آپارتاید اقلیمی از تیوری تا واقعیت
زهرا یزدانشناس، کارشناس ارشد حقوق بشر/ قسمت دوم
پیشرفت صنعت، هرقدر چهرۀ زندگی بشر را عوض کرد، شرایط طبیعی و آب و هوا را نیز دستخوش تغییراتی عظیم نمود.
زمین تنها خانۀ قابل سکونت آدمیان، روزگار درازی به خود دیده و در خاطرات تغییرات اقلیمی خود، شمار بسیاری از انقراض گونههای گیاهی و حیوانی را ثبت کرده است.
گرم و سرد شدن ناگهانی زمین، زلزلههای ویرانگر، سیل و خشکسالی از عواملی بودند که در ایجاد و نابودی زندگیهای بسیاری روی زمین، نقش اساسی داشتهاند.
در طول زندگی بشر علاوه بر این تغییرات و حوادث غیرمترقبه طبیعی که بشر نقشی در آن نداشته است، گاهی عواملی چون بیماریهای همهگیر، جنگ، غارت و نسلکشی هم صورت زندگی در زمین را تغییر دادهاند.
تلاش برای بقا، فصل مشترک همۀ موجودات جاندار است. انسان بهعنوان موجودی خردمند، امکانات طبیعت را به کار گرفت و با ساخت ابزار مصنوعی، علاوه بر تلاش برای دوام زندگی خود، کوشید برای خویش، رفاه و آسایشی دایمی فراهم کند.
تا پیش از انقلاب صنعتی، استفادۀ بشر از طبیعت به حدی نبود که زمین، فرصت یا امکان ترمیم و جایگزینی نداشته باشد، اما با پیشرفت صنعت، همانقدر که چهرۀ زندگی بشر عوض شد، شرایط طبیعت و آب و هوا هم دستخوش تغییرات عظیمی، ناشی از فعالیتهای نوین بشر شد.
عواقب این تغییرات، کمکم گریبان بشر را گرفت، آلوده شدن هوا و آب، سوراخ شدن لایۀ ازن، گرمایش زمین و نتایجی از این دست، تاوانی بود که برای پیشرفت و رفاه بیشتر باید پرداخت میشد. این هزینه شاید برای کشورهای توسعهیافته و ثروتمند با آنکه سختیهایی به دنبال دارد به صرفه باشد؛ زیرا از امکانات ناشی از این شرایط بهره میبرند و بر رفاه و ثروت خود میافزایند و با کمک همان ثروت، تسهیلاتی جهت مقابله با این عواقب ایجاد میکنند تا برای رفاه بیشتر خویش به کار برند.
از سویی دیگر، منابع طبیعی کشورهای فقیر، بهدلیل نداشتن امکانات استخراج و استفاده، اغلب به کشورهای توسعه یافته فروخته میشود. آنچه از این توسعه و صنعتیشدن دنیا نصیب اکثر این کشورها شده، فقر بیشتر و کمبود امکانات حداقلی زندگی است. زمینهای کشاورزی که با ازدیاد گرما و کم شدن آب به بیابانی بیحاصل تبدیل شدند یا بر اثر بالا آمدن سطح آب دریاها و اقیانوسها، قابلیت کشت و استفاده را از دست دادند.
وقتی به این شرایط نگاه میکنیم با همه دردناکی و تلخی، به نظر نمیرسد که کشورهای توسعه یافته و ثروتمند قاعده و قانونی را زیر پا گذاشته باشند یا خواسته و عامدانه به فقر و فلاکت کشورهای فقیر دامن زده باشند. این صحنه و نابرابری مسلم و وجاهت قانونی آن، ذهن را به شرایط آپارتاید منعطف میکند.
اصطلاح «آپارتاید اقلیمی» نام مناسبی برای این شرایط جدید است که به خوبی میتواند گویای شرایط فعلی کشورهایی باشد که از تغییرات اقلیمی آسیب جدی دیدهاند در حالی که خود کمترین بهره را از توسعه صنعتی روز دارند. این اصطلاح نخستین بار توسط «فیلیپ آلستون» گزارشگر ویژۀ سازمانملل در زمینۀ فقر به کار برده شده است و مورد توجه افراد و سازمانهای فعال در زمینۀ محیط زیست و کاهش فقر در جهان قرار گرفته است.
این اصطلاح کمک میکند تا درک واضحتری از مسوولیت کشورهای صنعتی در قبال اقداماتی که برای پیشرفت خویش انجام دادهاند و بر اثر آنها دایره فقر در کشورهای دیگر گستردهتر شده است، داشته باشیم. از سوی دیگر این تصویر دردناک اما گویا، مربوط به سال گذشته و قبل از پاندومی کرونا است.
اکنون در شرایط دشوار اقتصادی بعد از کرونا، شرایط زندگی در بسیاری از کشورها و خصوصا کشورهای فقیر بدتر خواهد شد و به نظر میرسد در زمینۀ تولید و استفاده از واکسن و داروی این بیماری هم، شاهد تفاوت چشمگیر انتفاع کشورهای غنی و فقیر خواهیم بود و گسترۀ آپارتایدی کشورهای ثروتمند علاوه بر مسایل اقلیمی بر مسایل بهداشتی و درمانی هم، سایه خواهد افکند.
پاندمی کرونا و درگیری همۀ دنیا با این بیماری، با همه سختی و رنجی که ایجاد کرده است، هشداری برای چارهاندیشی جدی برای مشکلات، به صورت هماهنگ و جهانی است.
شرایط کرونایی این فرصت را ایجاد کرد که همگان به این باور برسند که تغییراتی که بر اثر رفتار آدمها در روی زمین رخ میدهد از جزییترین و شخصیترین رفتارها در حد عادات غذایی گرفته تا اقدامات گستردۀ صنعتی کشورها، میتواند زمینۀ نابودی جانداران و از جمله انسان را فراهم کند و چنین صحنههایی دیگر تنها به فیلمهای تخیلی تعلق ندارد.
در مراقبتهای کرونایی، سلامتی افراد وابسته به یکدیگر است و هیچ فردی اجازه ندارد، تنها با تصمیم یا تمایل خود، زندگی و سلامتی دیگران را به خطر بیندازد. در عمل و در مورد اقداماتی که منجر به تغییرات مضر اقلیمی شده هست هم این الگو باید مورد استفاده قرار گیرد.
کشورهای صنعتی نمیتوانند تنها با استناد به قانونی بودن فعالیتهایشان در قلمروی خود، بر اساس قوانین موجود، به رفتارهای مضر خود ادامه دهند. از سویی دیگر لازم است که علاوه بر ساز و کار نظارتی بر این رفتارها و اقدامات مخرب محیط زیستی، کشورهایی که بیشترین نقش را در تغییرات اقلیمی داشتهاند در پی جبران اثرات این تغییرات در دیگر کشورها بهخصوص کشورهای فقیر باشند و نسبت بهجبران این اثرات اقدام مناسب و متناسب به عمل آورند. همۀ اینها نیاز به اطلاعرسانی وسیع در سطح جهانی دارد.