از چاله به چاه!
سهیل اختری
در ادامۀ توافقات فرستادۀ ایالات متحده امریکا با نمایندگان طالبان در مورد صلح، حدس و گمان زیادی در مورد میکانیزم سیاسی پساتوافق نیز به میان آمده که از آن جمله، بحث استقرار حکومت موقت است؛ برای اینکه زمینههای تعدیل قانون اساسی و اشتراک طالبان در نظام سیاسی را فراهم کند.
نام چند نفر نیز بهعنوان نامزدان ریاست حکومت موقت به میان آمده که آقای کرزی از آن جمله بوده است.
حال در مورد اینکه بحث حکومت موقت چقدر جدیست و تا چه پیمانه مورد توجه طرفهای درگیر در قضیه صلح قرار دارد، هنوز نشانههای روشن و تعریفشدهیی بهچشم نمیخورد، اما ملاحظاتی که در این زمینه وجود دارد و کمتر به آن پرداخته شده، این است که آیا استقرار حکومت موقت میتواند مبنای استقرار صلح پایدار و تامین ثبات سیاسی قرار گیرد؟
تجارب تاریخی و سیر و سلوک رخدادهای مختلف نشان میدهند که یکی از معایب برجستۀ نظام سیاسی در افغانستان، عدم استمرار آن میباشد که هر رخداد سیاسی منجر به قطع استمرار ساختار سیاسی میشود و هر زعیم سیاسی به جای اینکه به اصلاح ساختار و میکانیزم مدیریت ساختار بپردازد به خلق ساختار جدیدی پرداخته که حاصل آن جز پریشانی و گردش باطل نبوده است.
از این رو بحث حکومت موقت پس از دو دهه ساختارسازی و تمرین دموکراسی نوپا، دقیقا بهمعنای توقف یک روند دموکراتیک است که از آن بهنام جمهوری سخن میرود و برای استقرار و استمرار آن بهای سنگینی پرداخته شده است.
جنگ خونین و ویرانگری که مردم را به زانو آورده، بدون شک مصیبت نسل امروز سرزمین ماست و توقف آن نخستین اقدام برای تامین خوشبختی مردم بهشمار میرود. جنگ باید متوقف شود تا افغانستان جای امنی برای زندگی باشندگان آن باشد و روی دیگر زندگی که صلح و آرامش است تجربه گردد.
اما ویرانی یک ساختار که در پرتو قانون و با اشتراک مردم به منظور بهبود شرایط زندگی به وجود آمده، چیزی کمتر از خودویرانی نیست؛ آنچه در مرکز آرزوهای دشمنان افغانستان قرار دارد.
از همین رو بحث استقرار حکومت موقت پس از مذاکره و آتشبس با طالبان، طرح ویرانگری است که پشت آن برخی از کشورهای همسایه قرار دارند که استمرار سیاسی و ثبات در افغانستان را مغایر با منافع استراتیژیک خود تفسیر میکنند.
اگر قرار بر آمدن صلحی در کار باشد، اندیشه و میکانیزم نگرش متولیان امور سیاست و مدیریت است که میتوانند تسهیلکننده و یا مانع استقرار صلح تعبیر گردد.
یک میکانیزم سیاسی که محتوای آن تسهیلکننده شرایط زندگی انسانی تعریف شده، مانع استقرار صلح نیست و تخریب و فروپاشی آن دقیقا پا گذاشتن به بحران جدیتر است.
با اطمینان میتوان گفت که طرح حکومت موقت تسهیلکنندۀ شرایط صلح نیست و در صورت استقرار چنین حکومتی، راه عبور افغانستان از جنگ به صلح هموار نمیگردد.
استقرار حکومت موقت در واقع یک گسست فاجعهبار است که دستکم برای نیم قرن افغانستان را به هرج و مرج ساختاری گرفتار کرده و مسیر حرکت به سوی توسعه را مسدود میکند.
نظام جمهوری انتخاب مردم است و هیچگونه مغایرت با آموزههای دینی ندارد. مخالفت با نظام جمهوری در واقع تمثیل نیت دشمنان افغانستان است و برای رفتن بهسوی تاریکاندیشی ویرانگر طرحریزی شده است.
طالبان اگر هوای حکومت در سر دارند، سادهترین و کمهزینهترین راه این است که کشتار مردم را متوقف کنند و با اشتراک در انتخابات ریاست جمهوری، پارلمان و شورای ولایتی بختآزمایی کرده و با کسب رای مردم بر کرسی قدرت بنشینند.
بنابراین طرح حکومت موقت بخشی از توطیههای بیرونیست که برای استمرار بحران در اشکال دیگر، طرح و تدوین شده است.