مخالفان و موافقان در ارگ/ آیا امنیت مردم تامین میگردد؟
رییسجمهور غنی با شماری از رهبران سیاسی و جهادی روز پنجشنبه گذشته در ارگ ریاست جمهوری مشورت و گفتگو کرد.
در این نشست مشورتی که اکثر سران جهادی و سیاسی حضور داشتند، رییسجمهور پیشین آقای کرزی نیز حضور داشت.
هرچند در خبرنامۀ مربوط، اشاره به حادثۀ تروریستی شب عاشورا در زیارت سخی شده است، ولی قراین نشان میدهد که به شمول حادثههای تروریستی که در کابل و مزار شریف بالای عزاداران حسینی انجام شدند، بحثهای دیگری نیز شامل این جلسه بوده که ممکن به دلایل امنیتی رسانهیی نشده باشد.
طی ماههای اخیر ناامنیها به شدت در حال گسترش بوده و دست طالبان درازتر از آن شده که تصور میشد. نزدیک به دو هفته است جنگ در ولایت کندز جریان دارد. به تازگی نیروهای امنیتی موفق شدهاند تروریستان را از شهر کندز بیرون برانند، ولی هنوز جنگ پایان نیافته و در ولسوالیها و بخشهایی از حاشیههای شهر حضور طالبان حس میشود.
شاید ماهها وقت در بر بگیرد تا تمام لانههای تروریستان از ولایت کندز نابود شوند. در هلمند نیز جنگها شدت یافته. گزارشهای فراه حاکی از آن است که در آن ولایت نیز وضع امنیتی ناجور است و احتمال میرود در فراه نیز برای مردم، حکومت و نیروهای امنیتی درد سرهایی ایجاد شود.
شاهراههای کابل به ولایات شمالی و شاهراه کابل و ولایتهای مرکزی هم اخیرن ناامنتر شدهاند. – هرچند شاهراه کابل- بامیان همیشه ناامن بوده و صدها مسافر بیگناه در این مسیر جانهای خود را از دست دادهاند- بهطور نسبی اکثر ولایتهای شمالی و جنوبی کشور از افزایش ناامنیها رنج میبرند و مردم از این جهت نگراناند.
روی این مبنا، به یقین جلسه مشورتی رییسجمهور، یک بازنگری امنیتی بوده و هدف اساسی آن، یک اجماع سیاسی در مقیاس کلانتر و عملیتر برای مهار افزایش ناامنیها بوده است.
هفتۀ قبل برخی سران پاکستان به وضوح گفتند که امنیت افغانستان به امنیت کشمیر ربط دارد، اگر در کشمیر امنیت پایدار تامین گردد در افغانستان نیز امنیت تامین خواهد شد. در حالی که در کشمیر زیر ادارۀ هند، سبب اصلی ناامنی، گروهها و حلقاتیاند که از پاکستان دستور میگیرند و امنیت را برای خود خراب میکنند. یا به عبارت واضحتر پاکستان میخواهد از آدرس قبایل کشمیری مسلمان زیر ادارۀ هند، علیه دولت و مردم هند درد سرسازی کند، ولی مهم نیست که کتلۀ بزرگی از مسلمانان قربانی میشوند.
حالا این فرافکنیها چه فایدهیی برای پاکستان دارد مشخص نیست، ولی واقعیت این است که افزایش ناامنیهای اخیر و تلاشهای مضاعف طالبان برای گسترش حوزۀ نفوذشان در خاک افغانستان ناشی از نزدیکی هند، افغانستان، امریکا و انزوای پاکستان است.
تعهد ۱۵.۲ میلیارد دالری جهان به افغانستان تا سال ۲۰۲۰ که بدون تردید اگر درست به مصرف برسد، سبب توسعۀ بخشهایی از اقتصاد کشور خواهد شد و از این رهگذر افغانستان به خودبسایی نزدیک خواهد شد؛ موضوع دیگری که سبب سرخوردگی پاکستان شده است.
پاکستان که برای همیشه با رقیب بزرگ و در به دیوار خود یعنی هند روبرو بوده است، هرگز نمیخواهد رقیب قدرتمند دیگری با هند همآهنگ؛ در عقب سر خود داشته باشد. از این روی، به نظر میرسد فشارهای طالبان در بخشهای مختلف کشور، نفوذ طالبان در میان نیروهای امنیتی که موجب تسلیم شدن دهها نظامی افغان به طالبان شده و حتا شعارهای برخی از سیاستمداران با نفوذ، از صحنههای جدید از سناریوی پاکستان علیه افغانستان است.
کوتاه اینکه خطر را باید جدی بگیریم و جنگهایی که در دو سال اخیر به نام طالبان شروع شده و نیز هراسافکنی از آدرس داعش، علاوه بر بعد منطقهیی و بعد محلی، این احتمال نیز وجود دارد که بعد بینالمللی هم داشته باشد.
به عقیدۀ برخی کارشناسان خارجی، ۱۵ سال است که جنگ در افغانستان دوام دارد، آیا اقتصاد پاکستان اجازۀ چنین کاری را به سیاستمداران پاکستانی میدهد که ماهانه دهها میلیون دالر هزینه جنگ نامعلوم کنند؟ از این جهت است که امکان دارد پای برخی از کشورهای ثروتمند عربی و برخی از شرکای تعریفشده بینالمللی هم در کار باشد.
تا حال آنچه را دشمنان آرامی و ثبات افغانستان از آن به عنوان نقطۀ ضعف علیه امنیت ملی کشور استفاده کرده، سلیقهورزیهای شخصی، قوممداریها در مسایل کلان ملی و گروهبندیهای سیاسی در سیاست بوده است.
به باور نگارنده، منشا اصلی مشکلات ما ناشی از ضعفهای داخلی است، هرگاه دولت و مردم خلاهای داخلیشان را بتوانند پر کنند و شکافهای سیاسی، قومی و زبانی را محو بسازند، عوامل بیرونی کاری را از پیش برده نخواهند توانست. بنابراین اقدام رییسجمهور در نوع خودش کار شایستهیی است و همبستگی و یکسویی رهبران سیاسی موجب خواهد شد مردم با حس همبستگی بیشتر علیه عوامل بیرونیای قرار گیرند که امنیت و توسعه ملی ما را هدف قرار میدهند.
هرچند در جلسه روز پنجشنبه برخی از چهرههای سیاسی و در عین حال مهم کشور دیده نمیشدند، ولی در چنین مواردی نباید منافع ملی را در بدل منافع گروهی و حزبی داد و روی امتیازهای کتلهیی تمرکز کرد؛ زیرا اگر خطر متوجه امنیت و انکشاف ملی افغانستان شود بدون شک تمام منفعتهای همسو و غیرهمسوی رهبران سیاسی را نیز تهدید خواهد کرد، اما اگر خطری دفع گردد در واقع خطر از همه دفع شده است.