانی کنونی که بیانگر این واقعیت است که رویکردهای منطقهیی و جهانی در حلوفصل مشکلات افغانستان لزوم بیشتری یافته است.
منظورتان چیست؟
تاکید شد که بدون تلاش همسایگان و قدرتهای پیشرو جهانی، دیگر امکان حلوفصل مناقشه غیرممکن خواهد بود. در اجلاس تاشکنت، مشخص شد که جامعه جهانی برای کمک به گفتگوی مستقیم با جنبش طالبان بدون هیچگونه پیششرطی آمادگی دارد. میخواهم این را نیز بیفزایم که در اینجا، در اوزبیکستان بود که ما توانستیم طالبان را برای پیوستن به روند مذاکره واقعا ترغیب کنیم. همانطور که میدانید بعدا شرکای ما نیز چندین دور با نمایندگان طالبان مذاکره کردند تا موقعیت آنها را بهتر بشناسند و با آنها مصالحه کنند.
افزون بر این، جامعه جهانی متوجه شده که برقراری موثر روند صلح تنها با مشارکت فعال کشورهای همسایه افغانستان امکانپذیر است. در این زمینه، اطمینان از اتفاقنظر منطقهیی درباره اصول اساسی صلح در افغانستان مهم بود. لازم بود کشورهایی که گویا بهواسطه تضادهای گوناگون باهم رابطه خصمانهیی دارند بتوانند خود به توافق برسند؛ پاکستان و هند، ایران و عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی و موضع ترکیه که اهمیت ویژهیی دارد… امکان گرد آوردن همه این کشورها برای درکی واحد از مساله افغانستان فراهم شده بود.
پس از اجلاس تاشکنت، مواضع واشنگتن، مسکو و بجینگ بسیار به یکدیگر نزدیک شد. همانطور که رییسجمهور شوکت میرضیایف تاکید کرده است «شرط اصلی پیشبرد صلح، توسعه و اجرای عملی یک برنامه جامع صلح برای افغانستان است که در سطح منطقهیی و جهانی تصویب شده است.»
اعلامیه تصویبشده در اجلاس به «نقشه راه» معینی برای صلح افغانستان تبدیل شده است. مقابله با تروریسم بینالمللی و قاچاق مواد مخدر و همچنین همکاریهای اقتصادی در منطقه. در این سند شرایط توسعه پایدار افغانستان تدوین شده است و رفاه مردم افغانستان و مشارکت این کشور در پروسههای خلاقانه در منطقه و کل جهان را مطرح میکند.
شما گفتید کشورهای مختلف در اجلاس باید به اجماع نظر میرسیدند. برای اطمینان از تحقق این هدف بدیهی است که انجام اقدامات جدی اولیه ضروری بود؛ لطفا بگویید چگونه برای اجلاس تاشکنت آمادگی گرفتید؟
مهمتر از همه، در آستانه اجلاس، رییسجمهور شوکت میرضیایف، شخصا و بهطور کامل درباره مسایل مربوط به حلوفصل مشکل افغانستان با رهبران قدرتهای جهانی همچون ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه، دونالد ترمپ، رییسجمهور امریکا، شی جینپینگ، رییسجمهور چین، رهبری اتحادیه اروپا، سران کشورهای آسیای میانه، هند، پاکستان و ایران بحث کرده بود.
بااینوجود، آمادهسازی برای این نشست مدتها قبل از این جلسات – با همکاری نزدیک دوستان افغان ما- آغاز شده بود؛ در اصل، این کار مشترک بزرگ ما بود. یادآوری میکنم که اجلاس تاشکنت توسط دو رییسجمهور شوکت میرضیایف و محمداشرف غنی افتتاح شد.
به دستور رییسجمهور، تماسهای نزدیک با نمایندگان نیروهای اصلی سیاسی در داخل افغانستان از جمله افراد زیر آغاز شد: عبدالله، رییس اجرایی دولت، حامد کرزی، رییسجمهور پیشین افغانستان، عبدالرسول سیاف، رهبر حزب اتحاد اسلامی افغانستان، گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان، کریم خلیلی، رییس شورای عالی صلح افغانستان، عبدالرشید دوستم، عضو شورای رهبری جنبش ملی اسلامی افغانستان، پیر سید احمد گیلانی، رهبر محاذ ملی اسلامی افغانستان، یونس قانونی و اسماعیلخان اعضای شورای رهبری جمعیت اسلامی افغانستان، عطامحمد نور، والی پیشین بلخ، سران دفتر سیاسی جنبش طالبان در قطر، ملابرادر، استانکزی و دیگران.
جا دارد تاکید کنم که در این راستا تاشکنت برای تمام اقدامات خود با مقامات کابل هماهنگ بوده است. ما به یک اصل اساسی متعهد ماندهایم که روند سیاسی برای برقراری صلح پایدار باید تنها توسط افغانستانیها و تحت رهبری مردم افغانستان انجام شود.
واضح است که آمادگی برای میزبانی کنفرانس تاشکنت بدون همکاری تنگاتنگ با همکاران شما در منطقه که در این نشست شرکت کردهاند غیرممکن بود؛ آیا کشورهای منطقه برای ادامه چنین همکاریهای نزدیکی آمادگی دارند؟
رییسجمهور اوزبیکستان با حضور خود در تریبونهای بینالمللی و منطقهیی مانند سازمان ملل متحد، کشورهای مستقل مشترکالمنافع، سازمان همکاری شانگهای و سازمان همکاری اسلامی و سایر نشستها بارها برای همکاری مشترک با شرکایمان ازجمله کشورهای آسیای مرکزی برای یافتن راهحلی سیاسی برای بحران افغانستان اعلام آمادگی کرده است.
کاملا بدیهی است که یک کشور واحد قادر نیست بهتنهایی از عهده مساله افغانستان برآید. رهبر اوزبیکستان بارها بر نقش مهم کشورهای همسایه در ایجاد ثبات در افغانستان تاکید کرده است. آنچه کشورهای همسایه به آن اهتمام میورزند نباید جایگزینی برای تلاشهای جهانی بهشمار آید، بل باید به آن افزوده شود.
همه کشورهای آسیای میانه بهطورجدی برای حل بحران افغانستان فعالیت میکنند. به ابتکار قزاقستان و تحتنظر ریاستجمهوری این کشور، شورای امنیت ایالات متحده امریکا مناظره وزیران درباره افغانستان را برگزار کرد. در ضمن این رویداد بود که نطفه ابتکار عمل برگزاری اجلاس تاشکنت که مورد تایید همه کشورهای منطقه بود، شکل گرفت.
قرقیزستان نیز بهنوبه خود پیشنهاد ایجاد مرکز تحقیقاتی در امور افغانستان را در بیشکک برای بررسی دقیقتر روندهای موجود در این کشور فراهم کرده است.
همه میدانیم که سوق دادن افغانستان به سمت فرآیندهای اقتصادی منطقهیی ضروری است. شرکتکنندگان هفتمین اجلاس همکاریهای اقتصادی منطقهیی درباره افغانستان در عشقآباد، اجلاس تاشکنت و همچنین اجلاس بینالمللی در سطوح بالا برای بررسی مشکلات تروریسم و منابع تامین مالی آن که در دوشنبه برگزار شد، این ایده را در سطح گسترهیی تایید کردهاند.
گفتگوی وزیران «هند و آسیای میانه» که برای اولینبار در سمرقند با مشارکت افغانستان برگزار شد را میتوان نمونه دیگری از تعامل فعال منطقهیی همسو با افغانستان برشمرد.
آیا فکر میکنید افغانستان مانند آنچه در جریان جنگ سرد رخ داد از حرکت بازمیماند تا صحنه نبردی ]دیگر[ برای منافع قدرتهای جهان شود؟
بلی، درواقع از همان آغاز، جنگ افغانستان محصول تقابل ژیوپلیتیکی دو سیستم جهانی بود. رییسجمهور اوزبیکستان درست گفته است که شعله جنگ از بیرون به مردم افغانستان تحمیل شده است؛ این انتخاب آنها نیست و تاکنون مراکز بزرگ قدرت، برای دستیابی به منافع شخصی خود، افغانستان را به صحنه نبرد تبدیل کردهاند.
بازشدن پای شرکای جدید بهصورت مداوم به این مناقشه، منجر به وخامت بیسابقه آن شده است.
باکمال تاسف، برای دهههاست که توهم امکان مقابله نظامی با مشکل افغانستان به قوت خود باقی مانده است. جای تاسف است که تنها پس از قربانی شدن جبرانناپذیر انسانها و خسارات گسترده اقتصادی و سیاسی، به بنبست چنین رویکردی پی بردهاند.
امروز تنها راه ممکن میتواند همکاری نزدیک بازیگران بزرگ جهان، مهمتر از همه، روسیه، چین، ایالات متحده، کشورهای اتحادیه اروپا و کشورهای جهان اسلام باشد.
ما با مسرت اعلام میکنیم که اخیرا مسکو و بجینگ در جلسات سهجانبه خود -که سایر کشورهای علاقهمند نیز در آن حضور داشتند- به نتایج ملموسی رسیدهاند. آنها شرایط بیرونی لازم برای حل موثر مساله افغانستان را فراهم میکنند.
با توجه به اینها، چه کسی به نظر شما میتواند بهعنوان ضامن تقویت صلح در افغانستان عمل کند؟
قدرتهای بزرگی مانند ایالاتمتحده، روسیه، چین، اتحادیه اروپا و مطمئنا در همان سطح، همسایگان منطقهیی افغانستان. آنها نیروهای بیرونی هستند؛ اما تداوم صلح در تمام وجوه آن در افغانستان مستلزم مشارکت نیروهای سیاسی داخلی افغانستان است.
بدون توافق و آشتی در سراسر کشور، دستیابی به پیشرفت چشمگیر غیرممکن خواهد بود. ایجاد و حفظ موسسات بیشتری برای اجرای قوانین کشور، فعالیت همهجانبه ساختارهای جامعه مدنی و رعایت حقوق زنان افغان و … بسیار مهم است. درمجموع، منظورم تمام دستاوردهای مثبتی است که طی ۱۸سال گذشته در تلاش برای ایجاد کشوری مستقل به نام افغانستان و ایجاد پایههای جامعه مدنی به دست آمده است.
اگر هرآنچه شما درباره آن صحبت میکنید به واقعیت بپیوندد، برای نخستینبار پس از ۴۰سال شاهد صلح طولانیمدت در افغانستان خواهیم بود؛ به نظر شما آینده این کشور چگونه خواهد بود؟
خودتان همین حالا گفتید در وهله اول، صلحآمیز خواهد بود. صلح باید به ایدهیی مشترک برای تحکیم کل جامعه افغانستان، همه گروههای قومی و جنبشهای سیاسی تبدیل شود. دوم اینکه باید دولتی فراگیر و مستحکم شکل بگیرد تا بتواند به نحوی کارآمد وظایف مربوط به حوزه امنیت و اقتصاد را به ثمر برساند. افغانستان باید به بستری مناسب برای همکاریهای موثر منطقهیی تبدیل شود. من قبلا هم گفتهام که متاسفانه افغانستان امروز همچنان محلی برای نبرد بینتیجه و رقابت ژیوپلیتیکی قدرتهای جهانی و منطقهیی است؛ ولی از دیدگاه اوزبیکستان این رویکرد باید تغییر کند.
افغانستان به همه ما فرصتی میدهد تا یافتن زبانی مشترک را بیاموزیم، منافع ملی را به هم پیوند بزنیم و به دنبال سازش و رسیدن به تفاهم متقابل باشیم؛ آن زمان است که افغانستان میتواند برای همه کشورهای همسایه در تحقق توسعه پایدار، امنیت و ثبات در منطقه مشترکمان به شریکی همپایه بدل شود.
دستیابی به صلح در افغانستان بدون بهبود وضعیت اقتصادی و رفع مشکلات اجتماعی مردم امکانپذیر نخواهد بود. ادامه روند سرمایهگذاری در آینده اقتصادی افغانستان مهم است. بودجه برنامهها و پروژههای بشردوستانه نباید کاسته شود.
اوزبیکستان، همین حالا هم پروژههای مهم زیرساختها و پروژههای مهم اجتماعی در افغانستان از قبیل ساخت خط برق و دیگر پروژهها را آغاز کرده است.
این پروژه خط برق، کابل را به یکی از دستگاههای انرژی آسیای میانه تبدیل میکند. افزون بر این، خط برق «سورگان- پلخمری» میتواند به بخشی جداییناپذیر از پروژه «کاسا ۱۰۰۰» تبدیل شده و منبعی شود برای ارسال انرژی الکتریکی به پاکستان و سپس به دیگر کشورهای جنوب آسیا.
اوزبیکستان علاقهمند اجرای پروژههای نقلوانتقالات و تدارکات است که منتج به ادغام افغانستان در تعاملات منطقه خواهد شد. کشور ما همچنین در کنار دولت افغانستان و سایر شرکای بینالمللی آماده است تا در اجرای پروژههای حملونقل ریلی «مزارشریف- هرات» و «مزارشریف- پیشاور» که به آسیای مرکزی و جنوبی وصل میشود، شرکت کند.
پروژه راهآهنی که مزارشریف را به بندرهای پاکستان متصل میکند، میتواند بخشی از مفهوم اتصال اوراسیای بههمپیوستهیی باشد که درحالحاضر اتحادیه اروپا از آن حمایت میکند.
افزون براین، راهاندازی این مسیر باعث میشود امکان دسترسی کشورهای آسیای میانه به بندرهای گودار و کراچی پاکستان از کوتاهترین مسیر ممکن فراهم و موجب افزایش قابلتوجهی در ترانزیت کالاها به هند و بنگلادش شود.
در همین راستا، همچنین لازم میدانم به سخنان محمداشرف غنی، رییسجمهور افغانستان در مراسم تشریفاتی به مناسبت راهاندازی اولین قطار باری از افغانستان به چین از طریق قلمرو اوزبیکستان و قزاقستان اشاره کنم. او گفت: «میخواهم صمیمانه از دوست بزرگوارم رییسجمهور شوکت میرضیایف برای حمایت از مردم و دولت افغانستان در مسیر بهبود و پیشرفت کشور تقدیر کنم.»
من معتقدم که این بزرگترین قدردانی از طرف مردم افغانستان بهعلت تلاشهای مردم اوزبیکستان در ارایه کمکهای عملی برای بهبود زیرساختهای اقتصادی افغانستان است. باید این نکته مهم را به یاد داشته باشیم که بدون داشتن دسترسی به آموزش و پرورش، زندگی صلحآمیز در مقیاس کامل در این کشور غیرممکن است. این رازی بدیهی است که در طول جنگ، نسلی در افغانستان رشد کردهاند که غیر از جنگ، چندان شاهد چیز دیگری نبودهاند.
باید برای جوانان افغانستان فرصتی فراهم شود تا سرنوشت، شان و منزلت آموزش را در جامعه به شکل دیگری رقم بزنند تا بتوانند با عقاید نفرت و افراطگرایی مقابله کنند. اوزبیکستان نیز بهطورجدی در این راستا فعالیت میکند. به ابتکار شوکت میرضیایف رییسجمهور کشور، مرکز آموزشی برای اتباع افغانستان در شهر ترمذ تاسیس شده است. ثبتنام بعدی برای نوبتگیری هماکنون در حال انجام است. در سال ۲۰۲۰نزدیک به ۲۰۰نفر با شرط ارجحیت در این مرکز مشغول به تحصیل خواهند شد. در آینده قصد داریم تعداد دانشجویان را به ۳۰۰نفر افزایش و برنامه درسی را بسط دهیم.
افزون بر این، رهبر اوزبیکستان پیشنهاد ایجاد یک صندوق بینالمللی ویژه برای پشتیبانی از آموزش در افغانستان را داده است. هدف اصلی این صندوق، آموزش جوانان در زمینه تخصصهای مورد نیاز برای افغانستان، اختصاص بورسهای تحصیلی و کمکهای مالی تحصیلی برای دانشجویان بااستعداد و دانشمندان جوان است.
تاشکنت به نشانه اقدامی دوستانه، کمکهای کاملا بشردوستانهیی را به کابل اختصاص میدهد. ما مسوولیت بزرگ خود را در برابر برادران افغان خود درک میکنیم و در این راستا اقدامات بیشتری خواهیم داشت.
اگر بخواهیم درباره توسعه طولانیمدت افغانستان پس از توافق صلح، در دوره موسوم به «دوره پس از صلح» صحبت کنیم؛ اولویتهای سیاست اوزبیکستان در افغانستان چیست؟
اوزبیکستان در اجرای سیاست نسبت به افغانستان کاملا صادقانه عمل میکند. ما درباره این کشور اهداف سیاسی یا انگیزههای پنهانی نداریم. ما با یک اصل بسیار ساده و عملگرایانه حرکت میکنیم. اگر در خانه همسایه صلح برقرار باشد، خانه شما هم آرام است. افزون بر این، ما متقاعد شدهایم که خانه مشترک ما آسیای میانه است و افغانستان نیز بخش جداییناپذیر آن است. دستیابی موفقیتآمیز به توسعه تنها با تلاشهای هماهنگ امکانپذیر خواهد بود.
این هدف اصلی و نهایی ماست. ما هیچ هدف دیگری را دنبال نمیکنیم؛ بل موضع ما همیشه بیطرفانه بوده است و در امور داخلی افغانستان دخالت نکردهایم.
درنتیجه، اوزبیکستان در بین همه نیروهای سیاسی افغانستان، ازجمله جنبش طالبان از اقتدار و اعتمادبهنفس شایستهیی برخوردار است. همه آنها آرزوی صادقانه اوزبیکستان برای ارتقای صلح در افغانستان را باور دارند و از آن حمایت میکنند.
در حال حاضر، مساله جذب طالبان به مشارکت در دولت آینده این کشور یکی از حادترین موضوعات است. اوزبیکستان اولین کشوری بود که در سال۱۹۹۹، ارتباط خود با جنبش طالبان را برقرار کرد و به آن ادامه داد. این جایگاهی نبود که هرکسی بتواند در آن قرار بگیرد.
مادامی که طالبان بخشی از جامعه افغانستان و شهروندان این کشور به شمار میروند، باید در تعیین آینده کشورشان شرکت کنند.
در متن تاریخ حاضر، ما گفتگوی فعلی با جنبش طالبان را برای ازسرگیری و تقویت روند صلح چندجانبه میدانیم؛ روندی که اوزبیکستان در دهه۱۹۹۰ سعی داشت در چارچوب ۶ + ۲ آن را حفظ کند. در آن زمان نمایندگان ما در قندهار با رهبران طالبان دیدار کردند.
در این باره میخواهم به این موارد توجه شما را جلب کنم: ما معتقدیم که اشتباه اصلی کنفرانس بن در سال۲۰۰۱ درباره افغانستان این بود که طالبان در مذاکرات برای بازسازی صلحآمیز کشور دخیل نبودند. به همین علت جنگ در مدت ۱۸سال هرگز متوقف نشد. در شرایط کنونی نیز هنوز وظیفهیی مشترک وجود دارد، همانطور که آن زمان وجود داشت؛ یعنی ایجاد گفتگوهای فراگیر در داخل افغانستان تا بهتدریج و با صبر و حوصله در هر نقطهیی که ممکن باشد به توافق جامع دست یابند. در این زمینه، گفتگو با طالبان نهتنها یک مصلحت، بل ضرورت محض است.
بااینحال، آغاز هر روند صلح منوط به کنار گذاشتن هرگونه فعالیت و خشونت تروریستی توسط تروریستها و رعایت الزامی آتشبس است که اساس آن در توافقنامه امضاشده با ایالات متحده مدنظر گرفته شده است.
اوزبیکستان در موضوع افغانستان چه منابع دیگری در اختیار دارد؟
اوزبیکستان تجربهیی بینظیر از دولتمداری دارد که سنتهای عمیق دیپلماسی نیز شامل آن است. همانطور که همه میدانند دیپلماسی هنر مذاکرات و صلحطلبی در بخش اوراسیای ما بهویژه در قلمرو اوزبیکستان مدرن، تاریخی به قدمت قرنها دارد. این تجربه غنی اوزبیکها از دیپلماسی کمک شایانی برای مقابله با درگیریهای بینالمللی مانند افغانستان به شمار میآید.
متاسفانه وضعیت جهان مدرن با تهدیدها و چالشهای بسیاری روبروست. ما شاهد افزایش سطح بیثباتی جهانی هستیم که لزوم تسلط یافتن بر مسایل امنیتی را در دستور کار بینالمللی قرار میدهد. بااینحال در بحرانهایی مانند افغانستان، داشتن راهکارهایی برای وضعیت پس از جنگ، حل مشکلات مهاجرت بینالمللی و… بسیار مهم است. همینجاست که جامعه بینالملل باید مشتاقانه خواهان تجربه دیپلماسی اوزبیکستان باشد.
در زمینه کاربردی، همه آنها میتوانند بدل به آموختنیهای سودمندی شوند که صاحبنظران ما به کارشناسان حرفهیی امور بینالملل در حوزه مطالعات مناقشههای مدرن آموزش میدهند.
امضای توافقنامه بین ایالات متحده و طالبان نهتنها مطرحکننده منافع بسیاری است؛ بل الهامبخش امید به صلح زودهنگام است. برای پیشرفت بیشتر روند صلح، چه اقدامات عملی باید انجام شود؟
من با شما موافقم که امضای توافقنامه بین ایالات متحده و طالبان پس از ۱۸سال جنگ مداوم، واقعا نقطهعطف و رویداد مهم سیاسی برای کل منطقه محسوب میشود. ارزیابی اهمیت آن برای صلح در افغانستان کار دشواری است.
بااینحال، مساله مهمی پیش روست که باید به آن رسیدگی شود. وضعیت را باید به شکلی واقعبینانه ارزیابی کرد. بسیاری از مشکلات دشوار و ظریف هنوز به قوت خود باقی است.
در اصل، توافق بین ایالات متحده و طالبان یک پایان نیست، بل آغاز مسیر صلح است. اکنون آنچه اهمیت دارد آغاز خود روند مذاکرات صلح و گفتگوی مستقیم بینالافغانی است. همهچیز در حال حاضر به اراده محکم، اتحاد و قاطعیت خود مردم افغانستان بستگی دارد.
در این راستا، تشکیل هیئتهای معینی از طرف دولت و مخالفان در اسرع وقت اهمیت بهسزایی در آغاز گفتگوی سازنده درباره مسایل مربوط به بازسازی صلحآمیز افغانستان دارد. درمجموع، سرنوشت افغانستان در دست خود افغانستانیهاست.
در پایان میخواهم به سخنان رییسجمهور اوزبیکستان در کنفرانس تاشکنت استناد کنم که «آینده افغانستان نباید به مثالی از ناتوانی جامعه جهانی در مقابله با تهدیدها و چالشهای مشترک همه ما تبدیل شود.»
اتحاد ما در کمک به روند صلح و همکاری و پشتیبانی از مردم رنجدیده افغانستان دارد، هیچگاه بهاندازه امروز مهم نبوده است. این سخنان باعث شد هیچیک از شرکتکنندگان در نشست بینالمللی در چنین مقیاس بزرگی بیتوجه از این مساله نگذرند. امروز علیرغم هرگونه دشواری، کمک به مردم افغانستان برای اینکه بتوانند قاطعانه در مسیر صلح و سعادت گام بردارند، اهمیت بهسزایی دارد. در این راستا افغانستان همواره میتواند روی همسایه دوست خود اوزبیکستان حساب کند.
لینکهای اصلی:
https://www.koreatimes.co.kr/www/nation/2020/06/176_290062.html
https://www.koreatimes.co.kr/www/nation/2020/06/176_290507.html
https://www.koreatimes.co.kr/www/nation/2020/06/176_291265.html