تحلیل

پلورالیزم پادزهر افراطگرایی

علی‌سجاد مولایی

آنک گوید جمله حق‌اند احمقیست

وانک گوید جمله باطل او شقیست

«مولوی»

 در بعدازظهر ۲۴اسد سال ۱۳۹۷، آموزش­گاهی در غرب کابل مورد حمله قرار گرفت و تعداد زیادی از دانش‌آموزان را به کام مرگ فرو برد. هدف اصلی این حمله، دانش‌آموزان مکتب بودند که اکثر آن‌ها متعلق به مذهب شیعه بودند. این حمله واکنش شدید شهروندان، به‌خصوص اهل سنت را در پی داشت.

در بامداد روز چهارشنبه ۶حمل امسال نیز، گروهی از تروریست‌ها به درمسال/عبادت­گاه هندوباوران و سیک­‌ها در کابل حمله کردند. در اثر این حمله تروریستی، ده‌ها تن کشته شدند. حمله به این اقلیت مذهبی هم با واکنش شدید شهروندان روبرو شد. این واکنش­ شهروندان و حس همدردی به یکدیگر، بیان‌گر وجود پلورالیزم و کثرت‌گرایی دینی و قومی در میان شهروندان افغانستان است.

این نوشته بر آن است تا به تشریح و توضیح افراط­گرایی و پلورالیزم/کثرت‌گرایی بپردازد و نقش آن را در تحکیم وحدت میان شهروندان افغانستان بررسی کند.

افراط­گرایی/تکفیرگرایی، چند دهه است که وارد ادبیات سیاسی ما شده، این عبارت بیشتر برای توضیح گروه­‌های بنیادگرا و تروریستی به کار می‌رود و با ظهور دولت اسلامی عراق و شام/داعش کاربرد بیشتر پیدا کرده است.

برای این اصطلاح، تعریف مشخص و مورد قبول پژوهشگران وجود ندارد. پیش از اینکه یک اصطلاح­ سیاسی باشد؛ اصطلاحی کلامی است و بدون اشراف بر ریشه­‌های کلامی آن نمی­‌توان بنیادهای فکری این گروه را دقیق شناخت.

در مفهومی ساده، تکفیری به افراد و گروه‌هایی از دین‌داران گفته می‌شود که در کافر خواندن دیگران بی‌پروایی و زیاده‌روی می‌کنند؛ اما پدیده زیاده‌روی در کافر خواندن دیگران به تازگی پیدا نشده، بل نخستین‌بار در روزگار یاران پیامبر اسلام نمایان شد. این هنگامی بود که پس از قتل خلیفه سوم، جنگ‌های داخلی میان مسلمانان شروع شد و به کشته‌شدن هزاران مسلمان به دست همدیگر انجامید.

در پی آن جنگ‌ها پرسش‌هایی درباره مبنای مرزبندی میان مردم پیش آمد. اینکه جنگ با چه کسانی رواست؟ در چه حالتی می‌توان دست به قتل هم‌کیشان خود زد؟

اختلاف نظر درباره مبانی ایمان‌داری و معیارهای آن، مسلمانان را به چند گروه تقسیم کرد. شماری از آنان که موقفی تند و سخت‌گیرانه در این زمینه داشتند؛ از سوی دیگران خوارج خوانده شدند.

لُب سخن خوارج این بود که دو گزینه بیش نیست. یا باید درست به اسلام عمل کنید، یا توقع نداشته باشید مسلمان شمرده شوید. به‌عبارتی یا صد یا صفر. این سخن نزدیک به عبارت مشهوری است که سید قطب در عصر حاضر گفت: «یا اسلام کامل یا هیچ».

 رویکرد افراطی خودحق‌پنداری به مرور زمان بنیاد کلامی نیز پیدا کرد و کسانی چون ابن تیمیه، محمد بن الوهاب، دهلوی، ناناتوی، سید جمال‌الدین، رشید رضا، حسن البناء، سیدقطب، مودودی، عبدالله عزام و… در تکوین این اندیشه نقش داشتند.

دال مرکزی گفتمان افراط­گرایی، خودحق‌پنداری و باطل شمردن دیگران است. به عقیده این گروه باید از آن‌ها اطاعت صورت بگیرد و در غیر آن صورت سزاوار تکفیر هستند. به عبارت دیگر یا با آن‌ها باشید؛ یا کشته شوید.

گروه­‌هایی نظیر القاعده، طالبان، شبکه حقانی، لشکر طیبه، سپاه صحابه، دولت اسلامی عراق و شام، الشباب و… نمایندگان این گفتمان هستند.

در مقابل گفتمان افراط­گرایی/تکفیرگرایی، گفتمان پلورالیزم و کثرت­‌گرایی قرار دارد.

پلورالیزم دینی یا کثرت­‌گرایی دینی، یکی از اساسی‌ترین مباحث و تفکری است که در عصر جدید پا به عرصه وجود نهاده و فکر اندیشمندان بزرگ شرق و غرب و افراد مانند (جان هیک، عبدلکریم سروش، مصطفی ملیکیان…) را به خود مشغول نموده است.

کثرت­‌گرایی دینی نظریه‌یی معرفت‌شناسانه و دین‌شناسانه‌ است و بر آن است که پلورالیزم دینی در علم دین‌ورزی پدید آمده است. به قول عبدلکریم سروش «حادثه‌یی­است نازدودنی، نارفتنی و طبیعی» پلورالیزم عبارت است از قایل بودن به اینکه راه یک راه نیست.

 یک حقیقت را در واقع نمی‌توان از یک راه اثبات کرد یا یک خطا را هم نمی توان از یک راه اثبات کرد. این که معتقد باشیم حقیقت یا خطا… را فقط با یک راه نمی‌­توان اثبات کرد؛ بل راه­‌ها مختلف است برای اثبات یک حقیقت یا یک خطا. در واقع هیچ‌کس حق دعوی صدق انحصاری را ندارد. پلورالیزم پی بردن به این است که ما یک حقیقت نیستیم، بل طالب حقیقت هستیم.

پلورالیزم دینی یک پدیده مدرن است، چون امروزه ادیان باید به جای تأکید به امور لاهوتی و عالم غیب به مشترکات دنیای خود بپردازند؛ آنچه را که لوازم عینی زندگی جمعی است مد نظر قرار دهند و مباحث لاهوتی خود را برای خود نگه دارند؛ سر اصول مشترک در زیستگاه زمینی توافق کنند. پلورالیزم دینی عمدتا بر دو پایه بنا می­شود: یکی تنوع فهم ما از متون دینی و دوم، تنوع تفسیرها از تجارب دینی.

نقش پلورالیزم در تحکیم وحدت جامعه

همان‌گونه که بیان شد گفتمان پلورالیزم در مقابل افراط­گرایی و تکفیرگرایی قرار می­گیرد. افراطی­‌ها به‌دنبال آن هستند تا قرائت خاص خود از دین/مذهب را به تمام افراد یک جامعه بقبولانند و این سبب می­‌شود تا تنوع دینی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه از بین برود و ارزش‌­های افراطی جایگزین آن شود.

عبدالکریم سروش در «کتاب صراط­‌های مستقیم» اشاره می­کند: همان‌طور که راه­‌های متعدد و مختلف برای رسیدن به یک مقصد وجود دارد؛ همان شیوه­‌ها و رویکردهای متعدد نیز برای رسیدن به معرفت و حقیقت وجود دارد. به عبارت دیگر مقصد یا همان حقیقت/سعادت همه ادیان و مذاهب یکی است؛ تنها تفاوت در راه رسیدن به آن است. بنابراین همه بر حق هستند و کسی نمی تواند راه و شیوه دیگری را باطل بپندارد.

پذیرش پلورالیزم و کثرت­‌گرایی در عصر حاضر یک نیاز مبرم برای جوامع ناهمگون و چند مذهبی/قومی است. در جوامعی که گرایش‌­های مختلف مذهبی/دینی و قرائت­‌های متکثر از متن مقدس وجود دارد؛ پلورالیزم و کثرت­‌گرایی می­‌تواند راهی برای بیرون‌رفت از بحران و تنش در جامعه باشد. پلورالیزم می­‌تواند به مثابه چتری عمل کند که در سایه آن تمام گروه­‌های قومی و مذهبی زندگی مسالمت­‌آمیز داشته باشند.

از سویی گروه­‌های افراطی و تکفیری تلاش دارند تا با هدف قراردادن اقلیت­‌های مذهبی و گروه­‌های قومی، آتش جنگ و نفاق را در جامعه شعله­‌ور کنند، در این شرایط، پلورالیزم می­‌تواند نقش پادزهر داشته باشد و تهدید افراط­‌گرایی را خنثی کند و عاملی باشد برای وحدت در جامعه. بازخوردها و  واکنش‌ها در پیوند به این حملات بیان‌گر ریشه‌دار بودن پلورالیزم و کثرت­‌گرایی در جامعه است.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا