آگاهان امور: خروج غیرمسوولانۀ نیروهای خارجی، باعث خلای قدرت و جنگ داخلی خواهد شد
تا قبل از روی کار آمدن بایدن در کاخ سفید، گمانهزنیهایی وجود داشت که آقای بایدن در تصامیم خود برای خروج نیروهای امریکایی از خود انعطاف نشان خواهد داد. هرچند، توافقنامه دوحه توسط بایدن شکسته شد و نیروهای امریکایی تا یک زمان نامعلومی در افغانستان باقی خواهد ماند اما او (بایدن) قاطعیت واشنگتن را در کنفرانس خبری روشن کرد که برای مدت طولانی در افغانستان باقی نمیماند.
به این منظور، شماری از آگاهان معتقدند که بنیاد حضور امریکاییها در افغانستان مبتنی بر منافع ملی خودش است و اگر این منافع تامین نشود، بعید خواهد بود که نظامیان امریکایی از کشور خارج شوند.
محمدامین حیدری؛ استاد دانشگاه در صحبت با روزنامه راه مدنیت گفت که اداره جدید امریکا بهدنبال این است تا هزینههای سنگین جنگ را در افغانستان کاهش دهند و نیز همزمان با این، اوضاع کشور را هم مدیریت کنند.«به تعبیر دیگر، امریکا میکوشد که گروههای رادیکال و افراطی در افغانستان مجددا جای باز نکنند و به این خاطر در مقاطع بعدی تا خطری برای امریکا مبدل نشود. بنابراین، تلاش میکند که به نحوی افغانستان را مدیریت کنند.»
او با بیان اینکه، واشنگتن میان گروههای افراطی تفکیک قایل میشود، تاکید ورزید که ایالات متحده طالبان را به عنوان یک گروه شورشی داخلی میپندارد و داعش و القاعده را به عنوان گروههای افراطی جهانی؛ بنابراین، هدف امریکا مبارزه با داعش و القاعده پابرجا خواهد بود و با جانب طالبان تلاش خواهد کرد که از طریق مذاکره به یک نتیجه مطلوب برسد.
این استاد دانشگاه نسبت به عدم مدیریت خروج نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان، هشدار داده که اگر خروج نظامیان خارجی غیرمسوولانه انجام شود، افغانستان با بحران خلای قدرت مواجه خواهد شد و در این صورت، ممکن است اوضاع کشور به سوی جنگهای داخلی کشانده شود.
محمدامین حیدری با اشاره به شکست یا پیروزی امریکا در جنگ افغانستان تحلیل میکند که اگر هدف امریکا ساقط کردن نظام امارت اسلامی باشد که در این حوزه پیروز شده است و اگر ماموریت واشنگتن سرکوب گروههای تروریستی در افغانستان بوده که در واشنگتن در تحقق این امر شکست خورده و این گروهها هنوز هم تهدید بزرگ برای منطقه و جهان شمرده میشوند.
امنیت افغانستان وابسته به توافق سه سطح
استادان دانشگاه، ریشههای بحران و بیثباتی افغانستان را مربوط به سه سطح میدانند که سطح نخست، وضعیت داخلی (دولت-طالبان)، سطح دوم بازیگری کشورهای منطقه و مداخله همسایگان با توجه به جیوپولتیک افغانستان و سطح سوم هم مداخله قدرتهای بینالمللی از جمله روسیه، چین، اتحادیه اروپا و امریکاست. بنابراین، افغانستان زمانی میتواند به سوی ثبات، امنیت و صلح پایدار حرکت کند که توافق پیرامون افغانستان در میان این سه سطح یا سه بازیگر حاصل شود.
به گفتۀ حیدری، چگونگی پیامدهای خروج نیروهای خارجی از افغانستان بستگی به توافق منطقه و جهان دارد و اگر این خروج پس از توافق بازیگران صورت گیرد، این احتمال وجود دارد که کشور به سمت امنیت پایدار حرکت کند و در راستای تحقق این امر، دولت آینده به نحوی در سیاست خارجی خود تعادل را حفظ کند تا از خاک افغانستان علیه منافع کشورهای دیگر استفاده نشود؛ اما این تعادل ممکن است که از جانب پاکستان برهم بخورد.
او معتقد است که اسلامآباد به عنوان حیات خلوت خود نسبت به افغانستان رفتار میکند؛ به تعبیر دیگر، کابل را عمق استراتژیک خود تعریف کرده و از گروههای افراطی و رادیکال برای تامین منافع خود استفاده ابزاری میکند.
وی همچنان در سخنانش تاکید کرد که پاکستان در دوران داوودخان از اسلامگراها، در دوران چپ از مجاهدین و در دوران جدید هم از طالبان استفاده ابزاری کرد و این استفاده به عمق استراتژیک اسلامآباد برمیگردد؛ اما عمق استراتژیک پاکستان نسبت به افغانستان زمانی خنثا میشود که جامعه افغانستان در آینده بتواند روی یک نظام سیاسی واحد و قوی توافق کند که در این صورت مداخلات این کشور (پاکستان) کاهش خواهد یافت.
آجندای پنهانی امریکا با طالبان
از سوی هم، برخی از آگاهان روابط بینالملل از بحثها و گفتگوهای پنهانی امریکا با طالبان سخن میزنند.
سید باقر محسنی؛ آگاه روابط بینالملل به روزنامه راه مدنیت گفت که دیده میشود که یک بحث پنهانی را امریکا با جانب طالبان تعقیب دارد؛ این بحث پنهانی آن است که امریکاییها میخواهند که یک بخشی کوچک از نیروهای خود را با توافق طالبان در افغانستان باقی بگذارند که این آجندا میان دو طرف عملا جریان دارد.
به گفتۀ این آگاه بینالملل، اخیرا دولت آلمان ماموریت نظامی خود را در افغانستان تا یک سال دیگر تمدید کرده است. این جرقه و نمادی از حضور نیروهای بینالمللی در کشور خواهد بود.
افزون بر این، آگاهان روابط بینالملل همچنان تصریح میکنند که نگاه واشنگتن به افغانستان یک دید معطوف به توسعه، ثبات، امنیت و دولتسازی نیست، این کشور متناسب با اهداف ملی، امنیتی و استراتژی کلان نظامیاش میبیند. دیده میشود که طالبان درحال تبدیل شدن به قدرت اثرگذار نظامی در معادلات افغانستان بود و گمانههایی وجود داشت که ممکن است این گروه به عنوان ابزاری برای فشار علیه امریکا در اختیار روسیه، امریکا و حتا چین قرار گیرد.
باقر محسنی میگوید که ایالات متحده در نشست ترکیه، چارچوبی را پیشکش خواهد کرد که در این چارچوب طالبان ادغامی به وضع مطلوب و مورد نظر امریکا شود که عملا در اختیار دیگر کشورها قرار نگیرند.
از جانب دیگر، آگاهان روابط بینالملل، بر این باور هستند که دولت افغانستان نتوانسته به عنوان بازیگر مهم و اثرگذار در معادلات و روندهای موجود عرض وجود کند و تاهنوز ابزاری موثریکه بتواند تاثیرگذاری ایجاد کند، در اختیار ندارد. بنابراین، رییسجمهور غنی به نحوی تلاش دارد تا اعتماد امریکا را برای ابقای خود در قدرت جلب کند. «به نظر میرسد که حادثه بهسود و تبلیغات گسترده در مورد افتتاح بند کمال خان که در واقع خلاف واقعیتها تبلیغ میشود، این برای آن است که امتیازی پیشکش کند به امریکاییها در راستای استراتژی رقابتی امریکا با ایران که بتواند به عنوان بازیگر در معادلات باقی بماند.»
با این همه، پس از ارایه طرح جدید امریکا برای ساختار سیاسی آینده افغانستان، رییسجمهور غنی در برابر این طرح مخالفت کرده و طرح دیگری را در نشست ترکیه پیشکش خواهد کرد. نزدیکان رییسجمهور غنی به رسانههای بینالمللی گفتهاند که برگزاری انتخابات زودهنگام طی شش ماه، شامل این طرح میشود.
آگاهان روابط بینالملل معتقدند که جهان در نشست ترکیه با این طرح مخالفت خواهند کرد و در نتیجه، اعتبار و تاثیرگذاری آقای غنی در نزد جهان کاهش خواهد یافت.
سید مهدی حسینی