خشونت با افغانان؛ رفاقت با بیگانگان!
احسانالله نیازی
طالبان اساس جنگ خود را «اسلامی» میدانند و با این تیوری که افغانستان توسط امریکا اشغال شده است، جنگ و خشونت را در حدود دو دهه، ادامه و تشدید بخشیدهاند.
نتیجه این تفکر طالبانی، ادامه جنگ، خشونت، کشتار غیرنظامیان، نابودی تاسیسات عمومی و تحقق اهداف سیاست خارجی کشورهای دیگر بهخصوص پاکستان است.
اما پرسش اصلی اینجاست که «آیا واقعا طالبان داعیهدار تیوری جهاد اسلامی در کشور هستند و یا سربازان نیابتی پاکستان و همچنین همکاران جدید استراتژیک ایالات متحده امریکا و مهرههای روسیه، ایران، چین، عربستان سعودی و قطر؟» در این نوشته تلاش شده تا به این پرسش پاسخ داده شود.
درباره اینکه طالبان مبانی فکری خود را اسلامی میدانند هیچ شکی وجود ندارد؛ ولی اینکه چقدر این گروه بهزعم خود بر اساس دستورات و آموزههای اسلامی عمل کرده تردیدهای بیشماری وجود دارد. بدین معنا که طالبان خود را مجاهد و داعیهدار جهاد علیه ایالات متحده امریکا میخوانند؛ اما در واقعیت، جهاد و فعالیتهای این گروه برآیند سیاست مدون کشورهای خارجی از کار درآمده است.
بهصراحت میتوان گفت که هماکنون طالبان، جنگی را که «جهاد» میخوانند بهصورت بیسابقهیی علیه نیروهای امنیتی افغان شدت بخشیدهاند. درحالیکه جهاد در مقابل مسلمانان حرام و مرتکبان آن باغی و مستحق مجازات هستند. باآنهم این گروه جنگ خود علیه نیروهای امنیتی مسلمان را کماکان ادامه دادهاند. درحالیکه اساس جنگ خود را جنگ با خارجیها میدانند؛ ولی اکنون با آنها تعهد رفاقت بستهاند تا این گروه را به پشت دروازههای بهشت همراهی کنند!
باتوجه به ادامه و افزایش خشونتها توسط طالبان و همچنین اصرار دولت افغانستان و متحدان بینالمللی برای دستیابی به صلح پایدار در کشور، این گروه هیچگونه تعهدی به ارزشهای اسلامی و جهانی از خود نشان نداده؛ بل از آن بهعنوان ابزارهای دستیابی به اهداف بیگانگان در افغانستان استفاده کرده است.
ادامه جنگ با نیروهای امنیتی و آغاز رفاقت استراتژیک با ایالات متحده امریکا و اجرا کردن سیاستهای خارجی کشورهای خارجی (روسیه، ایران، چین، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر) برخی از نمونههای آن است.
درحالیکه داعیهداران جهاد، هرگز وارد معامله با کفار نمیشوند و سرزمین خود را مرکز لابراتوارهای سیاست خارجی کشورهای خارجی قرار نمیدهند؛ اما برعکس، طالبان در این راستا دست بالایی داشتهاند و رفتارهای خود را باوجود نادرستی و تضاد با دین مقدس اسلام و ارزشهای کشوری توجیه دینی میکنند.
این گروه و اعضای آن از گذشته تاکنون مهره خوبی برای کشورهای منطقه بودهاند و اکنون افزون خوشخدمتی برای برخی کشورهای منطقه، کار خود را برای ایالات متحده امریکا نیز آغاز کردهاند.
دونالد ترمپ، رییسجمهور ایالات متحده امریکا چندی پیش با بیان اینکه طالبان برای مدتی طولانی توسط امریکا برای جنگ در راستای تامین منافع این کشور اجاره شدهاند، این ادعا را تقویت کرده است.
طالبان نیز افزون بر جنگیدن برای منافع امریکا، جنگ برای منافع پاکستان را از اولویتهای خود میدانند. آنها برای این کار نهتنها که خود اقدام نمیکنند؛ بل از گروههای تروریستی متحد خود نیز برای کمک به دستیابی پاکستان به اهدافش استفاده میکنند تا نهتنها منافع پاکستان را در داخل افغانستان تامین کنند؛ بل بااستفاده از خشونت، منافع تاریخی این کشور را درباره به مسایل منطقهیی در افغانستان تحقق بخشند.
گزارشها میرساند که گروه طالبان با توظیف تعدادی از افراد مربوط به شبکه حقانی در بدل پول تلاش دارند تا تعدادی از دیپلماتهای سفارت هندوستان در کابل را شناسایی و به قتل برسانند که نیت طالبان نشان میدهد این گروه از شبکه جاسوسی پاکستان فرمانبرداری میکند تا بدینوسیله حامی پاکستان در منازعات تاریخیاش با هندوستان باشد.
این مورد فقط نمونهیی از بازی نیابتی این گروه برای پاکستان است. طالبان افزون بر این کشور برای تمام کشورهای یادشده بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم بازیهای منفعتمحور خود را راهاندازی کرده است و با نام «جهاد» آن را با خشونت هرچه بیشتر تعمیل میکند؛ اما واقعیت همان است که گفته شد. طالبان گروه مسلح شورشی است که برای منافع دیگران با دریافت پول میجنگد و برای تضمین بقای خود آن را توجیه دینی میکند.