دنیای بدون پاکستان، صلحآمیزتر خواهد بود
درک وضعیت منطقه از رودخانه اندلس تا مرز سوریه و ترکیه آسان نیست. هزاران سال از تاریخ پرافتخار امپراتوری فارس، نخستین قدرت جهان و عبور از مناطق شیعه و سنی میگذرد؛ مناطقی که زمانی بوداییان و زردشتیان میزیستهاند و قوّت آیین بودایی با ایمان یهودی عجین بوده است.
هماکنون این منطقه از طریق خرد و ثروت انباشته خود به جای اینکه در صدر تمدن پیشرو باشد، بهطور گستردهیی دچار مشکل شده است. افزون بر اینها اهمیت استراتژیک و ذخایر بزرگ نفتی آن میتواند اقتصاد جهانی را متأثر کند؛ اما بنیادگرایی تهاجمی، آشتی را بین مردم این منطقه بسیار دشوار کرده است.
قدرتهای غربی میدانند که اگر این منطقه را به حال خود بگذارند، بهاحتمالزیاد قربانی قدرتهای قوی منطقهیی خواهد شد. احتمالاً روسیه دوباره در حال بازگشت است و چین بهطور غیرمعمول به دنبال هژمون جهانی است.
درواقع چین همواره به آرامی از طریق راههای خشکه و دریایی خود در پی وصل شدن به خاورمیانه است. کسانی که توانایی کنترول خاورمیانه را دارند، میتوانند کانال سوئز و مسیر تجارت تنگه هرمز را کنترول کنند، جایی که ۳۰درصد مواد نفتی جهان از آن عبور میکند.
عوامل تاریخی
حضور تروریزم در این منطقه، موضوع نگرانکنندهیی است. خاورمیانه بیثبات بهانهیی برای قدرتهای غربی است تا هرگاه خواستند در امور این منطقه مداخله کنند.
از طرف دیگر، خاورمیانه آرام و باثبات به خرسها و اژدرها اجازه میدهد تا به اشغال این کشورها دست یازند. نباید فراموش کرد مغولها که از مغولستان – که اکنون چین شمالی نامیده میشود- خاورمیانه را اداره میکردند.
روسیه پس از حادثه «پنجده» در جنوب رود آمو، زنگ خطر را در لندن و کلکته به صدا درآورد و در نتیجه عواقب آن را به قدرت بزرگ نظامی وقت بریتانیا هشدار داد؛ هرچند روسیه تمایل داشت به ایران حمله کند، اما در آن زمان انجام این کار دشوار بود. با وجود ضعیف بودن ایران، فشارهای دیپلماتیک و اخطارهای انگلیس به روسیه بیشازحد ناخوشایند بود.
بریتانیای کبیر با استفاده از نیروهای عمدتاً هندی خود در کارزارهای خاورمیانه تاثیرات مختلفی در طول جنگ جهانی اول برجای گذاشت بهویژه بر کسانی که از امپراتوری عثمانی – که صرفاً دوست فصلی بریتانیا بود، با استفاده از نیروهای عمدتاً از هندوستان – فراتر از سرزمین هند در خاورمیانه، بهویژه در خلیج فارس تا سال ۱۹۵۵ تأثیرگذار بود.
انتخاب مجبورانه هند
بههرحال درک ما از این موارد، این است که یک خاورمیانه بیثبات به غرب اجازه میدهد تا در آن حضور داشته باشد؛ ازاینرو برای آنها کاملاً معنادار است تا اطمینان حاصل کنند که خاورمیانه بیثبات باقی بماند تا همچنان آنان تأثیرگذار بمانند.
هند بدون داشتن منابع قدرت خود، با انتخاب هابسون (جبری) یکی از سه گزینه در خاورمیانه روبروست: تحمل کنترول بنیادگراها، مبارزه با تروریستهای سنی بنیادگرایی که تعهد کردهاند هندوستان را به اسم اسلام تسخیر کنند. هند باید هژمونی روسیه و چین کمونیست را در خاورمیانه و اقیانوس هند و یا حضور غرب در خاورمیانه برای مهار خشونت اسلامگرایان را برگزیند.
برای هند، تنها گزینه آخری معنادار است، به این علت که غرب و هند، سه ارزش بسیار گرانقدر دارند؛ دموکراسی، آزادی دین و سیستم مشترک قانونی انگلیسی کامنلا؛ اما به نظر میرسد که تروریستهای اهل سنت همیشه روشهای مبتکرانه را برای تثبیت تسلط خود پیدا میکنند.
بنابراین پیوند بین سنیهای داعش و سنیهای پاکستان و طالبان بسیار عمیق است؛ درواقع پاناسلامیسم به دنبال تسلط از هند تا کوبانی در مرز سوریه و ترکیه است. طالبان منبع الهامبخش داعش بود، نه صرفاً منبع پشتیبان نیروی انسانی آن.
«آیاسآی» بهخودیخود یک سازمان تروریستی است و واشنگتن دیسی آماده است تا این سازمان را به عنوان سازمانی تروریستی اعلام کند. این اقدام میتواند هر آن در یک فرصت مناسب تصویب شود. این امر بستگی به امتیازی دارد که دولت ایالات متحده میتواند از پاکستان دریافت کند.
در یک کلام اجمالی درباره آیاسآی و داعش میتوان گفت که «داعش» صیغه جمع آیاسآی است؛ یعنی چندین آیاسآی «داعش» میشود.
برای اثبات این امر کافی است بدانیم این یک واقعیت است که آیاسآی تروریزم را در کشمیر، پنجاب و همه جغرافیای هند حمایت مالی میکند و با ایالات متحده آمریکا در قبال طالبان دست به بازی دوگانه زده است.
آیاسآی دولتی است در پاکستان که مخفیانه بر همه چیز تأثیر دارد. این غیرقابلتصور نیست که آیاسآی برای بازتر کردن دست ارتش در سیاست داخلی پاکستان، دست به انفجار و انتحار در این کشور میزند؛ اما بدتر از همه اینکه بیانات آتشافروز اسلامگرایی که در خاورمیانه اجرا میشود، فلسفه اصلی خود را در مدارس پاکستان با حمایت از اسلام وهابی و آیاسآی دریافت میکند. بهتازگی داعش و آیاسآی به این توافق رسیدهاند که باید یکبار دیگر، اسلام هندوستان را به دست گیرد.
رویای تسلط دوباره بر ماشین سیاسی در هندوستان، آهستهآهسته ترس پدیدار شدن تبعیض درونی را در حال به حرکت درآوردن است. بنابراین هیچ کشوری به اندازه هند متزلزل نیست و هیچ کشوری در جهان به اندازه هند متأثر از تروریزم اسلامگرا نیست؛ زیرا قبلاً هند دارای پایگاه بسیار قوی اسلامی بوده است.
داعش از طریق آیاسآی پیش میرود
در همکاری ایاسآی با داعش برای ایجاد یک ویرانی احتمالی در هند، با هزاران رؤیا، صرف میلیاردها دالر در مدارس، از جمله برای ۱۲۰۰ مدرسه در مرز هند و بنگلادش میلیاردها دالر برای تبلیغ وهابیگری اسلامی مصرف میشود و این برای کاستهای عقبمانده هند بسیار وحشتناک است؛ اما یکی از هواداران قوی داعش، آیاسآی است که از نظر تاکتیکی و اطلاعاتی آن را پشتیبانی میکند. در صورت مهار یا فروپاشی آیاسآی، داعش به حداقل میرسد.
بنابراین باید دانست که راه مبارزه با داعش از آیاسآی و به همین ترتیب از پاکستان میگذرد. افزون بر این اگر پاکستان از بین برود، تمام تروریزم در جهان به کمتر از ۱۰ درصد تخمینی خواهد رسید.
بودجه دادن به پاکستان به معنای بازی با آتش است
در همین راستا، سفر جنرال راحل شریف به ایالات متحده به امید جذب بودجه بیشتر برای عملیاتهای نظامی پاکستان علیه تروریزم در این کشور، تلاشی برای پرتاب گردوغبار بیشتر به چشمان کور ایالات متحده است.
هرگونه بودجه برای مبارزه با تروریزم در پاکستان بهطور خودکار بیشتر به آیاسآی داده میشود؛ ازاینرو آنچه جنرال شریف متوجه نمیشود، این است که حداقل عدهیی هستند که میتوانند بینند تأمین مالی پاکستان برای مبارزه با تروریزم واقعاً تأمین مالی تروریزم است یا خیر؛ اما اینکه آیا او میتواند تا حدی ابرقدرتی مثل امریکا را تحمیق کند یا خیر، بحث دیگر است.
او ممکن است درست همانطوری که پیشتیبانانشان موفق شدند بار دیگر حمایت چند احمق دیگر را در امریکا به دست آورد. به یاد آورید که چگونه آیاسآی حمله به کاروانهای ارتش امریکا را در بلوچستان محکوم کرد و سپس به علت برنامه نظامی خود امتیازهایی را از امریکا به چنگ آورد.
نتیجهگیری: جهان بدون پاکستان صلحآمیزتر خواهد بود.
اگر ایالات متحده میخواهد آتشهای افغانستان، پاکستان و خاورمیانه را خاموش کند، باید هند را تمویل کند. هر «پنی» (کوچکترین واحد پول انگلیس) که به پاکستان میدهد باید چهار برابر آن را به هند بدهد تا در مبارزه با تروریزم کمک شود. پولی که برای مبارزه با تروریزم به هند داده میشود در جای خوبی مصرف خواهد شد.
سرانجام، تلاشهای ایالات متحده برای خلاص شدن از شر خود پاکستان، تلاش در راه درستی خواهد بود. بهعبارتدیگر دنیای بدون پاکستان بسیار صلحآمیزتر خواهد بود و زمان آن فرارسیده است تا ایالت متحده واگن مبارزه با تروریزم را به هند واگذارد نه اینکه با سوار کردن پاکستان، تروریزم را تغذیه کند.
هند از طریق تسلط بر بازارهای تسلیحاتی زیرزمینی پیشاور میتواند این بازارها را کنترول کند، صادرات مواد مخدر- قدرت مالی طالبان- را از نزدیک بررسی و ارتباط جرایم با تروریزم را در سراسر جهان که منشأ آن در مناطق مرزی پاکستان و افغانستان است مسدود کند.
جهان فرصت دارد تا از تروریزم نجات یابد؛ اما با تصمیمگیری و سپس اقدام برای اطمینان از اینکه تلاشهای پاکستان بهعنوان یک ملت متوقف شود. این انتخاب آسان نیست، اما بدیل است.
نویسنده: داکتر امارجیت سینگ
منبع: اندیا دیفن ریویو
ترجمه: روزنامه راه مدنیت