نجابت تجلیل از نجیبالله
سمیر بدرود
کارکرد دکتور نجیبالله را باید در سه مرحله مد نظر داشته و در مورد وی حرف زد. نخست، محمد نجیبالله احمدزی؛ دانشجوی طب و کنشگر سیاسی چپ، دکتور نجیب رییس اداره خدمات امنیت دولتی (خاد) و در نهایت دکتور نجیبالله؛ رییسجمهور جمهوری دموکراتیک افغانستان.
دوره درس و محصلی ایشان مانند هر کنشگر سیاسی دیگر در زد و بندهای همان دوره گذشته است. هرچند ایشان یک هیروی جنگ و جدلهای خیابانی آن زمان حساب میشوند که گفته میشود به تنهایی چندتن را لت و پار میکرد، اما اتهامی مانند قتل سیدال و یا فرد دیگری متوجه وی نیست!
ریاست خاد دکتور نجیب مکدرترین دوره کاری وی حساب میشود که برای آن دوتا دلیل زیر را میتوان به کنکاش گرفت. نخست، ماهیت و سرشت کاری ادارۀ چون خاد که سیر تحول آن از ضبط احوالات تا اگسا [د افغانستان د گتو ساتلو اداره] و کام [کارگری استخباراتی مرکز] را پیموده و در نهایت زیر اداره نجیبالله قرار گرفت.
حرف زدن در مورد آن اداره و مسوولانش تا زمانی که اسناد آن از رده سری و محرم خارج نشده و به دسترس عامه قرار نگیرد، کار دشوار است. بههرصورت، افکار عامه نسبت به کارکرد خاد و رییس آن تا الحال منفی است، اما طوری که گفته شد فقط میتوان به رویت اسناد، ملامت را از سلامت جدا کرد.
دوره ریاست جمهوری دوکتور نجیبالله را نیز میتوان از دو آدرس مد نظر داشت. یکی دیدگاه مردمی که در آن زمان در مناطق زیر ادارۀ حکومت قرار داشتند که در حد بالایی مثبت است. دیدگاه مثبت مردم بهخصوص پس از تجربه دوره مجاهدین و طالبان نسبت به حکومت دکتور نجیبالله مثبتتر شد.
این دیدگاه حتی به مخالفان سابق دکتور نجیب نیز سرایت کرد و مارشال فهیم فقید در یکی از سخنرانیهایش از وی به نیکویی یاد نموده و گفته میشود که شخص آمر صاحب نسبت به انکار نجیبالله بهخاطر رفتن با آنان افسوس خورده و ناراحت شده بود.
دوم، دیدگاه همکاران حزبی و حکومتی دکتور نجیبالله است که وی را شخص سلطهطلب، تک رای، استخباراتی و گرفتار در مناسبات قومی عنوان میکنند!
دکتور نجیبالله امروز دیگر در بین ما نیست و همان که گفتهاند مرد را از دشمنانش بشناسید. دکتور نجیبالله برای من پس از مرگش، بیشتر احترامبرانگیز است؛ زیرا او توسط عمال ایاسای به فجیعترین شکل ممکن به قتل رسید و کافیست کمی شهامت، مقداری غیرت و ذرۀ عزت نفس داشت تا دستکم به وی بیاحترامی نکنیم!
نکته آخر اینکه من طرفدار یا هواخواه سیاسی دکتور نجیب نیستم، اما همین که دیروز چند تن ملا و چلی جمع شده و هواداران وی را تهدید به مرگ کردهاند، با گردن فراز و سر بلند خود را در جمع هواداران وی میشمارم و با زبان رسا اعلام میکنم که اگر هواداران دکتور شهامت تجلیل وی را به خرچ دهند، محض به دلیل مخالفت با زورگویی و تلاش برای یکدست سازی جامعه، در کنارشان هستیم!