مذاکرات صلح؛ یکجانبهگرایی ممنوع!
در رسیدن به توافق با طالبان نباید شتابزده عمل کرد
سرمقاله/ با سفر رییسجمهوری به دوحه، این نگرانی مطرح شد که امکان دارد دولت با فشار کاخ سفید، عجولانه به توافقاتی تن دهد که شاید به نفع طالبان تمام شود.
شکی نیست ترمپ از توافق با طالبان و گفتگوهای صلح افغانستان به عنوان دستمایۀ انتخاباتی استفاده خواهد کرد. از اینرو تلاشهای کاخ سفید بیشتر بر آن است که پیش از انتخابات دسمبر امریکا، گفتگوهای افغانستان به هر طریق که شده به توافقی برسد.
اما سادهانگارانه است اگر انتظار داشته باشیم، بحران چهلسالۀ کشور و بهویژه جنگ ۲۰سال اخیر یکشبه پایان یابد، آن هم با فشار و عجلۀ یک دولت خارجی.
دولت و هیات مذاکرهکنندۀ صلح با اِشراف بر این مساله، تا این مرحله نشان داد که قصد ندارد گفتگوهای صلح با طالبان را شتابزده پیش ببرد. البته دولت برای برقراری آتشبس فوری، تلاش و عجله داشت و در این راستا قدمهای کلانی برای برداشتن موانع مذاکرات صلح و با نیت خیر برای پایان دادن جنگ برداشت، از جمله رهاییِ بخش بزرگی از زندانیان طالب.
از سوی دیگر، این نکته را نباید فراموش کنیم توافقنامهیی که طالبان با زلمی خلیلزاد در دوحه امضا کرد، توافق این گروه با کاخ سفید است، نه کل حاکمیت امریکا؛ زیرا کنگره تایید نکرده و نشان داده نگرانیها و پرسشهای جدی دربارۀ مفاد آن دارد. طالبان نیز نشان داده که با استفاده از وضعیت پیشآمده، قصد دارد حداکثر سود را ببرد. تاکید طالبان بر پیشفرض بودن موافقتنامۀ این گروه با زلمی خلیلزاد بهعنوان اساس مذاکرات بین دولت و طالبان در همین راستاست.
از این جهت، واضح است که گره خوردن گفتگوهای صلح افغانی به نتایج انتخابات پیشروی امریکا گرهگشای پرونده صلح نخواهد بود. مردم و دولت افغانستان انتظار دارند که منافع کشور اساس گفتگوها بین دولت و گروه طالبان باشد، نه خواست دولتهای خارجی یا منافع زودگذر یک جناح در دولت خارجی.
افزون بر این، رییسجمهور غنی شرطی تازه و به نظر شمار زیادی از آگاهان امور، دیرهنگام را مطرح کرد و آن اینکه هرگونه توافق با طالبان باید مورد تایید پارلمان و لویه جرگه قرار بگیرد، اما از ابتدا این شرط به صورت تلویحی در دستور کار ارگ بود؛ چنانچه آزادی زندانیان خطرناک طالبان با تایید لویه جرگه صورت گرفت.
به بیان دیگر، اشرف غنی با پیش گذاشتن شرط جدید میخواهد به یکجانبهگرایی در گفتگوهای صلح قطر در سطح ملی و بینالمللی خاتمه دهد.
در گذشته نیز دیدیم افراد و جناحهایی از داخل کشور تلاش کردند با کنار گذاشتن دولت و حکومت با طالبان به توافقاتی دست یابند که ره به جایی نبردند.
در سطح بینالمللی، عجله و فشار امریکا برای به نتیجه رساندن گفتگوهای قطر نیز یکجانبهگرایی است.
سوای اینها، اصل رایج در دولتهای دموکراتیک این است که مسایل ملی با تایید هر سه قوای دولت انجام شود. در قانون اساسی کشور نیز اصل بر این بنا شده که کنوانسیونها و اسناد بینالمللی و هرگونه موافقتنامه در سطح ملی به تایید پارلمان، ستره محکمه و ریاست جمهوری برسد تا جنبۀ ملی و قانونی به خود بگیرد.
بنابراین در یک جمعبندی کلی همۀ تلاشها از همه جهتها باید بدین صورت باشد که گفتگوهای صلح به مدیریت خود افغانها انجام شود، نه با دخالت و نفوذ خارجیها.
نباید مذاکرات صلح، سریع و طبق مقتضیات کنونی امریکایی رقم بخورد، زیرا مسالۀ افغانستان نمیتواند مسالۀ امروز انتخابات امریکا باشد. جریان گفتگوها و ماهیت توافقات با طالب با رعایت اصول قانون اساسی و درنظر گرفتن اصل تفکیک قوا انجام شود، نه جناحی و دور زدن منافع ملی.
در نهایت این واقعیت باید درنظر گرفته شود که جامعۀ افغانستان متکثر است و نباید در گفتگوهای صلح قربانی بازیهای یکجانبه، شتابزده، غیرواقعبینانه و خلاف ارزشهای دموکراتیک شود.