راه دشوار برابری
زهرا یزدانشناس، مؤلف و کارشناسی ارشد حقوق بشر
تاریکروشن گل صبح، وقتی موتر را پیش میوهفروشی پارک میکرد نگاهش به دستهایش افتاد که از سردی و کار زیاد، سخت و زمخت شده بودند؛ همانطور که کرت میوهها را پایین میگذاشت با دیدن انگشتر روی دستش، بار دیگر آن خاطره در ذهنش زنده شد.
مقداری پیسه پیش مادرش گذاشت و گفت: پساندازم به اندازه معاش کورس درایوری شده است.
او باقی گپ خود را خورد و منتظر عکسالعمل مادرش ماند. مادر پول را شمرد و مقداری دیگر روی آن گذاشت و گفت: یک انگشتر مقبول دیدهام؛ با این پول میتوانیم بخریم، این قسمی پولش هم برایت میماند، رانندگی به کار دختر نمیآید.
در مراسم خواستگاری، از همسر آیندهاش خواسته بود به او رانندگی یاد بدهد و او با خوشرویی پذیرفته بود. بعد از فوت همسرش، بسیاری نصیحت کرده بودند که مغازه را اجاره بدهد چون میوهفروشی کار زن نیست، ولی او میدانست که گذران زندگی خودش و فرزندانش، زن و مرد نمیشناسد.
برخی کارها به علت شرایط سختی که دارد و باتوجه به ظرافت بدنی و روحی زنان، ممکن است برای آنها مناسب به نظر نرسد و انجام آن برای مردان راحتتر و مناسبتر باشد؛ اما این مسئله نباید باعث منع و محرومیت زنان در انجام آن کارها شود.
در زندگی روستایی برخی کارها نیازمند زور و طاقت مردانه است، ولی زنان بسیاری بهعنوان سرپرست خانوار یا در نبودن مردان خانواده، برای گذران زندگی خود و خانواده مجبور به انجام آن کارها هستند.
شایسته نیست هنگام اجبار، صفت و بایدهای مردانه این کارها، قابلحذف باشد؛ ولی در مواقعی که انجام این قبیل کارها، انتخاب خود زنان است این صفت مردانه بودن نمایان شود و مانع از اشتغال زنان در زمینههایی شود که عرفا مردانه شناخته میشوند.
در سختترین کارها که به علت شرایط کاری یا محل انجام کار، صفت مردانه به خود گرفتهاند زنان باید در صورت دارا بودن شرایط موردنیاز آن شغل، امکان به کار گرفته شدن در آن شغل را داشته باشند و صرف به علت زن بودن از گرفتن آن کار بازنمانند.
از جهت دیگر در بسیاری از شغلهای بهظاهر مردانه هم اغلب قسمتهایی از پروسه کار، قابلیت انجام توسط زنان با هر شرایط بدنی و روحی را دارد.
به کار گرفتن زنان در این قسمتها میتواند به افزایش راندمان کار و روحیه افراد مشغول در این شغل کمک کند؛ کارهایی که در ذات خود خشن، خشک و خستهکننده هستند و اگر قرار باشد در محیطی کاملا مردانه و بدون زنان انجام شود، قطعا این صفات، نسبت به زمانی که محیط کاری مشترک باشد بیشتر خودنمایی میکند.
بدیهی است که منظور از تاثیر مثبت زنان در محیطهای کاری، نگاه به استفاده ابزاری از وجود زن نیست و اشاره ما به این موضوع است که زنان به علت صفات وجودی زنانه و مادرانه خویش، نگاه متفاوتی به کار دارند. همچنین وجود آنان از شکل گرفتن محیطهای گفتگوی مردانه و بعضا خشن و نزاع جلوگیری میکند.
در نگاه بعضی از برابریخواهان حقوق زنان و بعضی از طرفداران افراطی فمینیسم موج دوم، شرایط کاری و رفتارها در مورد زنان و مردان باید کاملا یکسان باشد و زنان هم باید برای رسیدن به برابری، این یکسانی را در رفتار خویش در محل کار خود رعایت کنند. به عبارتی عین یک مرد کار و رفتار کنند ولی همانطور که استفاده ابزاری از وجود زنان در تبلیغات، عرضه محصولات، خدمات و جلب مشتری، امری شایسته نیست، انتظار رفتاری خشک و مردانه داشتن از زنان در محیط کار هم میتواند نادیده گرفتن ظرفیتهای ارزشمند وجودی زنان باشد.
کسی نمیتواند منکر تفاوت جسمی و روحی زنان و مردان باشد و قرار نیست زنان هم، زنانگی خود را در الماری کار خود بگذارند و چون یک مرد سر کار حاضر شوند؛ بل باید به شایستگی و در کمال حرمت و احترام به خویش، بااستفاده از صفات برتر زنانه که از صفت وجودی آنان و شرایط روحی مادرانه ایشان ناشی میشود، زمینه بهتری را برای ارایه خدمات یا همکاری با دیگر اعضای محیط کار فراهم کنند.
تکیه بر شرایط زنان نباید راه را بر عدهیی از زنان که زنانگی خود را توجیه و دستاویزی برای عدم انجام درست مسوولیت محوله برایشان میکنند باز کند؛ بهطور مثال در پُست پاسخگویی به مشتریان، از مسوول آن انتظار دلسوزی، صبر و حوصله و درک اشتباهات مراجعهکننده میرود و زنی که در این شغل مشغول است نمیتواند به بهانه اینکه او علاوه بر این کار، خانهدار هم هست و خسته از کارهای منزل و وظایف مادری و همسری است خود را محق بداند که حوصله کمتری برای پاسخگویی به افراد داشته باشد.
اگر در جامعهیی، سالهای متمادی زنان از کار در اجتماع پسزده شدهاند، یکی از راهها برای مطالبه این جایگاه در اجتماع این است که هر زن، با انجام شایسته و درست وظایف محوله، مسوول ایجاد فرصت شغلی برای زنان دیگر باشد.
البته نباید از نظر دور داشت که در بسیار جوامع، با این رفتار غلط مواجه هستیم که اشتباهات زنان در کارها، خصوصا در کارهایی که عرفا مردانه پنداشته میشود بزرگنمایی میشود و مسوولیت سنگینی بر دوش زنان در اینگونه مشاغل، برای باز کردن راه برای دیگر زنان علاقهمند قرار دارد.
حضور مثبت، موثر و درست زنان در جایگاههای اجتماعی میتواند برای رسیدن به برابری شغلی بین زنان و مردان، حتی مقدم بر کمپینها، نشستها و اجتماعهای مطالبهگر باشد.
هر زنی در جایگاه کاری خود، با رفتار و منش خویش میتواند پرچمدار شایسته این اندیشه و مطالبه باشد. برخورداری از حقوق برابر را فقط فریاد نمیزنند بل ظرفیتهای ایجاد و تداوم آن را با رفتار و کردار خویش به وجود میآورند.
یکی از مهمترین وظایف و درعینحال فرصتهای زنان، پرورش و تربیت فرزندان است. زنان و مردان آینده این کشور در دامان مادران رشد خواهند کرد و روش تربیتی آنهاست که تعیین میکند دختران آینده این مرزوبوم، جرات و جسارت دنبال کردن رویاها و استعدادهای خود را داشته باشند و پسران این آبوخاک پذیرش برابری بین مردان و زنان جامعه در هر جایگاهی را داشته باشند.