پای دو قدرت در جنگ شمال
جنگ در نقاطی از شمال کشور شدت گرفته است. جنگی که هزاران خانواده را آواره ساخته و امنیت کندز و بغلان را به چالش کشیده است. چیزی که حالا گمان میرود، سایۀ قدرتهای شرقی و غربی در جنگ شمال میباشد. قدرتنمایی و واردن شدن روسیه در نبرد سوریه و اکراین، تضعیف داعش و مخالفان اسد، کشورهای عربی و غربی را وارد چالش بزرگی کرده است؛ زیرا در یک برنامه کلی، از بین بردن حکومتهای دیکتاتوری یکی از برنامههای کلانی بود که حالا اسد از این مرحله انگار موفق به درآمده است.
لی بائو دونگ؛ معاون وزیر امور خارجه چین روز دوشنبه گفت:” مواضع روسیه و چین درخصوص مهمترین مسایل بینالمللی و منطقهیی از جمله سوریه و افغانستان مشابه یکدیگر است.”
با این حال دیده میشود که چین نیز در کنار روسیه، موضع مشخص گرفته است.
همچنین گفته میشود ایرانیها برای جبران حمایت روسیه در سوریه، در کنار روسها قرار دارند و افغانهای مهاجر را به افغانستان میفرستند. مسالۀ دیگر که چندی قبل نماینده روسیه اعلام کرده بود، گواهی آن بود که روسیه از طالبان حمایت میکند. روسها برای هراس از تهدید داعش در مرزهای کشورهای آسیای میانه، دست به حمایت از طالبان زده است؛ اما حالا این حمایت که برای تضعیف داعش بود، شکل تازهیی به خود گرفته است.
بر بنیاد برخی گزارشها، روسها از این روابط خود که با طالبان ایجاد کردهاند، در راستای منافع بزرگتر خود استفاده میکنند. بر اساس این گفتهها، بهرغم آنکه مسکو با طالبان نزدیک است، ایرانیها نیز برای تضعیف داعش و مبارزه با آن، از شاخهیی از طالبان حمایت میکرده است. با این وجود، این کشورها از پروژه طالب در راستای تامین منافعشان، در صفبندی جدیدی قرار گرفتهاند.
ابعاد جنگ کندز نه تنها که داخلی است، بل ابعاد وسیع و پیچیدۀ خارجی نیز دارد. به باور برخی آگاهان سیاسی، در سقوط ولایت کندز در سال قبل، دستانی در کار بود که روسها را هشدار دهند. در سال گذشته دیدگاههایی وجود داشت که کندز تبدیل به کریدور انتقال تروریزم به کشورهای آسیای میانه و مسکو گردد. بر این اساس حالا دیده میشود که این مساله جدیتر شده است.
روز یکشنبه یکی از چرخبالهای نیروهای هوایی کشور در ولایت بغلان سقوط کرد. سوالی که مطرح میشود این است که طالبان چگونه به سلاحهای قدرتمند دست یافتهاند؟
گمانههایی وجود دارد که این گونه سلاح و امکانات پیشرفته توسط مسکو به دست طالبان افتیده است.
در نتیجه، چیزی که از آن هراس میرود، تشدید روابط روسها و امریکاییها میباشد که در نهایت، پیامدهای این روابط در افغانستان و بهخصوص در شمال کشور رونما خواهد شد؛ زیرا شمال نزدیکترین نقطه به سرحدات روسیه است.
انتقال و تقویت شورشیان و ملیشهسازی در شمال، گواه آن است که دو قدرت بزرگ شرقی وغربی برای تقویت نیرو و گسترش نفوذشان به اقدامهایی دست زده باشند. با این وجود، این که امیدی برای تامین امنیت بغلان و کندز رود، دور از تصور است؛ زیرا شورشیان در یک موضع و هدف مشخص قرار گرفتهاند و نیز ملیشهسازی و افزایش انگیزه نظامیسازی احزاب، در امر بیثباتسازی شمال نقش بهسزایی داشته است.
پژمان بلخی