چرا مشارکت پایین بود؟
افغانستان پس از توافق بن، حداقل چهار انتخابات ریاستجمهوری و سه دور انتخابات پارلمانی را تجربه کرده است. هر دور از انتخابات مشکلات و چالشهای خاص خود را به همراه داشت.
میزان مشارکت در هر دورهیی متفاوت بوده است. برای نمونه در دور اول انتخابات ریاستجمهوری که در آن حامد کرزی، جنرال دوستم، محمد محقق و یونس قانونی کاندیدا بودند، مردم با رویکرد قومی به صحنه آمده؛ میزان مشارکت به بیش از هشتاددرصد رسید.
در دورههای بعد به دلیل عوامل مختلف میزان مشارکت در حد متوسط باقی ماند.
انتخابات سال جاری با مشارکت پایینی همراه بود. چیزی که برای همه غیر متصور بود. کاهش مشارکت دلایل و عوامل خاص خود را دارد که به صورت فشرده بیان میشود.
سایه صلح بر سر انتخابات
از بهار امسال به غیر از اعضای تیم دولتساز، سایر تیمها و شخصیتهای سیاسی به صورت مطلق بر اولویت صلح بر انتخابات تاکید داشتند. این موضوع به حدی جدی شده بود که حتا در جریان کمپاین افراد دفاتر مختلف همه روزه سوال میکردند که آیا واقعا انتخابات برگزار میشود یا خیر؟
یکی از کاندیدان در جریان صحبتهای کمپاین خود بار بار تاکید کرد که انتخابات برگزار نمیشود. حتا داکتر عبدالله چند روز مانده به انتخابات گفت: حاضر است برای صلح از انتخابات کنار رود. همچنین حلقه مربوط به حامد کرزی و برخی شخصیتهای دیگر سیاسی آهنگ تحریم را بلند کردند. از سوی دیگر در اوج کمپاینها بحث توافق صلح با طالبان با محوریت آقای خلیلزاد مطرح بود. در دو ماه دوره کمپاین، افکار عمومی همه متمرکز روی موضوع صلح بود. روایت حاکم در فضای کمپاینهای انتخاباتی، صلح بود. همین سبب شد تا انتخابات به عنوان گفتمان مسلط مطرح نباشد.
دولت موقت، تحریم انتخابات
بحث دولت موقت، تحریم و تاخیر انتخابات همه روزه از سوی رسانهها به عنوان یک بحث جدی مطرح میشد. برخی مقامهای سیاسی نیز بر این موضوع تاکید داشتند. مردم هم این موضوعات را به صورت جدی تعقیب میکردند. حتا چند روز قبل از انتخابات، بحث تاخیر و یا عدم برگزاری انتخابات در محافل مطرح بود. رییسجمهور غنی و رهبری تیم دولتساز همواره بر تطبیق اصل قانون اساسی و برگزاری انتخابات تاکید داشتند. به گفته آقای صالح، تیم دولتساز موفق شد تا جلوی کودتای سفید را بگیرد. اما بحث تاخیر انتخابات، تحریم انتخابات و گزینههای دیگری مانند دولت موقت، از عوامل عمده در کاهش میزان مشارکت به شمار میرود.
نبود کاندیدان جدی
موجودیت کاندیدان برجسته و جدی از عوامل مهم و عمده برای خلق فضای انتخاباتی و ایجاد شور و هیجان برای مردم است. در این دور واقعا جای کاندیدان برجسته به حیث رقیب جدی تیم دولتساز خالی بود. برخی کاندیدان حتا در یک ولایت برای کمپاین حضور نیافتند و برنامه خود را به صورت رسمی شروع نکردند. برخی کاندیدان به سوژه طنز انتخاباتی بدل شدند. برخی دیگر هم فقط در ساحه کوچک و جزیرههای خاصی از پایگاه اجتماعی برخوردار بودند. در این میان تنها دو تن از کاندیدان ظرفیت لازم را برای رقابت در سطح ملی داشتند.
کمپاین شهرمحور
در این دور از انتخابات بخش زیادی از گردهماییها و برنامهها در کابل متمرکز بود. شاید برخی هم از ولایات به کابل آمدند. بانکهای اصلی رای در قریهها است. قریهها فاقد شور و هیجان انتخاباتی بودند. حتا پوستر کاندیدان هم به قریههایی نرسیده بود.
چند گردهمایی مهم در سطح کلانشهر و چند تا در برخی ولسوالیها صورت گرفت. این گردهماییها نیز محدود بود. در این دور کاندیدان در اکثریت شهرها حضور نیافتند.
همزمانی یک انتخابات دیگر مانند شورای ولایتی و یا ولسوالیها میتوانست در ایجاد فضای بهتر کمک کند. اما این کار متاسفانه صورت نگرفت.
فقدان برنامههای آگاهی عامه
کمیسیون انتخابات در آگاهی عامه برای شرکت مردم به پای صندوقهای رای موفق نبوده است. ابزارهای مختلفی کمک میکند تا به مردم آگاهی داد. مساجد، شبکههای مخابراتی و رسانههای صوتی و تصویری ابزارهای مهمیاند. حتا رسانههای جمعی برنامههای رضایتبخشی برای آگاهی عامه نداشتند. بحثهای رسانهها نیز بیشتر حاشیهیی بود. رسانهها نقش مهم در ایجاد فضای گرم انتخاباتی دارند. اما در این دور این نقش چندان برجسته و محسوس نبود. حتا مناظرههایی که ایجاد شد به مردم روحیه انتخاباتی نبخشید.
نخبهمحوری
تمام ستادهای انتخاباتی امکانات خویش را در اختیار نخبهگان قرار دادند. وکلای پارلمان، اعضای شورای ولایتی، برخی فعالان جامعه مدنی، برخی شخصیتهای سیاسی و فرهنگی به امکانات بیشتر کمپاین دسترسی داشتند. همۀ این افراد بیشتر در کابل و یا برخی کلانشهرها حضور داشته و برنامههایی را با استفاده از طریق کنترول از راه دور مدیریت میکردند.
به نظر میرسد که اگر از امکانات توزیع شده به صورت مفید و موثر در همه تیمها استفاده میشد؛ میزان مشارکت به مراتب بهتر میشد. تمرکز روی نخبهها سبب شد تا صدای تیمها در شهرها متوقف شود و قریهها و روستاها از پیامهای اصلی محروم گردد.
دلایل دیگر
میزان مشارکت در کشورها متفاوت است. برخی کشورها با تاپه کردن در شناسنامههای رایدهندگان عملا فضایی اجباری را برای شهروندان خود فراهم کردهاند. در برخی کشورها به دلیل اعتمادی که وجود دارد، پیروزی هر یک از احزاب برای شهروندان اهمیت خاصی ندارد. در برخی کشورهای دیگر عوامل مختلفی دخیل است. در افغانستان خوب است که همه عوامل بررسی شود تا با آسیبشناسی دقیق بتوانیم فرصت مشارکت را برای دورههای بعد فراهم کنیم.
برای نمونه جدالهای انتخابات پارلمانی روی اعتماد مردم به شدت اثر داشت. کمیسیون ضرورت دارد تا اعتماد مردم را احیا کند. این کار بستگی به عملکرد کمیسیون دارد. در غیر آن فضای بیباوری به کاهش مشارکت منجر میشود.
در پایان یک واقعیت مهم را نباید فراموش کرد. در گذشته مردم به آدرسهای قومی رای میدادند، اما اکنون از این آدرسها ناامید شدهاند. همین رهبرانی که ادعای رای میلیونی میکردند چند نفر را به پای صندوقهای رای حاضر کردند؟ انتخابات در فقدان احزاب موثر و ملی دشوار و پرهزینه است. افغانستان با عبور از احزاب ورشکسته میتواند به سوی احزاب ملی و معیاری حرکت کند؛ در فقدان احزاب سیاسی مبارزههای انتخاباتی بینهایت دشوار خواهد بود. اکنون که انتخابات با تمام چالشها برگزار شده، باید منتظر ماند تا کمیسیون انتخابات نتایج ابتدایی و نهایی را اعلام کند.
شاهحسین مرتضوی؛ مشاور ارشد ریاستجمهوری
جناب آقای مرتضوی!
درفشانی های شما صرف به خاطر ماست مالی وضعیت ناگواری است که دولت وحدت ملی به رهبری داکتر غنی به وجود آورده است. به خاطر حفظ مقام و موقعیت خود از گفتن عوامل اصلی که مشارکت همگانی برای تعیین سرنوشت کشور بار می آورد، رندانه طفره رفتید. عوامل اصلی نبود مشارکت همگانی چیز های دیگری است که به ارگ سالاران بر می گردد و شما از ترس قهر و دشنام های خان دپلوم دارجرئت و شهامت گفتن آن را نه دارید.
به نظر من آن چه که باعث دلسردی مردم شد و نبود مشارکت همگانی را در انتخابات به دنبال داشت، می تواند عواملی چون : ناکارآمدی حکومت، تجربه های تلخ گذشته، تهدیدات امنیتی، ارائه نه کردن برنامه های کاری توسط شمار زیادی از نامزدان، شرکت نه کردن در مناظره های انتخاباتی، فرار از مناظره انتخاباتی، بی حرمتی و بی اعتنایی به رای مردم، مهندسی انتخابات، تقلب گسترده و سازمان یافته، وعده های واهی نامزدان در گذشته و نا امیدی از سیاستمداران حاکم می توان عنوان کرد.
خواهشمندم کمی واقع بینانه عمل کنید. مقام های سخنگویی و مشاور ارشد و اوسط و ادنی بودن موقتی است ولی مردم همیشه هستند و خواهند بود. با حرمت مزید.
بله!
با عوامل ذکر شده موافقم.
تلاش های آقای غنی و تیم اش بخاطر برگزاری یک انتخابات شفاف و همه شمول قابل قدر است. برگزاری انتخابات خود پیروزی تیم دولت ساز به رهبری آقای غنی را دلالت میکند زیرا سایر تیم های انتخاباتی در یک هفته قبل از انتخابات کاملاً برخلاف این پروسه ملی بودند و شکی نیست که آنهم بخاطر ضعف شان در رویارویی با تکت انتخاباتی دولت ساز بود.
واقعا خیلی ابعا د مختلف وعالی داشت خوشم آمد قلم تان همیشه رسا باد