نیروهای امنیتی؛ خطوط سرخ گفتگوهای صلح
مصطفی هزاره
خطوط سرخ مختلفی در گفتگوی صلح وجود دارد. خطوطی که حدود آزادی و رشادت را در افغانستان امروز ترسیم میکند. نیروهای امنیتی افغانستان – بهعنوان حافظان این کشور در مقابله با ترور، کشتار، نفرت و خشم گروههای تروریستی- یکی از این خطوط سرخ برای ملت افغانستان هستند.
نیروهایی که فرزندان صدیق افغانستان در حمایت از آزادی، برابری و آرامش بودهاند، افرادی که حاضر شدند با کمترین حقوق، جان برکف دست گذاشته و به جنگ تاریکی بروند، کسانی که از جایجای نقاط کشور و نماد افغانستان متحد امروز هستند.
نقش این نیروها در مبارزه با افراطگرایی و تروریزم و در حفاظت از مردم افغانستان، حیاتی و اساسی است. باتوجه به سابقه کینهجویی و نفرت دوامدار گروه طالبان، پرسش اصلی این است که «گفتگوهای صلح در اینباره چه استراتژی و نظری خواهد داشت و کدامیک از نظامیان به نمایندگی از نیروهای امنیتی در گفتگوهای صلح حضور خواهند داشت؟»
طالبان بیش از هجدهسال در نبرد با نیروهای امنیتی افغانستان بودهاند. در دو سال اخیر نیروهای امنیتی تلفات شدیدی به گروههای تروریستی وارد کردهاند، بهخصوص زندانیان زندهمانده گروه طالبان در زندانهای افغانستان توسط همین نیروها دستگیر و به پنجه عدالت سپرده شدهاند.
باتوجه به روند آزادسازی زندانیان، آیا ضمانتی برای تغییر منش و عقیده زندانیان گروه طالبان و بازگشت آنها به خانه و کاشانه و عدم بازگشت به جبهه جنگ در قالب گروه طالبان یا سایر گروههای تروریستی و عدم کینهورزی به نیروهای امنیتی به نام «دشمن» وجود خواهد داشت؟ آیا طالبان در نظر دارند در نیروهای امنیتی افغانستان در مبحث صلح تغییر آورده و آنها را با افراد افراطگرای خویش مدغم کنند؟ آیا در این صورت، ساختار و پیکر نیروهای امنیتی که مورد حمایت قلبی مردم افغانستان است تغییر خواهد کرد؟ چه تغییری در این زمینه به وجود خواهد آمد؟
آیا طالبان میخواهند در قالب نیروهای امنیتی به جنگ با برادران داعشیشده خود بروند و با نیروهای امنیتی که تا همین امروز در قامت فکری نیروهای طالبان بهعنوان مزدور و خاین شناخته میشوند در یک جبهه بجنگند؟
آیا طالبان حاضر هستند فرماندهان نیروهای نظامی افغانستان را با القاب جنرال، جگرن و … صدا بزنند و آتشی در ذهن آنها به وجود نیاید؟ عناوینی که نیروهای امنیتی آن را با کشتن نیروهای طالبان و دفاع از افغانستان کسب کردهاند!
در رابطه با القاب مختلف فرماندهان نظامی جانباختۀ دولت افغانستان در جنگ با آنها چه نظری دارند؟ آیا حاضرند جنرال رازق و زرهور را «شهید صلح» و حتی «شهید» صدا بزنند؟ روایتی که گروههای جهادی افغانستان با آن کنار آمده و دشمنان دیروز جنگهای داخلی، همدیگر را شهید خطاب میکنند و از آنها به نیکی یاد میکنند.
افراد گروههای تروریستی معمولا کسانی هستند که با تفکر محدود و ذهنیت بسته توسط تبلیغات گروههای تروریستی جلبوجذب میشوند. جهانبینی این افراد از دایرهیی کوچک و محدود فراتر نمیرود و به این دلیل چشم روی همه جوانب یک حمله تروریستی میبندند و تنها از دریچهیی محدود به آن مینگرند که موضع پیروزمندانه به آنها خواهد داد.
چگونه میتوان در قالب نظامی و استخباراتی در صورت عدم ضمانت تغییر جهانبینی این افراد، اعتماد و تغییر را به وجود آورد؟
نقاط مشترک بسیار زیادی بین گروه طالبان و سایر گروهها مثل القاعده و داعش وجود دارد که میتواند این حلقات را بهسرعت یکدیگر متصل کند. سابقه حضور افراد نفوذی گروه طالبان و داعش در قالب نیروهای امنیتی افغانستان و حتی نزدیک به نیروهای ناتو مورد تازهیی نیست.
بدونشک در صورت توافق گروه طالبان با حکومت، مساله حضور و نقش آنها در وزارتخانههای امنیتی، یکی از خواستههای جدید این گروه است.
اهمیت پلان استراتژیک دولت در زمینه نیروهای امنیتی در گفتگوهای صلح را نیز میتوان بهعنوان مهمترین بخش این پروسه نامید. پرسش ساده ابتدایی در این محور نیز اینجاست که وضعیت نیروهای امنیتی در گفتگوهای صلح چگونه خواهد بود؟