«کرونا» و سهلانگاری مسوولان
ویروس زندگیبرانداز کرونا سرانجام فراگیر شد و سازمان جهانی صحت، حالت اضطراری اعلان کرد. این هشدار بیانگر این واقعیت است که این ویروس به یک اپیدمی جهانی تبدیل شده و آنگونه که شیوع مرض طاعون خانواده بشری را به عزا نشانید، این ویروس نیز میتواند سبب اختلال جدی در فرایند زندگی بشر گردد.
اینکه این ویروس چگونه توانست به این سرعت فراگیر شده، بحثی است. گمانهها و تبصرههای زیادی پیرامون آن صورت گرفته که از احتمال یک جنگ ویرانگر استخباراتی گرفته تا انگیزههای اقتصادی سخن رفته است.
حالا صرف نظر از اینکه سرمنشا این معضل به کجا میرسد، واقعیت این است که تهدیدی بسیار جدی برای سلامت و صحت جامعه بشری خلق کرده و تاهنوز هم هیچ گونه امکان مناسب و موثر مقابله با آن پدید نیامده است.
بیشترین نگرانی اما متوجه کشورهایی است که نظام صحی و بهداشتی غیر کارآمد دارد؛ مانند بعضی از کشورهای افریقایی، آسیای مرکزی و از جمله کشور خدادادی ما افغانستان که همه امراض و مصیبتها به سادگی میتوانند وارد آن شود و سبب خلق فجایع بیشمار گردد.
هرچند در افغانستان تاهنوز از مورد ابتلا به این ویروس گزارش نشده است، اما بدون شک و شبهه پای این بلا از مجاری مختلف به این جا گشوده خواهد شد که در آن صورت مردم فقیر و درمانده ما با مصیبت بسیار مواجه خواهند گردید.
در این میان آنچه به شدت مایه نگرانی مردم قرار گرفته، خاموشی وزارت صحت عامه و مشخصا بیتفاوتی تمام سکتورهای بهداشتی در افغانستان میباشد که تا حالا هیچگونه اقدامات لازم برای جلوگیری و حداقل برای آگاهی عامه مردم در مورد مخاطرات و شیوههای جلوگیری از انتشار این ویروس انجام ندادهاند.
وزارت صحت عامه بهعنوان مسوول سکتور صحت و بهداشت کشور، یک سلسله اقدامات نمادین را در این دو سه روز به منظور اظهار موجودیت و تبریۀ خود از اتهامات سهلانگاری انجام داده که از چشمانداز تخصصی و برخورد فنی با این ویروس، به هیچ عنوان قابل دفاع و توجیه نیست.
به طور مثال استقرار یک تیم صحی در میدان هوایی کابل و نشر محدود چند هشدار، محتوای تمام فعالیت وازرت صحت عامه بوده که در مقیاس مخاطرات ناشی از نشر و پخش این ویروس، بسیار اندک و ناچیز است.
وزارت صحت عامه مسوول و مکلف است با استفاده از تمام امکانات و نیروی بشری، بدون بهانه و تعلل به چارهاندیشی پرداخته و از نشر و پخش گسترده این ویروس جلوگیری کند.
همانگونه که اشاره شد دیر یا زود پای این ویروس به افغانستان خواهد رسید اما فقدان امکانات مقابله با آن و بیخبری مردم از راهکارهای جلوگیری از مصاب شدن به آن، سبب خلق یک فاجعه گسترده خواهد گردید که عواقب آن عوارض بسیار سنگین و غیر قابل جبران را برنوشت این مردم تحمیل خواهد کرد.
یک اصطلاح مشور بهداشتی است که می گوید وقایه ارزانتر از تداوی است. انتظار مردم از سکتور صحی این است که تا دیر نشده به اقدامات مقتضی وقایوی پرداخته تا در صورت نشر و پخش این ویروس در میان مردم، میزان گسترش آن کمتر گردد.
بخشی از این اقدامات میتواند شامل آگاهیدهی جمعی گردد که با توجه به دسترسی آحاد مردم به امکانات ارتباطی از شبکههای اجتماعی گرفته تا سایر رسانهها، حتما موثر و مفید واقع خواهد شد.
البته از کنار این واقعیت نیز نباید چشمبسته عبور کرد که سکتور بهداشتی ما مانند سایر سکتورها از انجام فعالیتهای معیاری قاصر است و دانش مورد نیاز آن را نیز در دسترس ندارد.
از همین رو مردم از این سکتور انتظار معجزه ندارند، اما با توجه به امکاناتی که در اختیار این سکتور قرار دارد و با توجه به مسوولیتی که متوجه آن میشود، مردم از انتظار دارند که بخش صحی کشور صداقت و حسن نیت خود را در برخورد با این نگرانی به نمایش گذاشته و آنچه را در توان دارند انجام دهند.
علاوه بر سکتور صحت، رهبری دولت نیز مکلف است تمام توان و امکانات خود را برای مقابله با این تهدید و رفع نگرانی مردم به کار بسته تا در صورت شیوع این بیماری، دستکم عوارض ناشی از آن به حداقل برسد.
روزنامه راه مدنیت/ سرمقاله