سالمندان؛ نسل فراموششده
اول ماه اكتوبر مصادف است با روز جهاني سالمندان كه در ميان غالب ملتهاي دنيا بهصورت رسمي تجليل ميگردد و راهكارهايي نيز جهت بهبودي وضع آنان مد نظر گرفته ميشود.
اين روز در كشور ما به فراموشي سپرده شده و حتا در تقويم رسمي كشور نيز هيچنامي از سالمندان برده نشده است. احترام به سالمندان، دستگيري از آنان و رسيدگي ساير اعضاي خانواده به وضع و حال آنان جزيي از ارزشهاي نهادينه شده در فرهنگ اسلامي و ملي ماست؛ چيزي كه تا اكنون نيز رنگ و رونق آن بهخوبي تمام مشاهده ميشود. از این رو، فراموش شدن اين روز در ميان صدها مناسبت ديگر شايد ناشي از آن باشد كه جامعۀ ما تاحدودي به صورت فردي متوجه حقوق اين نسل هستند.
هرچند به هيچ وجه نميتوان اين توجيه را دليلي براي فراموشي اين نسل آسيبپذير دانست. كسانيكه سالهاي جواني و نشاط خويش را صرف کردهاند تا زندگي راحتي براي فرزندان خويش فراهم سازند، سزاوار آسودگي خاطر و زندگي بدون نگرانياند تا بتوانند در ايامي كه انرژي مفيد شان به تحليل رفته و نيازمند دستگيري هستند.
بنابراین، نبايد فراموش كنيم كه سالمندان امروز جوانان دیروزند، پس بهتر است اندکی به فردای خویش نیز بیندیشیم و به سالمندان امروز توجه کنیم. ما براساس عرف دیرینهمان هموار به اين ضربالمثل، خويشتن را سازگار ساختهايم كه «پسر عصاي دست پدر است» و برهمين اساس دولت و سازمانهاي مسوول ما در اين خصوص خويشتن را سلب مسووليت ميپندارند. اما نبايد از ياد برد كه دير يا زود ما نيز براساس جبر تاريخ و گفتمان غالب تحت تأثير پديدههاي زندگي مدرن قرار خواهيم گرفت و به نهادهايي كه در قبال سالمندان جامعه احساس مسووليت نمايند ضرورت خواهيم داشت.
با اين حال، هرچند از بعد ارزشي و اخلاقي اين مسأله صرف نظر کنيم، مسايل ديگري نيز وجود دارد كه نشان ميدهد سالمندان جامعۀ ما نسل فراموش شده هستند. به عنوان مثال در هر كشوري به نيروي علمي كه به نحوي دوره تقاعد و بازنشستگي را ميگذارنند و به سالهاي پيري پا گذاشتهاند، به عنوان ذخيرههاي ارزشمند علمي نگاه ميكنند. بر اساس تجربهها و مشاهدات عيني به دست آمده «در مورد دانشگاهیان در کشورهای توسعه یافته، تا زمانی که خودشان تمایل و توانایی داشته باشند در سالهای بازنشستگی از آنها استفاده کافی میکنند. بسیاری از آنها ممکن است پس از بازنشسته شدن نخواهند در همان شهر یا ولايت و ایالتی که کار میکردهاند ادامه زندگی دهند که در این صورت بازهم دانشگاه محل جدید برای آنها – بهویژه کسانی که شهرت و اعتبار بیشتری دارند- دفتری و اتاقی در نظر میگیرند تا چنانچه دانشجویان و همکاران جوانتر بخواهند آنها را ببینند و مشورتی با آنها داشته باشند میسر باشد.»
اين نكته چيزي است كه هيچگاه در مخيله دولتمردان و برنامهسازان ما نگنجيده و شايد هم هرگز در فكرشان چنين امري خطور نکند. چه بسا دانشمندان، مورخان، اديبان و نويسندگان زبردستي كه روزي صاحب فكر و انديشه بودهاند، ولي امروز در گوشه انزوا و تنهايي افتاده و جان سپردهاند. بارها شنيدهايم كه هنرمند يا نويسنده و اديب و دانشمندي از كشور ما در ديار غربت يا قربت با حالت زار و پريشاني و بيكسي سر به بالين خاك نهاده و دنيا را وداع کرده است. دولت و نهادهاي مسوول فرهنگي و علمي در كشور ما نه تنها در زندگي سراغ آنان را نگرفته و به حال آنان رسيدگي نكرده و از بنيههاي علمي شان استفاده نكرده است، بل پس از مرگ نيز از برگزاري يك مجلس يادبود دريغ ورزيده است.
اين درحالي است كه در بسياري از كشورهاي توسعه يافته و حتا درحال توسعه براي سالمندان زمينههاي زندگي آرام را فراهم کرده و به نيروهاي نخبه از ميان سالمندان ارج و ارزش خاصي را قايلاند. به همين سان در بسياري از كشورها هزينههاي صحی و درماني را براي سالمندان به صورت رايگان ارايه ميدهند تا خدمات پيشين آنان را در قبال نسل آينده و كشورشان پاس داشته باشند.
گفته ميشود در کشورهای توسعه یافته موازین و مقررات مدونی برای این امر دارند. به طور مثال «در کشوری مانند انگلستان سالخوردگانی که سن آنها از 70 سالگی میگذرد، هر ساله یک ماه را در شفاخانه (بهطور رایگان) بستری میشوند تا در باره سلامت آنها بررسی (چکاپ) کامل شود و آنگاه به خانهشان برگردانده میشوند.»
به هرصورت، به هر ميزاني كه ما ادعاي رفتن به سمت توسعه و نوگرايي را در سر بپرورانيم، بايد با معيارها و اصولي كه در تمايم عرصههاي زندگي از جمله حيات اجتماعي سالمندان است نيز رعايت کنیم و خود را با بسترهاي جديد زندگي مجهز کنیم. هرچند ما تا هنوز وارد حيات اجتماعي مدرن نشدهایم و در خانواده هستهیي زندگي ميكنيم؛ اما درحال گذار از تجربههاي سنتي به سمت مدرنيزم ميباشيم؛ امري كه عملن در آن نگهداري از سالخوردگان را در محيط خانوادگي با مشكل مواجه ميسازد. لذا ضروري است تا با خلق حفاظهاي حقوقي توسط دولت و ايجاد بسترهاي مدرن براي نگهداري از سالمندان و رسيدگي به وضع آنان، از آسيبهاي احتمالي اين نسل ارزشمند جلوگيري کنيم.