ستیز مجلس با گرسنگان
سید ضیا کوهی
حکومت شفاف عمل کند
در ابتدای شیوع کرونا در افغانستان، تعدادی از سرمایهداران بهشمول نمایندگان مردم در پارلمان برای شهرتطلبی اقدام به کمک مردم کردند.
کمیت تبلیغات بر کمیت و کیفیت کمکها سنگینی میکرد. وکلا عکسهای رنگارنگشان را در چهارطرف بوجیهای ۱۰کیلویی برنج و آرد و در بین پاکتهای یک کیلویی لوبیا و عدس و در بغل بوتلهای روغن چسپاندند.
موترهایی را که در آن کمکها را انتقال میدادند نیز همانند موترهای لاری تزیین شده بود. در هنگام توزیع کمکها نیز بیانیههای آتشین همانند بیانیۀ تاریخی چهارونیم ساعتۀ فیدل کاسترو در سازمان ملل را برای مردم ایراد کردند.
عکسها و بیانیهها را در صفحات مجازی، کانالهای تصویری انترنتی را از طریق تلویزیونها پخش و نشر کردند و تعدادی از هواداران و سربهدارانشان نیز بهبه و چکچک کردند و صفاتی چون خدمتکار، عیار، مظلومنواز، غریبپرور و تکیهگاه مردم را نثار سخاوتمندان زمان حال و اجداد و گذشتگانشان کردند.
این مردمان متمول متظاهر فکر میکردند که ویروس کرونا یک شوخی است و بهزودی دامن مردمان جهان را رها خواهد کرد و بیشترشان متاثر از تیوری توطیه بودند و فکر میکردند که کرونا تبلیغات است.
وقتی کرونا چهرۀ اصلی خود را به نمایش گذاشت این افراد خیر گم شدند و در اوج وحشت یادی از مردمان مریض و گرسنه نکردند.
برعکس، خود را قهرمان پیروز در جنگ کرونا تراشیدند و عکسهای خود را در حال عطسه، آش خوردن، پاککردن خلط بینی و بالونهای وصلشدۀ اکسیژن به دهان در صفحات مجازی نشر و پخش کردند.
کرونا این نکته را به اثبات رساند که سرمایهداران از هر چیز به نفع خود سواستفاده میکنند و چیزی به نام اخلاق و انسانیت در وجودشان نیست.
یکی از خوبیهای کرونا این بود که ماهیت سرمایهدار را برای مردم نشان داد که سرمایهدار از گرسنگی، فقر و مریضی مردم نیز سواستفاده میکنند.
در اوج ویروس کرونا دولت به حمایت جامعۀ جهانی پلان کمک به مردم را روی دست گرفت.
در یک مرحله اقدام به توزیع مواد خوراکه و در مرحلۀ بعدی اقدام به توزیع نان خشک کرد که دارای نواقص جدی بود، اما در آن شرایط دشوار توانست مشکلات جزیی تعدادی از شهروندان کشور را حل نماید.
نواقص اجرای این برنامه سه علت عمده داشت:
اول، کمبود بودجۀ دولت. دوم، عدم تجربۀ دولت برای امدادرسانی در بحرانهای کلان و غافلگیرکننده و سوم، عدم موجودیت آمار دقیق نفوس کشور.
به تاریخ ۲۸سرطان، رییسجمهور غنی برنامۀ امدادی «دسترخوان ملی» را اعلان و افتتاح کرد.
هزینۀ آن به مبلغ ۲۸۰ملیون دالر را کشورهای همپیمان افغانستان از طریق بانک جهانی کمک کرد. تعداد ۵ملیون خانوادۀ بیبضاعت و برای هر خانواده مبلغ ۴هزار افغانی در نظر گرفته شد.
پارلمان بر اساس انگیزههای سیاسی و شخصی در مقابل این طرح بهشدت موضعگیری کرد. نپذیرفتن این طرح از سوی پارلمان به این معناست که وکلای پارلمان، مردم بحرانزده و گرسنه را مستحق ۴هزار افغانی نمیدانند. در حالیکه هر وکیل حداقل ماهوار ۳لگ افغانی از بودجۀ ملی امتیاز و معاش میگیرد. تنها تیل یک روزۀ موترهای آخرین سیستمشان ۴هزار افغانی میشود. نام این اتحاد را باید اتحاد وکلای پارلمان در مقابل مردمان گرسنه گذاشت.
قابل تذکر است که این طرح پیامدهای مثبت سیاسی و اجتماعی آتی را در پی دارد.
پیامد اول، کمک هزینهیی برای خانوادههای دچار مشکلات شدید اقتصادی میشود. پیامد دوم، رابطۀ دولت و ملت تقویت و مردم نسبت به دولت امیدوار و از آن بیشتر حمایت میکند. پیامد سوم، دولت تجربۀ امدادرسانی در حالتهای بحرانی را کسب میکند. پیامد چهارم، تفاوت دولت با گروههای تروریستی به شمول گروه طالبان آشکار می شود. طالبان، مردم ۴۷ ولسوالی را از این کمک محروم ساختهاند. پیامد پنجم، مردم متوجه حقوق خود بالای دولت میشوند. و بالارفتن توقع مردم از دولت، دولتمردان را وادار میسازد که بیشتر فعالیت کنند و توقعات مردم را برآورده سازند. از این طریق مردم حسابخواه و دولت پاسخگو به وجود میآید.
پیامد ششم، از آن جا که این کمکها از طریق همکاران بینالمللی افغانستان صورت گرفته، اعتماد مردم بالا رفته وبه این نتیجه میرسند که ما در همکاری با کشورهای دیگر میتوانیم به توسعه برسیم.
مهمتر از همه، این کمک به معنای بازگردان حق مردم به آنان و کمک مخصوص رفع گرسنگی ناشی از بحران کویید۱۹ است و اگر این کمک عملی نشود اعتماد جامعۀ جهانی و همکاران بینالمللی کشور از دولت سلب میشود.
اکثریت اعضای پارلمان با سرمایههایی که منابعشان مبهم و نامشخص است وارد پارلمان شدهاند. آنان بدون اینکه وضعیت دشوار مردم را درک کنند با استفاده از این وضعیت میخواهند که حسابهای شخصی را با حکومت تصفیه کنند و یا از این کمکها نیز امتیاز بگیرند.
همه باید متوجه باشیم که هر حرکت و طرح که برای تقویت نظام اجرا شود به نفع تمام مردم افغانستان به شمول وکلاست.
در این برهه از زمان، این کار به معنای مقابله و ستیز با مردم است. این حرکت پارلمان هیچ معنایی جز دشمنی و خصومت با مردم ندارد. بعضی اوقات هر انسان چه وکیل و چه موکل باید از مولفههای اخلاق انسانی که یکی از آن مولفهها تعاون و همکاری با مردم است، پیروی کند.
در آخر از حکومت نیز توقع میرود که در توزیع کمکها شفافیت را تضمین نماید و از حیف و میل جلوگیری شود. یک تیم صادق و وطندوست مرکب از حکومت، نمایندگان مردم و جامعۀ مدنی تشکیل دهد و با پیروی از اصل شفافیت برنامۀ دسترخوان ملی را عملی سازد.