عبدالله ترهخیل!
فرید معروف
افغانستان در اثر جنگ ویرانگر چهلساله به یک کشور کاملا غیر نورمال تبدیل گردیده است. از همین رو فرایند رشد افراد از جایگاه عادی به جایگاه و منزلت بلند اجتماعی و سیاسی نیز یک فرایند کاذب و غیر نورمال میباشد که آدمها در مقیاس خصلتهای تهور و شرارتآفرینی خود به منزلت بلند سیاسی و اجتماعی دست پیدا میکنند.
از همین رو اغلب چهرههای برجسته سیاسی و اجتماعی در این سرزمین کسانیاند که در برههیی از زمان زندگی خود در اوج شرارتآفرینی، قانونگریزی و اخلاقستیزی زیستهاند و از همین آدرس به جایگاه و پایگاه بلند سیاسی و اقتصادی صعود کردهاند.
برخی قوماندانهای جهادی و حتا بسیاری از رهبران سیاسی نه بهدلیل سواد سیاسی و ظرفیت فهم خود، بل بهدلیل تهور و شرارتآفرینی خود مورد توجه افکار عامه قرار گرفتهاند و پس از دستیافتن به ثروت نامشروع بهعنوان شخصیتهای مهم و مرکزی بر افکار عامه تحمیل شدهاند.
یکی از چهرههایی که با همین خصوصیات در سالهای پسین و پس از سقوط طالبان از حومۀ شرقی کابل سر برآورد، مولوی یا ملا ترهخیل میباشد که هم به دلیل ظرفیت شرارتآفرینی و هم بهدلیل هویت ملایی در موارد متعدد و به دفعات متوالی از دایرۀ قانون خارج گردیده و بیشترینه با استفاده از عواطف دینی و مذهبی مردم به استحکام پایگاه و جایگاه خود و اندوختن ثروتهای کلان پرداخته است که با استفاده از همین مزیتها موفق به ورود به پارلمان افغانستان نیز گردیده است.
از چشمانداز قضایی و عدلی آقای ترهخیل به موارد متعدد نقض قانون و دستبرد به مالکیت مردم و دولت متهم است، اما به دلایل مختلف از جمله بهدلیل مصونیت پارلمانی که تا یکسال قبل از آن برخوردار بود مورد بازخواست قرار نگرفته است.
ملا ترهخیل دیگر آن داملای محرابنشین مسجد نیست که برای رضای خداوند و طلب اعمال خیر از مردم، گوشه مسجد را برمیگزیند و با تکیه بر کمک و مساعدت مردم مومن و نمازگزار امرار معاش میکند. ملا ترهخیل اما سالهاست که پادشاه بلامنازع بخشی از حومۀ شرقی کابل است و بهدلیل داشتن منابع سرشار مالی به پادشاه رعیت نیست و در پیشگاه خداوند هم به مشکل سر بندگی فرود میآورد.
او در سالهای پسین، سرمایه و ثروت کلانی را انباشته است و اکنون مالک تشبثات کلان است که هرازگاهی از خانه آهنگ جای دیگر میکند، کاروانی از موترهای زره و پیکاپهای محافظان مسلح با سلاحهای سبک و سنگین او را همراهی میکنند. گاهی نزدیک به چهل نفر مسلح و چهار موتر زره با دو پیکاپ تعقیبی در امر انتقال ملا از یک مکان به مکان دیگر، جادههای کابل را مسدود میکنند تا ملا فارغ از نگرانی امنیتی به مقصد برسد.
ترهخیل اما شانس دیگری هم دارد که ملا است و آموزهها و مقدسات دینی مذهبی بهعنوان محکمترین و پرصلابتترین وسیله برای تامین منافع او قرار گرفته است.
از همین رو هرگاه کسی با او آهنگ مخالفت و دشمنی کند، در واقع با پای خودش مسیر نابودیاش را پیموده است و با پاهای خودش، خودش را به جهنم واصل کرده است. از این رو، او تا هنوز تکتاز و تیرانداز میدان رقابت است و تاهنوز کسی هم نتوانسته است حومه پادشاهی او را متصرف شود؛ حتا اللهگل مجاهد هم زورش به او نرسیده است.
هرچند او در آخرین انتخابات پارلمانی نتوانست وارد پارلمان شود، اما موفق گردید کسی از نزدیکانش را به پارلمان بفرستد. جالب اینکه این ناکامی نتوانسته است بر دستگاه شرارتآفرینی او تزلزل ایجاد کرده و او را به اطاعت از قانون وادارد.
همین چندی پیش پس از ادای نماز در مسجد ارگ ریاست جمهوری بر سر وزیر حج و اوقاف حمله برده و رکیکترین دشنامها را نثار او کرده بود. هرچند او تلاش کرد پس از فراگیرشدن این خبر به توجیه رفتار خود بپردازد، اما گفته میشود که به دلیل این رفتار از سوی ریاست جمهوری به ثارنوالی معرفی گردیده است. البته تا چندی قبل او از حامیان تیم دولتساز بود، اما در این یکی دو روز عکسهای از او در کنار داکتر عبدالله دیده میشود و قرار اظهار منابع مطلع، او به تیم داکتر عبدالله پیوسته است.
منظور اصلی این متن این است که ملا ترهخیل و آدمهای مانند او که متهم به شرارتآفرینی و قانونگریزی بسیار است، حمایت او از یک تیم انتخاباتی که در صورت پیروزی ادعای عرضه خدمات شهروندی را دارد، تا کجا میتواند قابل جمع باشد؟
ملا ترهخیل قبل از اینکه یک ملا و عالم دینی باشد به ابزاروارگی دین میاندیشد که در کجا و چگونه میتواند از آن در راستای تامین ثروت و محافظت از ثروت بادآورده خود استفاده برده و با توسل به کدام حدیث و آیه میتواند خود را از گناههای انجامداده پاک و مبری اعلان کند!
از همین رو حمایت یک تیم انتخاباتی از ترهخیل، مشروعیت بخشیدن به تمام شرارتآفرینی، غضب ملکیتهای دولتی و قانونگریزیهایی میباشد که وی تا حالا به آن متهم گردیده، اما مورد بازخواست قرار نگرفته است.
اگر قرار باشد وعدههای تیمهای انتخاباتی برای مردم صرف یک شعار سیاسی میانخالی نباشد، ترهخیل و آدمهای مانند او که به هزار گناه متهماند، باید مورد بازخواست دستگاههای عدلی و قضایی قرار گرفته تا مردم مطمین شوند که زورمند و ستمگر مورد بازخواست قرار میگیرد.