نویسندۀ افغانستان در عصر امپراتوریها: این ادعا که تاریخ افغانستان همه پشتونمحور است، درست نیست
وفا بیگم همسر شاه شجاع منسوب به خانوادۀ دوستمحمد خان زنی بسیار شجاع بود که الماس کوه نور را با خود داشت
مصاحبهکننده: مجیبالرحمن اتل/ ترجمه: شریفه عرفانی
اشاره: گرچه فرخ حسینزاده انگلستان است اما جد بزرگ او (حاجی رجب کاکړی) زمانی از درباریان نزدیک شاه شجاع بوده و مسوولیت حفاظت از زیورات گرانبهایی چون الماس کوه نور را برعهده داشته است.
اشتباهات مورخان در رابطه با بیان دقیق رخدادهای جنگ اول افغان و انگلیس، نسبت خانوادگی و همچنان تاریخ شفاهی رسیده به او باعث شده تا او کتاب مهمیرا به نام افغانستان در عصر امپراتوریها ((Afghanistan in the Age of Empires در عرصه تاریخنگاری افغانستان به رشته تحریر در آورد.
او نگاه اورینتالیست و غیرمنصفانه مورخان غربی، بهویژه ویلیام دالریمپل نویسنده کتاب (بازگشت شاه Return of King) را نسبت به رخدادهای تاریخی جنگ اول افغان و انگلیس به چالش میکشد و با استناد به دهها سند و منبع جدید، تصویر واقعبینانه از تاریخ افغانستان ارایه میکند.
روزنامه راه مدنیت، گفتگوی خلاصۀ یکونیم ساعتی در مورد بخشی از کتاب با فرخ حسین انجام داده که در اینجا با خوانندگان و علاقمندان تاریخ افغانستان شریک میسازد:
راه مدنیت: شما در کتاب خود روی نقش زنان افغانستان بسیار تاکید کردهاید، میخواهم از همینجا آغاز کنم. وقتی میخواهید درمورد زنان افغانستان در طول جنگ اول افغان-انگلیس حرف بزنید اولین نام و چهرهیی که به ذهنتان میآید کدام است؟
– زنی که در یکی از اولین نبردها در غزنی علیه انگلیسها میجنگید.
وقتی بریتانیاییها در سال ۱۸۳۹ وارد غزنی شدند، شاه شجاع به بریتانیاییها گفت تصرف قلعه غزنی بنا بر استحکامات آن دشوار است و بیش از دو ماه آذوقه لازم دارد، ولی متاسفانه والی غزنی، غلام حیدر خان پسر دوستمحمد خان قلعه را رها کرد. اما وقتی انگلیسها به درهای قلعه رسیدند با مقاومت شدید افغانها روبرو میشوند و جنگ تن به تن رخ میدهد.
درمیان کسانی که غیورانه میجنگد یکی هم از بزرگان قبایل است. طبق روایات بریتانیاییها، او پیراهن گرانبهایی به تن داشت و شمشیر و خنجرش جواهرنشان بود. درست زمانی که او یکی از سران لشکر انگلیس را میکشت، سربازی بریتانیایی پیش میآید و پیرمرد را هدف قرار میدهد. اما در همین زمان دختر نوجوانی به میدان میآید و خنجری در سینه سرباز فروکرده و پیرمرد را کشان کشان به داخل قلعه برمیگرداند.
این اولین مستند از زنی افغان است که در نبرد تن به تن با نیروهای بریتانیایی رخ میدهد. درواقع سربازان بریتانیایی این قصه را شرح دادهاند. وقتی انگلیسها پیروز میشوند بعد پی میبرند که این دوشیزه، دختر یکی از بزرگان افغان بوده اما تا هنوز گمنام باقی مانده است.
در حادثه دیگری که همچنان نقش زنان در مقابل تجاوزگران خارجی برجسته میشود، همسر اکرم خان است. وقتی انگلیسها اکرم خان را در قندهار کشتند، همسر او در مقابل بریتانیاییها به پا خاست و با شهامت خاصی جنگید. همسر اکرم خان به خاطر انتقام شوهرش در ماه می۱۸۴۲ به بریتانیاییها حمله کرد.
جیمز راتری یک افسر بریتانیایی میگوید که او هزاران سوار را رهبری میکرد و خودش در مرکز نیروهای افغان قرار داشت. او در اولین جنگ برقعی سفید رنگ پوشید و با اسب همسرش بالای نیروهای بریتانیایی تاخت. اینها نشاندهندۀ نقش فعال و حضور زنان دوشادوش مردان در خطوط نبرد در جریان جنگ اول افغان و انگلیس است.
راه مدنیت: گاهی استدلال میشود که داستانهایی چون (ملالی میوند) همه افسانهاند و خیلی پشتونمحور، شما چه فکر میکنید؟
ـ بلی … همانطور که میدانیم حتی در مناقشۀ فعلی، زنان در جنگ نقش دارند و اینکه استدلال کنیم چنین چیزی قبلا رخ نداده از نظر من منطقی نیست؛ زیرا میدانیم که زنان افغان علیه سیکها و بریتانیاییها جنگیدهاند و چرا نمیتوانسته در جنگ دوم افغان و انگلیس سهیم باشند؟ در رابطه با پشتونمحور بودن روایات تاریخی، چیزی که میخواهم بگویم این است که مردم کوهستان، تاجیکها، جنگاورانی فوقالعاده بودهاند.
آنها در مقابل بریتانیاییها خیلی خوب میجنگیدند و من در بخشی از کتابم جنگ در کوهستان علیه بریتانیاییها را به تفصیل شرح دادهام. در مورد اینکه اوزبیکها نیز دوستمحمد را در جنگ در کوهستان در مقابل بریتانیاییها یاری رساندهاند، شرح دادهام. بنابراین این ادعا که تاریخ افغانستان همه پشتونمحور است، درست نیست.
من در منابع انگلیسیزبان مدارکی یافتم که نشان میدهد هزارهها در بامیان نیز علیه بریتانیاییها جنگیدهاند. چون بریتانیاییها میخواستند در قلعههای آنان جای بگیرند و با زور میخواستند ساکنان قلعه را بیرون برانند. بنابراین هزارهها همچنان از خود دفاع نموده و در مقابل انگلیسیها با شهامت جنگیدند.
در روایتی که من ارایه دادهام تقریبا از نقش تمام گروههای عمدۀ نژادی افغانستان نام بردهام.
من در مورد جزییات نبردها بیشتر از منابع بریتانیایی و همچنان از منابع خانوادگی خود استفاده کردهام. چون خانوادۀ من بخشی از این تاریخ بوده و نسل به نسل به من رسیده است.
راه مدنیت: از همسر شاه شجاع همچنان به عنوان زن بانفوذی نام برده میشود؟
فرخ حسین: وقتی خانوادۀ شاه شجاع بار اول از پیشاور حدود سال۱۸۰۹ فرار کرد پیش رنجیت سینگ رفت. وفا بیگم همسر شاه شجاع منسوب به خانوادۀ دوستمحمد خان زنی بسیار شجاع بود که الماس کوه نور را با خود داشت.
رنجیت سینگ او را تهدید کرد و گفت اگر الماس کوه نور را تسلیم نکند، او دخترش را با زور به حرم خود خواهد برد. قاصد رنجیت سینگ وقتی نزد وفا بیگم فرستاده شد، وفا بیگم او را مجازات کرد و به قاصد گفت اگر رنجیت سنگ پافشاری کند، او الماس کوه نور را شکسته و پودر آن را خود و دخترش خواهد نوشید. به این ترتیب رنجیت سینگ دست از تهدید وفابیگم و خانواده او تا مدتی برداشت.
راه مدنیت: گزارش ویلیام دالریمپل از سوءاستفاده زنان افغان تا چه حد حقیقت دارد؟
من فکر میکنم ویلیام واقعا دربارۀ لودیانه گزارش نداده، ولی من در کتاب خود به جزییات آن پرداختهام. اما چیزی که از دید او خارج مانده، این داستان است که یکی از عروسهای شاه شجاع و همسر پسر او که بانویی قزلباش است با یک افسر بریتانیایی و دو ندیمۀ خود فرار میکند. او یک تونل به حرم شاه شجاع باز کرد و این خانم به همراه دو ندیمهاش از حفرهیی که این افسر ایجاد کرده بود به سمت فاضلاب گریختند و با او به لودیانه رفتند.
راه مدنیت: ویلیام دالریمپل در (بازگشت شاه) همچنین دربارۀ روابط عاشقانه بین افسران بریتانیایی و زنان افغان نیز صحبت میکند که منجر به برانگیختن شورش در کابل میشود؟
ـ درست است. ویلیام دالریمپل از دو نمونه در مورد روابط زنان افغان و مردان بریتانیایی که به ازدواج ختم شد، نام میبرد.
یکی هم ازدواج افسر معروف بریتانیایی (وار بریتن) با زن زیبای افغان که همسر یکی از بزرگان دوستمحمد خان بود.
به او نامهیی جعلی زیر نام شوهرش فرستاده شده بود که باید او را در خانه (مولانا) ملاقات کند. او درکجاوه نشسته با پسر ۱۲سالهاش آنجا میرود. اما وقتی خدمتکارانش او را در اتاقی ترک میکنند و به اقامتگاه برمیگردند، او با یک افسر بریتانیایی روبرو میشود. این زن مجبور میشود تا با این افسر ازدواج کند.
دالریمپل همچنان از یک دوشیزۀ غلزایی گزارش میدهد که منبع آن مشخص نیست و در مورد تاریخ رویداد هم اشتباه میکند.
راه مدنیت: اشتباهات بزرگ ویلیام دالریمپل را در چه میبینید؟
– نوع روایت اورینتالیست او از رخدادهای افغانستان و حس ضد افغانیاش. بهطور مثال او در کتابش مینویسد که زنان افغان در جنگ حتی خصیههای عساکر انگلیس را هم بریدند. منبع او در این مورد (عسکر صاحب) نوشته جان آلن است. جان آلن با روحیه استعماری که دارد میگوید که این رسم زنان افغان است. در حالی که ادعای او استوار بر هیچ سندی نیست.
در جای دیگر او میگوید که شاه شجاع به زبان پشتو بلدیت نداشت، در حالی که کولین مکینزی (Colin Mackenzie) که با همسر آقای دالریمپل نسبت خانوادگی دارد مینویسد که شاه شجاع در پهلوی زبان مادر خود یعنی پشتو، همچنان با زبانهای پارسی و هندی آشنایی داشت.
ویلیام همچنان مرگ وزیر اکبرخان را به عهده پدرش یعنی دوستمحمد خان میگذارد. در این روایت او افغانها را خیلی بیرحم و خشن معرفی میکند که پدر، پسر خود را برای حرص قدرت میکشد.
در حالی که وزیر اکبرخان توسط طبیب هندوستانی او که من در کتاب خود (افغانستان در عصر امپراتوریها) به آن اشاره کردهام مسموم میشود.
به نظر میرسد از کشتن او، کمپنی هند شرقی بیشتر سود میبرد تا دوستمحمد خان. علت آن هم این بود که کمپنی هند شرقی نمیخواست وزیر اکبر خان، سیکها را علیه انگلیسها یاری رساند.
اشتباه دیگری که او و تعدادی مورخان دیگر مرتکب شدهاند این است که (داکتر برایدن) را تنها فراری و نجاتیافته جنگ اول افغان و انگلیس میدانند که خود را به پایگاه نظامی انگلیسها (جلالآباد) میرساند. در حالی که من در کتاب خود به فرد دیگری که یک افسر اسکاتلندی بهنام فیلیپ ادوارد از قطعه۴۴ ملکه است، اشاره کردهام که خود را در لباس فقر به کمپ دیسا در گجرات میرساند.
راه مدنیت: چه چیزی کتاب شما را از دیگران متمایز میسازد و چه پیشنهادی برای تاریخنگاران افغان دارید؟
– عشق و علاقۀ من به این دوره از تاریخ افغانستان، استناد به دههها و حتی صدها منبع جدید که حالا از طریق آرشیفهای دیجتلی ممکن شده و به سادگی میتوان به آن دسترسی یافت. مقایسۀ این منابع به ما این فرصت را میدهد که در مورد رخدادهای تاریخی تجدید نظر و منصفانه قضاوت کنیم. چنین کاری برای یک پژوهشگر در گذشته ممکن نبود. این درست چیزی است که میخواهم برای تاریخنگاران جوان تاریخ افغانستان پیشنهاد کنم.