تاملی بر سخنان مارشال
هادی میران
سرانجام رتبه مارشالی بر شانههای جنرال دوستم نشست و نام او پس از «مارشال شاهولی خان» و «مارشال قسیم فهیم» بهعنوان سومین مارشال افغانستان ثبت تاریخ کشور شد.
عبدالرشید، دهقانزاده شبرغانی که بهگفته خودش با اصرار دوستانش «دوستم» تخلص یافت از میان شعلههای آتش و خاکستر جنگ سربرافراشت و در تعاملات و تحولات سه دهۀ پسین افغانستان جایگاه و پایگاه مهمی بهدست آورد.
چهار دهه جنگ و بحران، جنرال دوستم را به یکی از اثرگذارترین رهبران سیاسی تبدیل کرد و او توانست به یکی از خواستههای خود – که دست یافتن به رتبه مارشالی بود- نایل آید.
سخنرانی وی در محفلی که بههمین مناسبت در شهر شبرغان دایر شده بود، از چشماندازهای مختلف قابلتوجه است و تصویر و تصوری را که از ظرفیت خود در شکست مجدد طالبان و وضعیت جاری کشور ارایه کرد، در یک خط موازی نگرانی و خوشبینی قابل تفسیر است.
مارشال دوستم از رییسجمهور افغانستان خواست تمام زندانیان طالبان را براساس توافقنامه این گروه با ایالات متحده از بند رها کند تا بهانۀ دیگری برای این گروه مبنی بر ادامه جنگ و آغاز گفتگوهای بینالافغانی باقی نماند.
وی در ادامه سخنان خود بهطور مکرر تاکید کرد که هرگاه به او وظیفه سپرده شود، طی شش ماه بدون حمایت بمبافکنهای امریکایی با برچیدن رخت طالبان از شمال افغانستان، امنیت و ثبات را در کشور تامین خواهد کرد.
سخنان مارشال دوستم حاشیههای فراوان داشت که فهم آن فقط با چشمان ریزبین امکانپذیر است. چشمانی که میتواند اراده جامعه بینالمللی و بهخصوص ایالات متحده امریکا برای نابودی تروریزم بینالمللی را در درجات غیرمتعارف نگریسته و این اراده را از تصور به تصویر بدل کند.
سومین مارشال افغانستان با قاطعیت گفت که اگر همکاری او با کماندوهای ایالات متحده امریکا نمیبود، سقوط امارت طالبان بهآسانی امکانپذیر نبود و از همینرو شکست رژیم طالبان و استقرار نظام پساطالبانی مرهون همکاریهای نیروهای او با ایالات متحده امریکاست.
رتبه مارشالی درست در شرایطی بر شانههای جنرال دوستم مینشیند که وضعیت امنیتی کشور بیش از هرزمانی آشفته شده است و شعلههای ناامیدی نسبت به فردای تاریک بیش از همیشه زبانه میکشد.
طالبان که پس از عقد قرارداد با ایالات متحده امریکا خود را پیروز بحران افغانستان میدانند، به کمتر از استقرار امارت اسلامی راضی به نظر نمیرسند به همین علت در مواضع سیاسی آنها هیچ اثری از نرمش و انعطاف به چشم نمیخورد.
یکی از حاشیههای قابلتامل در سخنان مارشال دوستم، این است که اگر طالبان دشمنان مردم و دولت افغانستان هستند و دولت افغانستان نیت و قصد نابودی این دشمن ویرانگر را دارد؛ بنابراین چرا تاکنون به آقای دوستم فرصت داده نشده تا بااستفاده از مهارتهای جنگی و نفوذ معنوی در میان حامیانش، به جنگ تروریزم طالبانی برود؟
پهلوهای پنهان سخنان مارشال دوستم این واقعیت تلخ را برجسته میکند که دستکم در ده سال پسین، نه دولت افغانستان اراده و نیت محکم برای جنگ با طالبان داشته و نه ایالات متحده امریکا نیت ختم جنگ و استقرار صلح را در افغانستان در سر داشته است.
بنابراین موفقیتهای چشمگیری که جنگجویان طالبان در سالهای پسین به آن دست یافتهاند، نه بر اثر ظرفیت و مهارتهای جنگی آنها بل محصول فقدان ارادۀ جنگی در رهبری دولت افغانستان و فقدان نیت شکست طالبان در کاخ سفید بوده است.
اینکه چه رازی در لایههای نرم این نرمش و انعطاف نهفته است، پرداختن به آن از روی حدس و گمان دشوار خواهد بود؛ اما قدر مسلم این است که اگر رهبری دولت افغانستان اراده قاطع برای شکست طالبان داشته باشد، برچیدن سیطره سیاه این گروه غیرممکن نیست؛ هرچند اخیرا بحث مذاکره با طالبان و درنهایت رسیدن به اجماعی ملی بهمنظور توقف جنگ و استقرار صلح در افغانستان ادبیات غالب در محافل و مباحث سیاسی شده است.
اما نشانههایی که طالبان در ابعاد و اشکال مختلف به نمایش میگذارند، در اذهان جمعی آنها چیزی کمتر از استقرار امارت طالبانی جستوخیز نمیکند.
بنابراین انتظار میرود رهبری دولت افغانستان به اظهارات مارشال دوستم پاسخ بگوید؛ زیرا اگر از توان او برای شکست طالبان استفاده نشود، رخدادهایی شاید بهوقوع بپیوندند که از میان گردوغبار آن جان بهسلامت بردن جمهوریت کاری دشوار بهنظر برسد.
با سلام و عرض ادب :
گپ های دوستم را تحلیل خوبی کرده اید. اما واقعیت این است که آقای دوستم یکی از گسترش دهندگان پروژه ترور و طالب در شمال کشور است. او پس از سقوط ائتلاف نامیمون که در بغاوت علیه حکومت مجاهدین با مزاری و حکتیار و مجددی تشکیل داده بود. به پاکستان می رود و با جیب پر از دالر به شمال می رود و زمینه سقوط مزار شریف را به دست ترور و طالب مهیا می کند. و حالا گپ از مبارزه با تروریزم می زند. کمی عجیب می نماید. آقای دوستم بیش از آن به به ارزش ها و آرمان ها پابند باشد، به زر و زور دلبند وعلاقمند است. با درود