«انتقال داعش به شمال»/ اظهارات صریح اما مبهم دوستم
وضع وخیم امنیتی شمال و بهخصوص ولایت کندز و فاریاب، پای معاون اول ریاست جمهوری را بار دیگر به ولایتهای شمال کشور کشاند. جنرال دوستم که برای سرکوب هراسافکنان دو بار عملیات پاکسازی را در قبلا راهاندازی کرده بود، براساس گزارشها، حال در تلاش راهاندازی عملیات دیگر در فاریاب است.
جنرال حالا در شمال بهسر میبرد و در آخرین سخنانش اذعان داشته که «حلقاتی داخلی و بیرونی در تلاش جابهجایی 7500 نیروی داعش به شمال کشورند.» اظهاراتی که مشخص نکرده منظور ایشان از “حلقات داخلی و خارجی” چی کسانیاند؟
با توجه به مسوولیت و صلاحیت ایشان بهحیث معاون اول ریاست جمهوری کشور، انتظار میرود این حلقات را فاش ساخته و کسانی که بهدنبال ناامن کردن شمال استند، به مردم معرفی گردند.
جنرال دوستم در بخشی از سخنانش به فرماندهان خیزش مردمی نیز دستور داده که برای آمادگی و مقابله با این گروه، مواضع خود را تحکیم سازند.
طوری که دیده میشود با این دستور جنرال دوستم، بار دیگر بحث ملیشهسازی و قدرتمندساختن فرماندهان و نظامیان به دور از تشکیلات و اداری ارتش به میان میآید. این مساله نیز در کنار سایر چالشهای امنیتی نگرانکننده است.
از جانب دیگر، برخی بدین باورند که حالا قدرتنمایی قدرتهای بزرگ جهانی در شمال به نوعی احساس میشود. شماری از کشورهای آسیای میانه نیز به نوعی پایشان در این میانه دخیل است. بر اساس گزارشها حدود 3500تن از تاجکستان به گروههای هراسافکن پیوستهاند.
همچنین شهروندان کشورهای قفقاز، آذربایجان، ازبکستان و منطقه خودخوانده چچن نیز در گروه داعش نقش بارزی دارند. با این وجود، موضوع نگرانکننده اما برگشت این افراد میباشد که برای کشورهای آسیای میانه تهدید جدی پنداشته میشود.
حالا که داعش در عراق و سوریه شکستهایی متحمل شده و در حال نابودی است، دیده شود که استفاده از شهروندان کشورهای آسیای میانه که به داعش پیوستهاند و دارای تجارب جنگی و آموزشهای نظامی نیز استند، باز هم موضوع مهم دکترین سیاست و جنگ شمرده میشود یا خیر؟ در سقوط سال قبل کندز، گفتههایی مبنی بر انتقال شورشیان به کشورهای آسیای میانه مطرح بود. این موضوع بار دیگر بر سر زبانهای شهروندان و آگاهان آمده است.
علاوه بر این، در بخشی از سخنان آقای دوستم آمده که دلیل سقوط ولسوالیها این است که فرماندهان، تجهیزات و پوستههای خود را میفروشند و به این سبب ولسوالیها به تصرف طالبان در میآیند. سوالی که مطرح میشود این است با اینکه عوامل ناامنی روشن است، چرا برنامهیی در این رابطه سنجیده نمیشود؟ چرا در مقابل این گونه افراد سکوت میشود؟ همچنان اینهمه پول را شورشیان از کجا میکنند که پوسته و تجهیزات را میخرند؟
اینها پرسشهایی است که باید شهروندان بدانند در کشورشان چی جریان دارد؟
چنانچه وضع امنیتی در حال حاضر پیچیده شده است و نیروهای ارتش ما با شورشیان در گوشه و کنار کشور دست و پنجه نرم میکنند، حکومت برای سرکوب شورشیان باید برنامههای عملی جدی داشته باشد و با افراد فاسد و خیانتکاری که تجهیزات و پوستههای خود را به شورشیان میفروشند، قاطعانه و مسوولانه برخورد کند.