نهضت امانی و بیداری زنان
در پهلوی برخی از برنامههای اصلاحطلبانه امانالله خان یکی از موارد بسا مهم و قابل توجه در حکومت او حمایت بیدریغ از زنان از طریق شکلگیری نهضتها و انجمنها مربوط به این طبقه بود.
برای اولینبار نهضت زنان افغان که در زمان شاه امانالله خان شکل گرفت محور اصلی آن را پیشرفت و نجات زنان افغان از محرومیتهای دامنگیر آنان میساخت.
نهضت زنان بیشتر با تاسیس مکاتب دخترانه و جریده هفتگی بهنام ارشادالنسوان در سال 1300 هـ 1921م آغاز به کار نمود. واضح بود که این جریده برای تعلیم زنان افغانستان تاسیس شده و مدیریت این جریده را اسما رسمیه معروف به بیبی عربی، همسر محمود طرزی و سردبیری آن را روحافزا معروف به منشیه (دختر محمد زمان خان خازنالکتب و همسر حبیب الله طرزی) به عهده داشت.
اهداف عمده این نهضت «فراهمآوری حقوق و آزادیهای زنان در عرصههای تعلیم و تربیه، حق تحصیل و حق کار، آزادی بیان و فعالیتهای سیاسی و مدنی و سفرهای تحصیلی زنان به خارج از این کشور و در کل تلاش در راستای بیداری زنان بود» که همۀ این دستآوردها ناشی از تلاشهای ملکه ثریا خانم اعلیحضرت امانالله خان بود.
ملکه ثریا که در خانواده یک نویسنده و یک سیاستمدار نامدار افغان که هم پدر و هم پدرکلانش، همگی شاعر، نویسنده، هنرمند و هنردوست و روشنفکر بودند، در 24 نوامبر 1899م در دمشق بدنیا آمد، در 1905م با خانواده خود به افغانستان برگشت و در سال 1913 با شهزاده امانالله خان ازدواج کرد.
تولد ملکه در خارج از کشور و پرورش او در یک خانواده تحصیلیافته از یکسو و از طرف دیگر ازدواج او با شاه ترقیخواه افغانستان فرصت مناسب بود تا ملکه برای تغییر وضعیت زنان افغان فعالیتهای ارزندهیی انجام دهد.
امانالله خان بعداز حصول استقلال سیاسی و نقش زنان در روند تحولات اجتماعی توجه خاص مبذول داشت؛ پروسۀ نجات زنان را به حیث شهروندان متساویالحقوق آغاز نمود و بر تاسیس انجمن نسوان و مکاتب دخترانه اقدام کرد.
وی تعدادی از دختران را برای فراگیری تحصیلات عالی در رشتههای طبابت و نرسنگ و غیره به ترکیه فرستاد. «شاه ازدواج با صغیر را ممنوع اعلان کرد و ازدواج مرد با چهار زن را به یک زن محدود ساخت. در مورد طویانه و عروسی نیز قیودی وضع کرد تا فشار عروسی از روی شانههای خانواده دماد کم کند و نیز سن ازدواج را برای مردان 22 سال و برای دختران 18 سال تعیین نمود.»
شاه افزون بر موارد بالا در اجرای سایر پلانهای همسرش همکاری جدی داشت و عملا همراه با یارانش با حمایت آن اصلاحات و سیعی را روی دست گرفت که از جمله میتوان نهضت زنان در این دوره یاد کرد.
او بر خلاف پدرش قانون حرمسراسازی را باطل اعلان کرد. زنانی را که امیر حبیبالله خان در یک مکان جمع نموده بود آزاد نمود و اعلان نمود هیچکس حق ندارد بعد از این تاریخ در سرزمین افغانستان حرمسرا بسازد.
و در این وقت بود که ملکه ثریا با همکاری شوهرش برای اولین بار، اولین مکتب نسوان را بهنام مستورات در 1920م در کابل به صورت مستقل جهت آموزش و پرورش تکامل معنوی زنان وطن پایهگذاری کرد.
این مکتب که در “شهر آرا” موقعیت داشت بیش از 40 تن از دختران کابل شروع به آموزش نمودند و ملکه در روز گشایش رسمی این مکتب از بذل توجه و مساعی همه جانبه شوهرش در زمینه ایجاد فرصتهای برابر برای زنان و دختران افغان قدردانی ویژه کرد.
به تعقیب آن در سال 1921 بعداز تاسیس و افتتاح مکتب مستورات بر فعالیتهای فرهنگی زنان روح تازه دمیده شد و بعد از آن دومین مکتب نسوان را ملکه ثریا و مادرش به مصارف شخصی خویش تاسیس نمودند. این مکتب به سویه لیسه بود و در سال 1921 بهنام عصمت افتتاح که بعدها بهنام ملالی مسمی گردید.
شاه امانالله و ملکه ثریا هردو از اندیشههای محمود طرزی در جهت آزاد ساختن زنان از قیودات روشهای زنستیزانه الهام میگرفتند. شاه در این زمینه هیچ برنامهیی روی دست نمیگرفت، مگر با رهنمودهای سازنده خسرش طرزی و خانمش ملکه ثریا که به هر لحاظ آنها در زمانۀ خودشان که تجارب لازم را از خارج با خود داشتند مردمان بیبدیلی بودند و شاه برای پیشبرد امور حکومتداری سخت نیازمند مشاورههای آنان بود.
جان کلام اینکه در این وقت در برنامههای اصلاحی دولت برای حقوق زنان فصل خاصی از “امید و زندگی” باز شده بود. گذشته از حرکتهای جداگانۀ دیگر برای احیای حقوق زنان، بنابر درخواست ملکه ثریا در تابستان 1928م “انجمن حمایت نسوان” نیز تشکیل شد و دوازده نفر از زنان بافهم کابل اداره انجمن را بهدست گرفتند و خواهر شاه کبراجان مسئولیت اداره این انجمن را بدوش گرفت.
بدینسان برای نخستینبار زنان در کار ادارۀ مملکت با مردان شریک شدند. اما متاسفانه دیری نپایید که فرایند سیاستگذاری نهضت زنان نیز مثل سایر بخشهای دیگری سیاست امانی به افراط گرایید. ملکه ثریا که در سفر اروپا شوهرش امانالله خان را همرایی میکرد همین که از سفر اروپا برگشت همسان شوهرش سخت تحت تاثیر فرهنگ و تمدن غرب رفته بود.
رفتارهای شخصی ثریای عملگرا از یکطرف و طرح و برنامههای حمایتیشان از زنان از طرف دیگر، خشم اکثر از مردم افغانستان بهخصوص طبقۀ روحانی را برانگیخت.
ملکه در تاریخ 25 جولای 1928م در اخبار امان افغان ضرورت رفع حجاب را بیان کرد و به تعقیب آن شاه طی دعوتی از زنان از پیشرفت و آزادی آنان در سایر کشورها صحبت کرد و اظهار داشت که «اگر شوهرانشان به آنها آزادی نمیدهند، حق دارند ایشان را هدف گلوله قرار دهند، و وی شخصا سلاح لازم را برای اجرای این کار در اختیارشان قرار خواهد داد».
در فرجام این حرکت نسبتا تندگرایانه شاه و خانمش در جامعه بسته و قبایلی افغانستان با تفکر سنتی روبرو شد که شاه امانالله در قیمت برپایی و تشویق به ارزشهای ترقیخواهانه و حمایت از نقش اجتماعی زنان هزینۀ گزافی را پرداخت کرد.
به هر روی امانالله خان و خانوادۀ طرزی در راستای تغییر وضعیت زنان از طریق بلند بردن سطح آگاهی آنان نسبت به حقوقشان تلاشهای پیگیر و همهجانبهیی نمودند، اما با تاسف که درک پایین حکومت از جامعه سنتی افغانستان و انتظار بلند از تغییر زودهنگام افکار مردم نسبت به ارزشهای جوامع مدرن، سرانجام همه برنامههای حکومت امانی اخص برنامههای حمایت از زنان را به ناکامی نافرجام روبرو ساخت.
آنها رفتند، اما امروز اقدامات تجددخواهانهشان به عنوان نقشه راه در راستای شکلگیری جنبشها و حرکتهای تظلمخواهانه حقوق زنان کشور هنوز باقی است.
عصمتالله راغب؛ نویسنده و فعال اجتماعی