تحلیل

برقی که اقتصاد کشور را فلج می‌کند!

تقریبا هشتاد درصد از برق افغانستان، وارداتی است و از کشورهای اوزبیکستان، تاجیکستان، قزاقستان و ایران خریداری می‌شود. در سال 2002، شش درصد از مردم به‌برق مطمین دسترسی داشته‌اند و اکنون به‌صورتِ تقریبی 35 درصد از جمعیت افغانستان از برق وارداتی استفاده می‌کنند.

نظر به‌گفته‌های مسوولان وزارت انرژی و آب، مصرف برق افغانستان فعلا 1150 میگاوات است که 240 میگاوات آن تولیدی و بقیه وارداتی است. افغانستان سالانه 280 تا 300 میلیون دالر امریکایی را برای کشورهای مزبور پول برق پرداخت می‌کند.

در سال جاری، بزرگترین مرکز تولید برق آفتابی افغانستان توسط رییس‌جمهور اشرف غنی در ولایت قندهار افتتاح شد، فاز اول این مرکز تولیدی ۱۵مگاوات برق تولید می‌کند و با تکمیل فاز دوم، میزان برق تولید شده در مرکز تولید برق آفتابی قندهار به ۳۰ مگاوات می‌رسد.

کار ساخت فاز اول آن در سال ۲۰۱۸ آغاز شد و به گفته شرکت ملی برق افغانستان (برشنا) فاز دوم آن با ظرفیت مشابه، درحال تکمیل شدن است. مرکز تولید برق آفتابی قندهار امکانات ذخیره برق ندارد و انرژی تولیدشده در طول روز، باید همزمان در شبکه برق به‌مصرف برسد.

در هر کشور، صنعت تولید برق، یکی از شاخص‌های توسعه به‌شمار می‌رود. چون بدیهی است که بخش صنعت و تولید بدون انرژی کافی پا نمی‌گیرد و به بالندگی نمی‌رسد. یعنی رابطه بخش تولید با برق ناگسستنی است و هر دو بخش یک‌دیگر را تقویت و کامل می‌کنند.

وقتی تولید داخلی رشد کرد و کسب‌وکار رونق گرفت، توزیع سرمایه‌گذاری‌ متوازن می‌شود و صنعت برق به‌خودبسایی می‌رسد.

افغانستان از نظر منابع آبی و بادی غنی است، ولی متاسفانه مدیران و مسوولان این عرصه، هنوز که هنوز است سیاست‌گذاری‌های جامع و اجرایی را روی دست نگرفته‌اند تا باعث افزایش تولید برق داخلی شود.

شرکت‌ها و تصدی‌های بزرگ و کوچک که در بخش تولید و خدمات مشغول کار هستند، با وجود برق به کار خود ادامه داده می‌توانند. اما متاسفانه برق کابل، نظر به آسیب‌پذیری‌هایی که دارد بارها در جریان سال قطع می‌شود و این پرچوی‌های پی‌درپی باعث نگرانی کسبه‌کاران می‌شود. چون به‌هیچ عنوان یک دکان‌دار که درآمدش بیشتر از 1000 افغانی در روز نیست، با انرژی حرارتی نمی‌تواند گذران کند. در هنگام قطعی برق، قیمت‌ تیل صعود می‌کند، چون مصرف تیل دو برابر می‌شود و واردکنندگان دیزل و پطرول بی‌رحمانه نرخ‌ها را افزایش می‌دهند.

برق وارداتی به‌شدت آسیب‌پذیر است. در چند سال پسین، ده‌ها بار در سالنگ از اثر ریزش برف قطع شده و کابل را در تاریکی فرو برده‌است. تنها حوادث طبیعی نیست که باعث قطعی برق می‌شود، طالبان در ولایت بغلان و کندز، بار بار پایه‌های برق وارداتی اوزبیکستان را انفجار داده و باعث شده‌اند که ماه‌ها مردم در تاریکی باشند.

در برخی موارد، در ازای قطع نکردن، پول درخواست می‌کنند و در تبانی با مردم محروم محل، دست به‌باج‌گیری می‌زنند. اما شرکت ملی برق افغانستان (برشنا)، برای رفع و دفع این رویدادها، هیچ سیاست و برنامۀ محافظتی ندارد که از وقوع همچو حوادث جلوگیری کند.

احتمال دیگری که داده می‌شود، این است که مافیای نفت، در براندازی پایه‌های برق وارداتی دست دارند. هم‌چنان در هنگام ترمیم پایه‌ها با سطح رهبری و اجرایی شرکت برشنا فشار می‌آورند که در بازسازی پایه‌های برق تعلل کنند.

تازه‌ترین موردش هم که چند وقت پیش رخ داد، گروهی در سالنگ جنوبی به جرم تخریب پایه برق به رهبری «مماتی سالنگ» دست‌گیر شدند. این گروه که ظاهرا طالب نمی‌باشند و دقیق معلوم نیست به چه هدفی پایۀ برق را تخریب کردند، با زور و فشار خواستار باج‌گیری از مسوولان شرکت برشنا بودند. یا به احتمال قوی از نشانی مافیای نفت دست به‌چنین اعمالی زدند.

حدود سه سال پیش وزارت انرژی و آب اعلام کرده بود که این وزارت‌خانه برنامه دارد تا ۴ سال آینده از منابع تجدیدپذیر مانند آب، باد و آفتاب، حدود ۲هزار مگاوات برق تولید کند و کشور را از نظر انرژی برق به خودکفایی برساند؛ وعده‌یی که به نظر می‌رسد با گذشت ۳ سال از ۴ سال وعده داده شده، هنوز با تحقق یافتن فاصله زیادی دارد. هزینه تولید این مقدار برق در ۴ سال ۶ میلیارد دالر اعلام شده بود.

با این وصف، برای خودبسایی اقتصادی و رفاه عمومی، باید صنعت تولید برق جدی گرفته شود. منابع بالقوه موجود است. وظیفه شرکت ملی برق (برشنا) در همیاری نهادهای مربوط است که پای سرمایه‌گذاری‌ها را به بخش تولید برق بکشانند و منابع سرشار را به کار اندازند. چون راه دیگری در پیش نیست جز این‌که در داخل افغانستان برق تولید و توزیع شود.

از یک‌طرف برق وارداتی کفاف نیاز‌های انرژی جامعه را نمی‌کند و در کنار آن با این همه قطع شدن‌ها و پرچوی‌ها، میلیون‌ها افغانی خسارات به کسبه‌کاران و تولیدکنندگان وارد می‌شود.

این یک زیان مضاعف است که برق با ده‌ها میلیون دالر امریکایی از کشورهای همسایه خریداری می‌شود و اما به دلایل مختلف به‌هدر می‌رود. پس پیوند عمیق توسعه و قدرت اقتصادی را با برق باید درک کرد. جامعه به انکشاف شکوفایی نمی‌رسد، مگر این‌که همه لایه‌های مهم صنعتی، تجارتی و تولیدی جدی گرفته شوند و یک‌دیگر را کامل کنند و رفاه عمومی را افزایش دهند.

سرمقاله/ روزنامه راه مدنیت

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا